جاسوسی از طریق سایت کاریابی

در دنیای پیچیده امروز، نبرد اطلاعاتی دیگر محدود به مرزهای نظامی و میدان ‌های جنگ سنتی نیست. عرصه ‌ای تازه شکل گرفته که در آن، مرز میان فعالیت ‌های ظاهراً بی‌خطر فرهنگی، اجتماعی، رسانه‌ای یا اقتصادی با مأموریت‌ های اطلاعاتی و جاسوسی، به طرز خطرناکی کمرنگ شده است.
شنبه، 18 مرداد 1404
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : سید حسین خاتمی
موارد بیشتر برای شما
جاسوسی از طریق سایت کاریابی
در دنیای پیچیده امروز، نبرد اطلاعاتی دیگر محدود به مرزهای نظامی و میدان ‌های جنگ سنتی نیست. عرصه ‌ای تازه شکل گرفته که در آن، مرز میان فعالیت ‌های ظاهراً بی‌خطر فرهنگی، اجتماعی، رسانه‌ای یا اقتصادی با مأموریت‌ های اطلاعاتی و جاسوسی، به طرز خطرناکی کمرنگ شده است. سرویس ‌های اطلاعاتی پیشرفته مانند موساد، سال ‌هاست که به جای تکیه صرف بر عملیات‌ های کلاسیک جاسوسی، سرمایه‌ گذاری عظیمی بر روش ‌هایی انجام داده ‌اند که در آن چهره جاسوس، نه یونیفرم نظامی دارد و نه رفتار مشکوک؛ بلکه ممکن است در قاب دوربین یک عکاس خیابانی، پشت صفحه یک دفاتر یا سایت های کاریابی یا حتی در پوشش یک پروژه خیریه ظاهر شود. همین تغییر تاکتیک باعث شده که خطوط دفاعی کلاسیک امنیتی دیگر کفایت نکند و جوامع هدف، در لایه ‌های عمیق اجتماعی و اقتصادی خود در معرض نفوذ و جمع ‌آوری داده قرار گیرند.
 
یکی از نمونه ‌های واقعی که این شیوه را به وضوح نشان می‌دهد، داستان عکاس لبنانی است که در ظاهر با پروژه ‌ای اجتماعی همکاری می‌کرد. مأموریت او، تهیه عکس و ویدیو از منازل و افرادی بود که در ارتباط با محور مقاومت قرار داشتند. همه ‌چیز ساده و بی‌خطر به نظر می‌رسید: چند عکس، چند مسیر رفت‌وآمد، پرداخت‌ های خرد و ارتباطات آنلاین رمز گذاری ‌شده اما در لایه زیرین این ظاهر عادی، داده‌ هایی جمع‌ آوری می‌شد که بعداً به‌ طور مستقیم به دست موساد رسید و در طراحی نقشه ‌های عملیاتی علیه مقاومت به کار رفت. اینجا هنر عملیات روانی و اطلاعاتی موساد در ساده‌ سازی مأموریت نهفته است: افراد به ‌ظاهر بی‌خطر، وظایف کوچک و غیرمشکوک، پروژه ‌هایی با رنگ و لعاب فرهنگی یا اجتماعی و در نهایت دسترسی به داده‌ هایی که ارزش استراتژیک دارند.
 
راز موفقیت این نوع شگرد، در ایجاد اعتماد و حذف حس خطر از ذهن افراد است. موساد به خوبی می‌داند که ورود مستقیم به محیط ‌های امنیتی، با واکنش سریع و شدید طرف مقابل مواجه می‌شود اما نفوذ از دروازه فرهنگ، هنر، رسانه یا کمک ‌های بشر دوستانه، با استقبال و حتی حمایت عمومی روبه‌رو می‌شود. این سازمان اطلاعاتی می‌تواند از همین دروازه‌ های به ظاهر بی‌ربط، مسیر دسترسی به اهداف حساس خود را باز کند.
 

به بهانه شغل پردرآمد و راحت

نمونه دیگر، بهره ‌گیری از ساختارهای کاریابی است. موساد و دیگر سرویس ‌های مشابه دریافته‌ اند که یکی از نقاط آسیب ‌پذیر جوامع هدف، اشتیاق و نیاز افراد به یافتن شغل بهتر است. همین نیاز، زمینه ‌ای عالی برای نفوذ فراهم می‌آورد. با تأسیس شرکت‌ ها یا سایت ‌های کاریابی که مجوزهای ظاهراً قانونی دارند و طراحی حرفه‌ ای و جذاب ارائه می‌کنند، آن‌ها به حجم عظیمی از اطلاعات شخصی و حرفه ‌ای افراد دست می‌یابند. رزومه‌ هایی که به این مراکز ارسال می‌شود، اغلب شامل نام، شماره تماس، سوابق تحصیلی، تجربه ‌های شغلی، مهارت ‌ها و حتی اطلاعات خانوادگی است.
 
تاکتیک در اینجا روشن است: نخست، ایجاد یک هویت حقوقی و آنلاین معتبر برای جلب اعتماد؛ سپس، ارائه پیشنهادهای شغلی وسوسه ‌انگیز مانند کار در خارج از کشور، موقعیت ‌های بین ‌المللی یا شغل‌ های با درآمد بالا و سختی پایین و در نهایت، انتخاب و شناسایی افراد کلیدی از میان انبوه متقاضیان. این افراد کلیدی معمولاً کسانی هستند که یا به منابع اطلاعاتی حساس دسترسی دارند یا در حوزه ‌هایی فعالیت می‌کنند که از نظر اطلاعاتی ارزشمند است. پس از شناسایی، مسیر جذب، آموزش و بهره ‌برداری از آن‌ها آغاز می‌شود.
 
این روش، از چند جهت برای موساد مزیت دارد. اول، جمع ‌آوری داده در مقیاس گسترده بدون برانگیختن حساسیت امنیتی؛ دوم، امکان فیلتر کردن و انتخاب اهداف بر اساس معیارهای دقیق و سوم، ایجاد پوشش کامل قانونی برای فعالیت‌ ها، به‌گونه ‌ای که حتی اگر یک شرکت یا سایت مورد سؤال قرار گیرد، بتواند ادعا کند که صرفاً در حوزه استخدام و کاریابی فعال بوده است.
 

جاسوسی فقط از کشور متخاصم‌شان؟!

نباید تصور کرد که این شگردها تنها در کشورهای درگیر منازعه با اسرائیل به کار می‌رود. حتی در کشورهای بی‌طرف یا دارای روابط رسمی با تل ‌آویو، موساد تلاش می‌کند شبکه‌ ای از منابع انسانی و داده ‌ای ایجاد کند که در زمان لازم، بتوان از آن‌ها برای فشار سیاسی، اقتصادی یا نظامی استفاده کرد. به همین دلیل، هشدار به فعالان رسانه ‌ای، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باید همیشگی باشد: هر مأموریت یا همکاری، به ‌ویژه در حوزه برون ‌مرزی یا آنلاین، باید از نظر هدف نهایی پروژه و هویت واقعی سفارش ‌دهنده بررسی شود.
 
یکی از نکات مهم در فهم این شگردها، درک این مسئله است که عملیات جاسوسی مدرن الزاماً نیازمند مأموران آموزش‌ دیده کلاسیک نیست. کافی است فردی بی‌اطلاع یا ساده ‌لوح، بدون آنکه خود را جاسوس بداند، در مسیری قرار گیرد که داده‌ های حیاتی را برای سرویس اطلاعاتی دشمن فراهم کند. در بسیاری از موارد، فرد حتی پس از انجام مأموریت، از کاربرد واقعی اطلاعاتی که جمع کرده بی‌خبر است. این روش، موساد را قادر می‌سازد تا با کمترین هزینه انسانی و مالی، بیشترین داده را به دست آورد.
 
پرداخت ‌های خرد یکی دیگر از ابزارهای کلیدی در این تاکتیک‌هاست. وقتی مأمور یا همکار محلی مبالغ کوچک و مستمری دریافت می‌کند، اولاً کمتر جلب توجه می‌کند و ثانیاً وابستگی تدریجی به این درآمد ایجاد می‌شود. همین وابستگی مالی می‌تواند به مرور فرد را درگیر مأموریت‌های حساس‌تر کند.
 
ارتباطات رمزگذاری‌ شده نیز در این مدل عملیات نقش محوری دارد. استفاده از اپلیکیشن ‌های امن، سرورهای ناشناس و کانال ‌های ارتباطی چند لایه، امکان ردیابی و شناسایی شبکه را به حداقل می‌رساند. در پرونده عکاس لبنانی، ارتباطات از طریق پیام ‌رسان‌هایی انجام می‌شد که قابلیت خود تخریبی پیام داشتند و مسیر انتقال داده چند بار تغییر می‌کرد تا هرگونه ردیابی دشوار شود.
 
همه این شگردها بر یک اصل ساده اما قدرتمند استوارند: ایجاد پوشش معتبر و قابل اعتماد. موساد و دیگر سرویس‌ های مشابه دریافته ‌اند که در دنیای امروز، اعتماد بزرگ‌ترین سرمایه برای نفوذ است و این اعتماد را می‌توان از طریق ابزارهایی ایجاد کرد که نه تنها شک ‌برانگیز نیستند، بلکه به‌ طور طبیعی مورد استقبال جامعه هدف قرار می‌گیرند.
 
در نهایت، مقابله با این تهدیدها نیازمند هوشیاری دائمی و آموزش عمومی است. همان‌ طور که آگاهی از خطرات بدافزارها و ویروس ‌های رایانه‌ای توانسته فرهنگ استفاده ایمن از اینترنت را تا حدی گسترش دهد، شناخت شگردهای نفوذ انسانی و اطلاعاتی نیز باید به بخشی از فرهنگ عمومی و حرفه ‌ای تبدیل شود. هر فردی که در حوزه‌ های رسانه، فرهنگ، آموزش، فناوری، یا حتی فعالیت ‌های اجتماعی و بشر دوستانه حضور دارد، باید بداند که مأموریت ظاهراً کوچک و بی‌ضرری که به او پیشنهاد می‌شود، می‌تواند حلقه ‌ای از یک زنجیره بزرگ‌تر و پیچیده‌تر باشد که در نهایت علیه امنیت ملی، انسجام اجتماعی و حتی جان انسان‌ها به کار گرفته می‌شود.
 
جاسوسی از طریق سایت کاریابی

نمونه‌هایی از نحوه جذب و به‌کارگیری جاسوس

در عصر اطلاعات، موساد دیگر محدود به عملیات ‌های کلاسیک جاسوسی نیست؛ این سرویس اسرائیلی با هنرمندی خاصی وارد فضاهایی شده که جامعه هدف در آن‌ها بیخطر پنداشته می‌شود: رسانه، فرهنگ، فعالیت اجتماعی و فضای کاریابی. در زیر، روایت‌های واقعی این شگردهای حیاتی بررسی شده ‌اند:
 
در لبنان، پرونده یک عکاس با پوشش پروژه اجتماعی نشان می‌دهد که موساد چگونه با استفاده از نیروهای غیرنظامی و مأموریت‌ های ظاهراً بی‌خطر، اطلاعاتی حیاتی جمع‌آوری می‌کند. مأمور دست‌ اندر کار تهیه عکس و فیلم از منازل افراد مرتبط با مقاومت بود؛ ارتباطات رمزگذاری شده، پرداخت ‌های خرد و ظاهری فرهنگی، همه بخشی از تاکتیکی بودند که منجر به دسترسی مستقیم موساد به شبکه ‌های اطلاعاتی هدف مورد نظر خود شد. شواهد نشان می‌داد این فرد برای موساد جاسوسی می‌کرد و توسط نیروهای امنیتی لبنان بازداشت شد.

در سطح گسترده‌تر، موساد از سایت ‌ها و شرکت‌ های کاریابی به عنوان ابزار جمع ‌آوری داده استفاده می‌کند؛ این ساختارها دارای ظاهر کاملاً قانونی هستند اما در باطن، شبکه‌ هایی برای شناسایی افراد کلیدی مجهز به اطلاعات حساس به راه انداخته‌اند. در ترکیه، for example, این سازمان از طریق آگهی ‌های استخدام مبهم مبالغی به ‌صورت غیرمستقیم (با استفاده از واسطه ‌ها و ارز دیجیتال) به افراد پرداخت می‌کرد تا اطلاعات مربوط به فلسطینی‌ ها در داخل و خارج از این کشور را جمع‌آوری کنند.
 
همچنین بر اساس گزارش‌های امنیت سایبری، گروه‌ های اطلاعاتی (نشانه‌ای از نوع شگردهای مشابه) از سایت ‌های جعلی کاریابی و شخصیت ‌های ساختگی در شبکه ‌های اجتماعی برای فریب هدف‌ ها و جمع ‌آوری داده استفاده می‌کنند؛ مثلاً در مورد هک ‌های ایرانی که با همین روش ‌ها اطلاعات لو می‌دهند.
 
تصویر بزرگ‌تر این است که موساد در حال ساختار دهی مؤسسات به ظاهر حقوقی است: ایجاد هویت‌ های قانونی در شبکه، ارائه پیشنهادات کاری جذاب، استفاده از رسانه و تبلیغات حرفه ‌ای برای جلب اعتماد عمومی و در نهایت استخراج داده ‌های محرمانه از کاربران. هجومی به ظاهر فرهنگی و اقتصادی اما در باطن کاملاً اطلاعاتی.
 
در یکی از موفق‌ترین عملیات ‌ها، موساد در ماجرای حمله به انبار اسناد هسته ‌ای ایران (سال ۲۰۱۷)، با استفاده از عامل انسانی در تهران، به اطلاعات بسیار حساسی دست یافت. یکی از مأموران موساد به‌ ظاهر گردشگر یا شهروند عادی، با استفاده از پوشش بودن در محل انبار، جزئیات امنیتی را جمع‌آوری و در نهایت تیمی را برای ورود به انبار آماده کرد؛ عملیاتی که در شب رخ داد و در کمتر از ۷ ساعت، حدود ۵۰ هزار سند و ۱۸۳ سی‌دی‌رم حاوی اطلاعات هسته‌ای به دست موساد رسید. موساد آموخته که برای نفوذ به هر سطح حاکمیتی، نیازی به عملیات نظامی پرسروصدا یا مزدور حرفه‌ای نیست؛ گاهی کافی است یک نفر با ظاهر عادی و ابزارهای اطلاعاتی دقیق وارد شود.
 
افزون بر این، عملیات‌ های رسانه‌ای و عمومی موساد اکنون کاملاً به صورت عامه ‌پسند انجام می‌شوند. مثلاً اخیراً فیلم ‌هایی منتشر شده که عوامل موساد را در داخل ایران در حال آماده‌ سازی حمله موشکی نشان می‌دهند. حرکتی که ضمن نمایش قدرت اطلاعاتی، جنبه تهدید عمومی (deterrence) نیز دارد.
 
در موارد دیگر، عملیات موساد به شکل آشکار هم انجام می‌شوند؛ برای مثال، حملات هوایی گسترده علیه اهداف نظامی و هسته ‌ای ایران، مانند آنچه در گزارش اخیر وال ‌استریت ژورنال آمده که موساد و آمان، سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل، با پوشش اطلاعات تجاری و فناوری‌ های رمزنگاری، به دیتابیس وسیعی از تصاویر ماهواره‌ای و منابع هوشمند دست یافتند و با دقت هدف‌گیری کردند.
 
این رویکرد نشان می‌دهد که موساد در مرحله اول به دنبال داده و اطلاعات است تا خشونت و توان تروریستی خودش را با دقت و سرعت بیشتر به حرکت اندازد. وقتی پای فهم اطلاعات زیرزمینی و عادی جوامع می ‌رسد، پوشش فرهنگی، رسانه ‌ای، انسان ‌محور و اقتصادی موثرتر از ادوات نظامی است.
 
در این روش‌های نفوذ، چند مولفه کلیدی دیده می‌شود:
استفاده از «پوشش‌های روایی»: فعال رسانه‌ای، پروژه اجتماعی، شرکت کاریابی. این‌ها مخاطب را در برابر خطر مصون می‌کند.
عامل انسانی معمولی: افراد معمولی می‌توانند به مأمور یا فراهم ‌کننده اطلاعات تبدیل شوند؛ این عاملان حتی خودشان ممکن است از هدف واقعی بی‌خبر باشند.
ارتباطات امن و کم‌اثر: پرداخت‌های خرد، رمزگذاری، استفاده از کانال‌هایی که ردیابی نمی‌شوند.
شناسایی نخبگان و افراد دارای نفوذ اطلاعاتی: جمع‌آوری رزومه، سوابق تحصیلی و موقعیت افراد برای هدف‌گیری دقیق.
ترکیب داده و فناوری: از شبکه‌های اجتماعی تا تصاویر ماهواره‌ای، ترکیب اطلاعات انسانی و سیستمی برای ایجاد تصویر کامل از هدف.
این شگردها در عمل اثبات می‌کنند که در جهان امروز، امنیت ناامن‌ترین لایه‌ هاست. گاهی تهدید از کنار دروازه فرهنگ و کمک اجتماعی وارد می‌شود، بدون سروصدا و تشخیص.
 
در دنیای امروز که مرزهای سنتی امنیت دیگر به شکل گذشته وجود ندارند، جاسوسی و نفوذ اطلاعاتی به شیوه‌های پیچیده و در عین حال ظاهراً ساده انجام می‌شود. دیگر لازم نیست مأموران اطلاعاتی در قالب فیلم ‌های کلاسیک، با لباس ‌های خاص و تجهیزات عجیب در مناطق حساس نفوذ کنند. امروز دشمن می‌تواند از پشت یک دوربین ساده، یک پروژه رسانه ‌ای یا حتی یک آگهی کاریابی، مسیر دسترسی به اطلاعات کلیدی را هموار سازد. این تغییر رویکرد به آن دلیل است که مهم‌ترین ابزار جاسوسی در عصر حاضر، «اعتماد» است؛ اعتمادی که به‌آرامی ساخته می‌شود، بی‌آنکه قربانی حتی متوجه شود چه مسیری را طی کرده است.
 
ویژگی خطرناک این روش در این است که هیچ نشانه مستقیم و آشکاری از عملیات جاسوسی در مراحل اولیه وجود ندارد. فرد ممکن است حتی به کشور دشمن سفر نکند یا ارتباط مستقیمی با مأموران رسمی نداشته باشد، اما داده‌ ای که او فراهم کرده، حلقه‌ای کلیدی در زنجیره اطلاعاتی دشمن است. موساد و سایر سرویس‌ های مشابه سال‌هاست دریافته ‌اند که نفوذ به دایره نزدیک یک هدف، الزامی به اعزام مأمور حرفه‌ای ندارد؛ بلکه کافی است یک شهروند عادی را، با انگیزه‌ های مالی یا حتی عاطفی، وارد بازی کنند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط