داداش نو مبارک

هميشه دوستش داشتم. دوستم بود. هميشه مي گفتند که ما با هم عين دو تا برادريم. هميشه همه حرفهامون با هم يکي بود. هميشه هيچ حرفي را از هم مخفي نمي کرديم. اصلاً از دو تا برادر هم باهم نزديکتر بوديم
سه‌شنبه، 9 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
داداش نو مبارک

داداش نو مبارک
داداش نو مبارک


 

نويسنده:علي اکبر سربازشندي




 
هميشه دوستش داشتم. دوستم بود. هميشه مي گفتند که ما با هم عين دو تا برادريم. هميشه همه حرفهامون با هم يکي بود. هميشه هيچ حرفي را از هم مخفي نمي کرديم. اصلاً از دو تا برادر هم باهم نزديکتر بوديم. آخرش يک روز از همديگر جدا شديم ولي هميشه آرزو مي کردم که از هم جدا نمي شديم. هميشه آرزو مي کردم که يک پيوندي بينمان بود که نمي گذاشت از همديگر جدا بشويم. يک چيزي مثل عقد اخوت!
عقد اخوت ميان مسلمانان
مثل همه روزهاي گرم ديگر، نگاه تند آفتاب، روي خاک شعله ور تازيانه مي زد. محمد صلي الله عليه و آله، پيامبر خدا، روز بزرگي را رقم زده بود؛ روزي که قنديل هاي قديمي کينه و دشمني هاي قبيله اي ديرينه آب مي شد.
مهاجر و انصار، اهالي مکه و مدينه و مؤمنان ديروز بعد ازآن روز با تدبير پيامبر نامي تازه مي گرفتند؛ برادر.
... اما گويا در اين هياهوي شاد و سور برادري وعقد اخوت، کسي هست که نمي خندد، کسي تنها مانده است دراين ازدحام پيوند و همبستگي. اشتباه نمي کنم. او علي عليه السلام است. بهتر که نگاه مي کنم؛ چند مرواريد بي رنگ اشک هم از گوشه چشم هايش لغزيده است.
راستي! چرا علي عليه السلام شاد نيست؟!
زمان مي گذرد. شور و اضطراب جشن برادري آرام مي گيرد. مهاجرين و انصار، دست هايشان را در دست هم نگه داشته اند. پيامبر، علي عليه السلام را مي بيند. غم او را تاب نمي آو رد. علي عليه السلام خود زبان مي گشايد: «اي رسول خدا! ميان اصحاب خويش پيمان برادري بستي، اما مرا با کس ديگر برادرنساختي ؟!»
زمين و آسمان، حتي ديوارهاي نامرئي زمان، همه سکوت کرده بودند. همه چيز از حرکت ايستاده بود و منتظر و مشتاق، خيره به لب هاي پيامبر بزرگ خدا، حيران مانده بود.
ناگهان، به نرمي رويش يک شکوفه کوچک از خاک ترک خورده حجاز، پيامبر دهان گشود و موسيقي آرام کلامش، به تازگي نسيم وخنکاي شب هاي کوير، درفضاي ملتهب و به نفس افتاده پيچيد: «تو برادر مني؛ هم دردنيا و هم درآخرت».
دل ها لرزيد. شادي دميد. عطر گل محمد صلي الله عليه و آله و علي عليه السلام در همه جا پيچيد.
حالا علي جوان و رشيد، دست در دست آن رادمرد و فاتح دل هاي ايمان يافته، لبخند مي زند. پيامبر صلي الله عليه و آله نيز از همتا و هم شأن الهي خويش خشنود به نظر مي رسد. خوب گوش کنيد! صدا از سمت بالا مي آيد. بايد فرشتگان باشند؛ حتماً جشن گرفته اند. خدا هم راضي است. خوشا به حال محمد صلي الله عليه و آله و خوشا به حال علي عليه السلام.
منبع:شاهد جوان ش 54



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.