درباره استاد (3)
رد صلاحيت او توسط ساواك
«آقاي شيخ مرتضي مطهري دانشيار دانشگاه تهران صلاحيت تدريس در دانشكده الهيات و ساير دانشكدهها را ندارد. 9/7/49»(31)
ساواك تمامي منابر وعظ و خطابههاي استاد را هر چه بيشتر تحت نظر گرفته، با گماشتن منابع متعدد آني از فعاليتهاي او چشم نميپوشيد:
«بعدازظهر روز 18/5/50 در مسجد هدايت ... شيخ مرتضي مطهري بالاي منبر رفت و ... گفت : «بايد از ايمان مثل جواهر مواظبت نمود اگر غرب صنعت و پول دارد كشور ما هم معنويات دارد شما جوانها فكر ميكنيد خارجيان فقط در فكر بردن نفت و ذخاير زيرزميني ما هستند اما آنها با معنويت شما نيز سرو كار دارند وقتي كه ملتي ايمان نداشته باشد غالب شدن بر آن ملت آسان است و سپس درباره علت شكست اسپانياي مسلمان كه بر اثر عياشي ملت اسپانيا در زمان قديم به وقوع پيوسته صحبت كرد.»(32)
با ارسال گزارش سخنراني او در مسجد الجواد كه پيرامون تقيّه بحث كرده و گفته بود : «تقيّه در اسلام يعني مبارزه زيرزميني نه اينكه طوري عمل كنيد كه باعث راحتي شود.» بلافاصله ناصر مقدم عكسالعمل نشان داده، به ساواك تهران دستور ميدهد كه فعاليتهاي او را تحت نظر بگيرند و مسافرتهاي تبليغي او را اطلاع دهند و اعمال و رفتارش تحت مراقبت كامل باشد.(33) فشار ساواك به گونهاي افزايش مييابد كه دستور مراقبت از سخنراني او در دانشكده الهيات مشهد كه به دعوت رئيس دانشكده صورت گرفته بود نيز صادر ميشود.(34)
سال 1352 را نيز استاد مطهري با فشار عناصر ساواكي و كنترل منابع ساواك پشت سر ميگذارد حتي از سخنرانيهاي او در مسجد جاويد نيز مورد حساسيت ساواك قرار گرفته و دستور بررسي مجدد داده ميشود و از ساواك تهران و شميرانات خواستار مراقبت بيشتر از او ميشوند. با اطلاع از انتشار كتاب عدل الهي استاد مطهري، خواستار ارسال يك نسخه از آن كتاب براي اداره كل امنيت داخلي ميشود.(35)
سخنراني به شرط احضار
ثابتي كه اينك پست سابق ناصر مقدم را اشغال كرده و مديركل اداره سوم شده است در پاسخ اين استعلام مينويسد:
«سخنراني نامبرده بالا در مسجد دانشگاه موصوف مشروط به احضار و توجيه مشاراليه مبني بر اينكه از اظهار مطالب تحريكآميز خودداري نمايد، ميباشد.»(36)
مراقبت از استاد در سال 53 نيز ادامه مييابد. و كمترين موضعگيري او نيز به مركز گزارش ميشود: به سند زير توجه بفرماييد : «تاريخ : 18/1/53
موضوع : مرتضي مطهري
ياد شده از اينكه نماز جماعت سيد علي خامنهاي را در مشهد تعطيل كردهاند به شدت ناراحت شده و اظهار داشته همه مراكز حساس را كه اثري دارد ميبندند ... انسان متحير ميماند چه كند و چه بگويد وي گفت سيد علي خامنهاي از نمونههاي ارزندهاي است كه براي آينده موجب اميدواري است و در اين مدت كوتاه در مشهد كارهاي پرثمري انجام داده كه يكي از آنها جمع كردن جوانان روشنفكر و بيدار بوده و به همين جهت وي مورد توجه خميني هم واقع شده و خميني دستور داده كه هواخواهان وي خامنهاي را حمايت كنند.»
موسي صدر پايگاه اميدبخش
گزارشگران ساواك در خرداد 53 گزارش دادند كه مطهري در دانشكده الهيات از سيدموسي صدر تمجيد و از اينكه در مصاحبههاي خود اوضاع ايران را براي روزنامههاي معروف جهان تشريح كرده او را شجاع و آزادمرد ميخواند وي گفت :
« صدر اكنون يكي از پايگاههاي اميدبخش است زيرا جواناني كه از ايران خود را نجات ميدهند ميتوانند به وي پناه ببرند و نيز واسطهاي مورد اعتماد است براي رساندن پول به خميني. مطهري افزود : اكنون تمام راهها را به روي ما بستهاند بايد براي بيداري افكار و هدايت جوانان راههاي ديگري انتخاب كنيم و نگذاريم جوش و خروشها يكباره خاموش شود و من فكر ميكنم كه چه راهي را بايد در پيش بگيريم و هنوز فكرم به جايي نرسيده است!»(37)
سخنراني در جندي شاپور ممنوع
مدتي كوتاه از اين ماجرا نگذشته كه ثابتي نامه زير را به ساواك تهران ارسال داشته كه حاكي از نگراني شديد ساواك و دلخوري از فعاليتهاي استاد مطهري ميباشد:
«تاريخ : 9/8/53
گزارشهاي واصله حاكي از آن است كه نامبرده بالا از مدتي قبل فعاليتهاي خلافي را از جمله ايراد مطالب نامناسب و تحريكآميز در محافل دانشجويي مشهد و سمپاشي در بين پارهاي از معاشرين خويش دنبال مينمايد. عليهذا خواهشمند است دستور فرماييد ياد شده را احضار و ضمن دادن تذكرات شديد، به وي تفهيم نمايند در صورتي كه به رويه كنوني خود ادامه دهد، علاوه بر آنكه صلاحيت تدريس در دانشگاه را نخواهد داشت، تصميمات شديدي دربارهاش اتخاذ خواهد شد. به علاوه كماكان از اعمال و رفتار و منابر مشاراليه مراقبت به عمل آورده نتايج حاصله را مرتباً اعلام دارند. مديركل اداره سوم ـ ثابتي«.
حادثه فيضيه در سال 1354
فراخوان به ساواك
«چون در نظر است كه جهت نامبرده تضييقاتي فراهم گردد، عليهذا خواهشمند است دستور فرماييد با تمام امكانات موجود از مشاراليه مراقبت و نتايج حاصله را مستمراً به اين اداره كل اعلام دارند تا به موقع دربارهاش تصميم مقتضي اتخاذ گردد.»
در ابتداي سال 1350 و پس از تعطيلات اولية سال نو، ساواك تهران از ساواك شميران چنين ميخواهد:
«چون تيمسار رياست معظم ساواك مقرر فرمودهاند اعمال و رفتار نامبردة بالا دقيقاً تحت مراقبت قرار گيرد، عليهذا دستور فرماييد ضمن مراقبت از منابر وي تا حدود امكان در جريان كليه فعاليتهايش بوده و هر وقت قصد خروج از تهران را داشت مراتب را با تعيين تاريخ حركت و مقصد مشاراليه سريعاً گزارش نماييد كه چگونگي به ستاد منعكس شود.»
جشنهاي 2500 ساله
آزار و اهانت در ساواك
در سندي از ساواك چنين آمده است :
« نامبرده بالا (شيخ مرتضي مطهري) تعريف كرده است كه بعد از دستگيري عدهاي از دانشجويان در جلوي حسينيه ارشاد، مأمورين ساواك او را نيز بازداشت كرده و در زندان لباسهايش را در آورده و به او ناسزا گفته و فوقالعاده بدرفتاري كردهاند و به مدت 40 ساعت نور پروژكتور به چشمهايش انداخته و او را بيطاقت ساخته و سرانجام سؤال كردهاند : شما چرا اجازه ميدهيد در حسينيه ارشاد چنين برنامههايي اجرا شود؟ مطهري در پاسخ گفته است من مدت سه سال است كه هيچگونه مداخلهاي در امور حسينيه ارشاد ندارم و اصلاً به آنجا نميروم. سپس وي را آزاد ساخته و گفتهاند حق نداريد از اين جريان با كسي صحبت كنيد. نظريه يكشنبه : همان طور كه قبلاً به استحضار رسيده است، شيخ مرتضي مطهري مدتي است به حسينيه ارشاد نميرود و تاكنون چندين جلسه با شركت او و دكتر محمد جواد باهنر، سيد محمدحسيني بهشتي و شيخ علياكبر هاشمي رفسنجاني و بعضاً سيد ابوالفضل موسوي زنجاني با عدهاي از گردانندگان حسينيه انجام شده ليكن طرفين براي بازگرداندن مطهري و ساير روحانيون مزبور به توافق نرسيدهاند و با توجه به افكار آنها به مصلحت هم نيست مجدداً آنان در حسينيه نفوذ بكنند.»
در اين سند و ماجراي بازداشت استاد مطهري نكات ابهامي وجود دارد كه قابل بررسي و تأمل است:
1ـ عليرغم اينكه ساواك از جدايي استاد از حسينيه ارشاد مطلع بوده است اقدام به بازداشت و آزار و اهانت به او نموده و اين مطالب ميرساند كه ساواك پس از تهديدهاي مربوط به ماجراي جشنهاي 2500 ساله و تهيه اعلامية كمك به مردم فلسطين و حادثه پخش اعلاميه عليه كنسرسيوم سرمايهگذاري در ايران به دنبال بهانهاي براي مرعوب نمودن استاد بوده، لذا از بهانة عضويت او در هيئت مديره حسينيه ارشاد استفاده كرده و او را مورد آزار قرار داده است. 2ـ فراز نهايي نظريه يكشنبه هم اين احتمال را رد نميكند كه ماجراي جدا كردن استاد از حسينيه ارشاد يك طرح از پيش تعيين شده ساواك بوده است. چرا كه نظريهدهنده مينويسد:
« با توجه به افكار آنها (مطهري و...) به مصلحت نيست مجدداً آنان در حسينيه نفوذ بكنند.»
احضار مجدد
به دنبال پيگيريهاي ساواك شميرانات پس از شش ماه در تاريخ 14/2/1354، استاد به ساواك احضار و مفاد امريه مركز به او ابلاغ ميگردد.
پس از اين احضاريه امنيت داخلي با تنظيم يك بولتن سه برگي خطاب به نصيري رئيس ساواك، ضمن ارائه شرح مختصري از فعاليتهاي استاد در پايان چنين اعلام نظر ميكند :
نظريه : با عرض مراتب بالا و اينكه اولاً دستگيري روحاني ياد شده موجبات بزرگ شدن وي و بالا رفتن وجهه او در بين عناصر متعصب مذهبي و دانشجويان افراطي خواهد شد. ثانياً قرار گرفتن اين شخص در رأس گروه فلسفة دانشكده الهيات، و اصولاً وجود وي در دانشگاه، با توجه به مقاصد سوء اين شخص، به هيچوجه به مصلحت نميباشد. ثالثاً ادامه سخنرانيهاي مشاراليه در محافل مذهبي صحيح نيست، عليهذا مستدعي است در صورت تصويب:
اولاً : به اداره كل چهارم اعلام شود كه ادامه خدمت نامبرده در دانشگاه تهران به مصلحت نيست. ثانياً : با همكاري شهرباني كشور از ادامه سخنرانيهاي وي مخالفت به عمل آيد و مراقبت از او كماكان ادامه يابد. موكول به رأي عالي است.» اين پيشنهاد در تاريخ 20/3/54 به رؤيت نعمتالله نصيري رئيس وقت ساواك ميرسد و او در ذيل نامه مينويسد:
« موافقت ميشود حضوراً در مورد اين قبيل افراد مذاكره نماييد.» سپس پرويز ثابتي مقام عالي امنيت به حضور رئيس ساواك شتافته و او را متقاعد به انجام تصميمات فوق مينمايد و در تاريخ 22/3/54 يعني دو روز بعد ذيل نامه دستور زير را صادر ميكند: «مذاكره شد طبق نظريه اقدام شود ثابتي 22/3/54»
از اين تاريخ استاد مطهري ممنوعالمنبر شده و جهت پايان خدمت او در دانشگاه نيز اقداماتي به عمل آورده ميشود.
پی نوشت ها :
31ـ ر. ك : اسناد مورخه 22/4/49 با شماره 1937/316 و 22/5/49 با شماره 25897/421 و 29/5/49 با شماره 2639/316 و 8/6/49 با شماره 26078/421 و 17/6/39 با شماره 2820/316
32ـ ر. ك : سند شماره 13632/20 ه12 مورخ 27/8/50
33ـ ر. ك : سند شماره 10305/20 ه12 ـ 22/1/51 و سند شماره 1631/312 مورخه 25/2/51
34ـ ر. ك : سند شماره 10309 مورخ 18/9/52
35ـ ر. ك : سند شماره 34006/20 ه 14 مورخه 15/8/52 و سند شماره 9528/312 مورخه 17/9/52 و سند شماره 11653/312 مورخه 22/11/52
36ـ ر. ك : سند شماره 7886/323 مورخه 30/11/52
37ـ ر. ك : سند شماره 4017/9 همورخ 26/3/53
38ـ ر. ك : سند شماره 2342/312 مورخ 24/7/53
39ـ ر. ك سند شماره : 26755 / ه 12 به تاريخ 25/3/54
40ـ ر. ك : سند شماره : 10950 / ه 12 مورخه 30/5/50
ادامه دارد...