روابط اقتصادي و سياسي جمهوري ارمنستان با جمهوري اسلامي ايران (3)
نويسنده:ميرابراهيم صديق بطحايي اصل*
3-تقابل ايران و ترکيه در منطقه قفقاز
برهمين اساس نظر به مجاورت جغرافيايي جمهوري اسلامي ايران با حوزه جنوبي شوروي سابق مي توان اذعان نمود که ظهور آسياي مرکزي و قفقاز به عنوان يک منطقه ژئوپليتيک متمايز و مهم، در عرصه سياست جهاني تأثيرات ژرف و تعيين کننده اي براي محيط سياسي و مناسبات منطقه اي و جهاني ايران به ارمغان آورده است. فروپاشي شوروي و تکوين حوزه ژئوپليتيک آسياي مرکزي و قفقاز علاوه بر ايجاد فرصتهاي فراوان در ابعاد مختلف امنيتي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي براي ايران با چالش هاي عمده اي نيز همراه بوده است.
در همين راستا تلاش گسترده و پي گير ترکيه به منظور بسط دامنه نفوذ همه جانبه خود در آسياي مرکزي و قفقاز که از همان روزهاي واپسين حيات امپراطوري شوروي سابق آغاز و از حمايت غرب برخوردار شد، همواره ترديدها و نگراني هاي ايران را نسبت به اهداف و علايق آن کشور در منطقه برانگيخته است. بنابه اعتقاد اغلب محققين مسائل آسياي مرکزي و قفقاز، ايران و ترکيه جزو جدي ترين رقبايي هستند که متقابلاً فعاليتهاي يکديگر را در منطقه به طور مستمر زير نظر دارند.
متعاقب فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و نتيجتاً اضمحلال نظام دوقطبي، برخي از تحليل گران با تأکيد بر اهميت اساسي عنصر همسايگي ايران و شوروي در تعيين جايگاه ژئوپليتيک ايران در صحنه سياست جهاني، چنين پيش بيني نمودند که ايران به زودي موقعيت ممتاز نسبي و قدرت چانه زني اش، به ميزان قابل توجهي تنزل خواهد يافت. اما ديري نپاييد که به دنبال گسترش دامنه تعارضات قومي و بي ثباتي در دولت هاي نوبنياد بازمانده از اتحاد شوروي سابق در جوار مرزهاي ايران، استمرار حضور پررنگ و فعال روسيه در آسياي مرکزي و قفقاز و مهمتر از همه آشکار شدن اهميت و وسعت منابع طبيعي مناطق حوزه جنوبي شوروي سابق بالاخص ذخائر عظيم نفت و گاز، عدم صحت نتيجه گيري مذکور نمايان گرديد.(افشردي،1381)
در واقع ظهور آسياي مرکزي و قفقاز به عنوان يک حوزه ژئوپلتيک بسيار مهم که سرشار از منابع عظيم نفت و گاز است، سبب گرديد تا موقعيت حساس و برجسته ايران يک بار ديگر اما اين بار با يک وجهه تقريباً ژئوپليتک، ديده ها را به سوي خود معطوف نمايد. اکنون ايران با قرار گرفتن بين دو منطقه بسيار مهم خليج فارس و آسياي مرکزي و قفقاز و با برخورداي از دو ژرفاي ژئوپليتيک در جنوب و شمال موقعيتي منحصر به فرد و بي همتا در عرصه معادلات منطقه اي و بين المللي دارا مي باشد(سجادپور،1376).
آگاهي از چنين جايگاهي موجب شد تا جمهوري اسلامي ايران در نگرش سياست خارجي خود با اتخاذ رهيافتي ژئوپليتيک نسبت به آسياي مرکزي و قفقاز با تکيه خاص و عنايت ويژه به اين منطقه بنگرد. ظهور آسياي مرکزي و قفقاز با منابع طبيعي هنگفت و بازارهاي بکر و دست نخورده آن به منزله فرصت وسيع و گرانبهايي تلقي شد که مي تواند با فراهم ساختن زمينه هاي جذب کالا و سرمايه گذاري ايران مانند مکملي براي پاسخگويي به الزامات نوين اقتصادي آن عمل نمايد(مجتهدزاده،1373).
4-اشتراک مواضع نسبت به تحولات منطقه
از طرف ديگر جمهوري گرجستان هم که کشور ديگر منطقه قفقاز مي باشد. پس از روابط صميمي سالهاي اول استقلال خود با جمهوري اسلامي ايران و مشاهده عدم سرمايه گذاري ايران در آن کشور و در کنار نااميدي از هرگونه کمک از سوي روسيه، سياست هاي غرب گرايانه را در پيش گرفت و مي توان گفت از سال 1375 به بعد روابط با روسيه و ايران جاي خود را به روابط با آمريکا، اسرائيل و ترکيه داد.
آذربايجان با اتخاذ رويکرد غربي، آمريکا، ترکيه و اروپا را به عنوان تهديد، منطقه اي يا فرامنطقه اي نمي داند در حالي که ارمنستان با نزديکي به روسيه و ايران، ترکيه را به عنوان تهديد خود فرض کرده است و ايران نيز آمريکا، اسرائيل و ناتو را تهديد فرامنطقه اي خود مي داند و چون ترکيه هم با آمريکا و اسرائيل روابط بسيار خوب دارد، ارمنستان تا حدودي اين کشورها را به عنوان تهديد فرض مي نمايد. بدين ترتيب ايران در برخي جنبه ها با ارمنستان تهديد مشترک دارد در صورتي که با ديگر کشورهاي قفقاز تهديد فرامنطقه اي مشترک ندارد.
5-اهميت روابط در ابعاد اقتصادي
منطقه قفقاز پس از استقلال واحدهاي سياسي آن، داراي اقتصادي بدون انسجام و نيازمند کالاهاي فراواني بوده است. به خصوص توليد کالاهاي مصرفي و بسياري از مواد غذايي، پوشاک در منطقه تکافوي مردم را نمي کرده است و توليدات خاص اين کشورها براي مجموعه شوروي سابق بوده است که مازاد توليد آنها نيازمند بازار مي باشد.
کشش بازارهاي منطقه قفقاز و هم پوشاني و مکمل بودن اقتصاد ايران با منطقه و تلاش کشورهاي قفقاز براي يافتن شرکاي تجاري تازه، به همراه نزديکي مسيرها و مزيت اقتصادي اين نزديکي مي تواند براي ايران بسيار مفيد باشد.
در بازارهاي جهاني اقتصاد هر کشوري که بتواند راحت تر و مفيدتر با کشور مقابل تجارت برقرار کند به طرف آن کشور جذب مي شود. جمهوري ارمنستان در مقطع به وجود آمدن بحران و جنگ مي تواند از طريق ايران احتياجات اقتصادي خود را برطرف نمايد. جمهوري آذربايجان به ترکيه نزديک تر بوده و روابط اقتصادي بهتري با هم دارند. جمهوري اسلامي ايران مي تواند با استفاده از موقعيت منطقه با گسترش روابط اقتصادي که در نهايت به بهبود روابط سياسي هم مي انجامد و با اتخاذ سياست هاي کارآمد و کنترل دستگاه هاي مجري اين بخش، بيشترين منافع اقتصادي را نصيب خود سازد. جمهوري اسلامي ايران در زمينه اقتصادي مي تواند منابع بسياري را براي خود به دست آورد. به عنوان نمونه:
1-اتصال خطوط لوله براي انتقال گاز و نفت به آبهاي آزاد و بازارهاي بين المللي از طريق ايران و همچنين تأمين گاز مورد نياز ارمنستان و انتقال گاز ايران به اروپا از مسير قفقاز.
2-افزايش ميزان ترانزيت کالاهاي منطقه از مسير ايران.
3-به دست آوردن سهم هرچه بيشتر از بازارهاي منطقه و تعميق ارتباط تجاري منطقه با ايران.
در خصوص روابط اقتصادي دو کشور سخن بسيار است. در شرايط نامساعد و بسيار سختي که اکثر ارتباطات خارجي کشورهاي همسايه داراي روحيه خيرخواهانه نبود، جمهوري ارمنستان ناچار بود تحت اين شرايط روابط خود را با ايران گسترش بخشد. علاوه بر دليل مذکور، کاهش شديد فراورده هاي صنعتي در ارمنستان يکي ديگر از دلايل توسعه ارتباط با ايران بود.
قطع روابط اقتصادي ميان جمهوري هاي شوروي سابق که قبلاً يک مجموعه اقتصادي را تشکيل مي دادند بر اقتصاد بيمار ارمنستان تأثير زياد گذاشت. توسعه روابط با جمهوري اسلامي ايران براي ارمنستان بويژه براي رفع بحران شديد انرژي حرارتي که از سال 1992 اين جمهوري دستخوش آن شده بود، کاملاً لازم بود. جمهوري اسلامي ايران از روابط با جمهوري ارمنستان مي تواند به منافع اقتصادي بسياري دست يابد و اين عامل هم مي توان به گسترش روابط بين دو کشور کمک کند.
پي نوشت ها :
* عضو هيأت علمي و معاون پژوهشي دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام
منبع: فصلنامه مطالعات آسياي مرکزي و قفقاز،سال پانزدهم ،دوره چهارم، شماره 56 زمستان 1385.ادامه دارد...
/ج