تشکيل دولت فلسطيني در تفکر امنيتي اسرائيل(3)
نويسنده: شلومو بروم
ترجمه و تلخيص: جواد حيران نيا
ترجمه و تلخيص: جواد حيران نيا
گذشته تا حال(3)
با ادامه روند فعلي در طي چند دهه آينده فلسطينيان اکثريت جمعيتي را خواهند داشت. برخي از صاحب نظران مسائل سياسي و امنيتي اسرائيل معتقدند اگر اسرائيل به اشغال نواحي فلسطيني ادامه دهد، ماهيت آن به عنوان يک دولت دموکراتيک يهود با چالش مواجه خواهد شد. چرا که اگر يهوديان به لحاظ جمعيتي در اقليت باشند،اسرائيل نمي تواند هم دولتي يهودي بماند و هم دموکراتيک.مگراينکه ماهيت اين دولت به صورت آپارتايد (حکومت اقليت براکثريت) درآيد.
جامعه امنيتي و سياسي اسرائيل انتخاب گزينه «آفريقاي جنوبي» يا يک رژيم آپارتايد را قابل قبول نمي داند. آنها معتقدند که اين انتخاب نه تنها با سيستم ارزشي حاکم در اسرائيل منافات دارد، بلکه از منظر الزامات و بايدهاي «سياست قدرت» هم غيرقابل قبول است. انتخاب اين گزينه، سبب تحميل هزينه هاي فزاينده اي از سوي جامعه بين المللي بر اسرائيل مي شود که مي تواند،امنيت اسرائيل را با تهديد نيز مواجه سازد. از اين رو اسرائيل بايستي از نواحي فلسطيني به منظور حفظ هويت يهودي و دموکراتيک خود، خارج شود.
اظهارات شارون در سال 2005 اشاره اي به اين موضوع است. وي اظهار داشت: «ما هرگز فراموش نمي کنيم که اين کشور ماست و ما هرگز ازآن صرف نظر وچشم پوشي نخواهيم کرد. علي رغم اين، براي صلح ما خواهان چشم پوشي از بخشي از آن هستيم. اگر ما مجبور باشيم بين سرزمين، بدون داشتن دولت يهود يا بين داشتن دولتي يهود بودن داشتن تمام سرزمين خود،انتخاب کنيم،ما دولت يهود را انتخاب مي کنيم».
اظهارات شارون در دوره اي از تاريخ اسرائيل بيان مي شود که تهديد حمله متعارف اعراب کاهش يافته و در عوض خطر تهديد موشک هاي بالستيک و سلاح هاي کشتار جمعي افزايش يافته است. بنابراين از منظرامنيتي،اهميت سرزمين هاي اشغالي 1967، کاهش يافته است. لذا در اولويت بندي جمعيت و سرزمين در تفکر امنيتي اسرائيل، عامل سرزمين اهميت فزاينده گشته خود را ندارد و توجه به مولفه هاي جمعيتي از اهميت خاصي نسبت به گذشته برخوردار شده است (17). اين رهيافت مبين تفسيري وسيع از امنيت ملي اسرائيل مي باشد. تفسيري که در آن ضمن توجه به مولفه هاي فيزيکي تهديد زا و تهديد زا به مولفه هاي غيرفيزيکي از جمله «هويت اسرائيلي» نيز مي پردازد. به عبارت ديگر در اين تفسير نه تنها عوامل فيزيکي تهديد کننده مثل مسئله رفاه دولت آتي فلسطين لحاظ است،بلکه نوعي گرايش و حساسيت اجتماعي نسبت به عوامل تهديد کننده هويتي نيز وجود دارد که دولت اسرائيل را تحت فشار قرار مي دهد و اين مسئله مي تواند دولت اسرائيل را با موقعيتي مواجه سازد که در آن براي رهايي از تهديدات جديد (هويت يهودي دولت اسرائيل) به اقدامات فيزيکي متوسل شود. از اين رو تشکيل دولت فلسطيني به منظور جايي بين فلسطينيان و اسرائيل مورد توجه قرار مي گيرد. (18)
گروه ديگر که در حال حاضر قدرت را در اختيار دارد،اعتقاد به «اقدامات يک جانبه» از سوي اسرائيل دارد. معتقدان اين نحله فکري، به دولت فلسطيني و توانايي اين دولت در کنترل اوضاع امنيتي و مرزها، خوش بين نيستند.سناريوي اين گروه نسبت به ماهيت دولت آتي فلسطيني،گستره اي از يک دولت ناکارآمد تا يک دولت آنارشيک است که درآن گروه هاي نظامي مسلح چون حماس در آن فعاليت دارند را در بر مي گيرد. براين اساس نمي توان روابط مساعد بين دو دولت را شاهد بود.معتقدان اين تفکر، اسرائيل را دژ نظامي اي مي دانند که با حصار و استحکامات نظامي محصور شده است و اين دولت ارتباط محدودي با پيرامونش دارد.استدلال معتقدان اين تفکر، شکست فرايند صلح اسلو و انتفاضه مردم فلسطين مي باشد که بي اعتمادي به فلسطين را نزد آنها تشديد کرده است. (19)
دو گروه فکري مذکور در خصوص مسئله مرزها، تفاوت ديدگاه قابل توجهي دارند. گروه اول معتقد است که دولت آتي فلسطين مي تواند دولتي خوداتکا و داراي روابط خوب با اسرائيل باشد،لذا از رسيدن به يک موافقت نامه عادلانه با فلسطينيان حمايت مي کنند که در آن مرزهاي دولت فلسطيني با اندکي تغيير مطابق مرزهاي 1967، خواهد بود.اين تغيير اين است که اسرائيل در قبال حفظ شهرک هاي پرجمعيت يهود، سرزميني به همان مساحت را در اختيار فلسطينيان قرار دهد.اين رهيافت در موافقت نامه ژنو ملحوظ است.اين رهيافت توسط برخي از مقامات پيشين امنيتي از جمله ژنرال شاهاک (Amnon Shahak)، رئيس سابق ستاد مشترک،و آوراهام شالوم (Avraham Shalon)، رئيس پيشين شين بت، مورد حمايت قرار گرفته است.
متفکران گروه دوم درخصوص مسئله مرزها و تعيين آنها،اولاً معتقد به تعيين مرزها به صورت يک جانبه با لحاظ کردن مسائل و ملاحظات امنيتي و ملي و ثانياً الحاق 8 تا 10 درصد کرانه باختري شامل بيت المقدس شرقي و شهرک هاي آريل (Areil) و «معال آدوميم» (Maale Adumim) و گوش اتزيون به اسرائيل، مي باشند.تفاوت در درصد سرزمين الحاقي کرانه باختري به اسرائيل،به سرنوشت دره اردن بستگي خواهد داشت.بسياري از آنها معتقدند که اسرائيل بايستي کنترل خود بر دره اردن را حفظ کند.
منبع:نشريه پايگاه نور،شماره 23.
/ج
7-افزايش اهميت نقش جمعيت،نسبت به عامل سرزمين
با ادامه روند فعلي در طي چند دهه آينده فلسطينيان اکثريت جمعيتي را خواهند داشت. برخي از صاحب نظران مسائل سياسي و امنيتي اسرائيل معتقدند اگر اسرائيل به اشغال نواحي فلسطيني ادامه دهد، ماهيت آن به عنوان يک دولت دموکراتيک يهود با چالش مواجه خواهد شد. چرا که اگر يهوديان به لحاظ جمعيتي در اقليت باشند،اسرائيل نمي تواند هم دولتي يهودي بماند و هم دموکراتيک.مگراينکه ماهيت اين دولت به صورت آپارتايد (حکومت اقليت براکثريت) درآيد.
جامعه امنيتي و سياسي اسرائيل انتخاب گزينه «آفريقاي جنوبي» يا يک رژيم آپارتايد را قابل قبول نمي داند. آنها معتقدند که اين انتخاب نه تنها با سيستم ارزشي حاکم در اسرائيل منافات دارد، بلکه از منظر الزامات و بايدهاي «سياست قدرت» هم غيرقابل قبول است. انتخاب اين گزينه، سبب تحميل هزينه هاي فزاينده اي از سوي جامعه بين المللي بر اسرائيل مي شود که مي تواند،امنيت اسرائيل را با تهديد نيز مواجه سازد. از اين رو اسرائيل بايستي از نواحي فلسطيني به منظور حفظ هويت يهودي و دموکراتيک خود، خارج شود.
اظهارات شارون در سال 2005 اشاره اي به اين موضوع است. وي اظهار داشت: «ما هرگز فراموش نمي کنيم که اين کشور ماست و ما هرگز ازآن صرف نظر وچشم پوشي نخواهيم کرد. علي رغم اين، براي صلح ما خواهان چشم پوشي از بخشي از آن هستيم. اگر ما مجبور باشيم بين سرزمين، بدون داشتن دولت يهود يا بين داشتن دولتي يهود بودن داشتن تمام سرزمين خود،انتخاب کنيم،ما دولت يهود را انتخاب مي کنيم».
اظهارات شارون در دوره اي از تاريخ اسرائيل بيان مي شود که تهديد حمله متعارف اعراب کاهش يافته و در عوض خطر تهديد موشک هاي بالستيک و سلاح هاي کشتار جمعي افزايش يافته است. بنابراين از منظرامنيتي،اهميت سرزمين هاي اشغالي 1967، کاهش يافته است. لذا در اولويت بندي جمعيت و سرزمين در تفکر امنيتي اسرائيل، عامل سرزمين اهميت فزاينده گشته خود را ندارد و توجه به مولفه هاي جمعيتي از اهميت خاصي نسبت به گذشته برخوردار شده است (17). اين رهيافت مبين تفسيري وسيع از امنيت ملي اسرائيل مي باشد. تفسيري که در آن ضمن توجه به مولفه هاي فيزيکي تهديد زا و تهديد زا به مولفه هاي غيرفيزيکي از جمله «هويت اسرائيلي» نيز مي پردازد. به عبارت ديگر در اين تفسير نه تنها عوامل فيزيکي تهديد کننده مثل مسئله رفاه دولت آتي فلسطين لحاظ است،بلکه نوعي گرايش و حساسيت اجتماعي نسبت به عوامل تهديد کننده هويتي نيز وجود دارد که دولت اسرائيل را تحت فشار قرار مي دهد و اين مسئله مي تواند دولت اسرائيل را با موقعيتي مواجه سازد که در آن براي رهايي از تهديدات جديد (هويت يهودي دولت اسرائيل) به اقدامات فيزيکي متوسل شود. از اين رو تشکيل دولت فلسطيني به منظور جايي بين فلسطينيان و اسرائيل مورد توجه قرار مي گيرد. (18)
8- ماهيت دولت آتي فلسطين و رابطه آن با اسرائيل
گروه ديگر که در حال حاضر قدرت را در اختيار دارد،اعتقاد به «اقدامات يک جانبه» از سوي اسرائيل دارد. معتقدان اين نحله فکري، به دولت فلسطيني و توانايي اين دولت در کنترل اوضاع امنيتي و مرزها، خوش بين نيستند.سناريوي اين گروه نسبت به ماهيت دولت آتي فلسطيني،گستره اي از يک دولت ناکارآمد تا يک دولت آنارشيک است که درآن گروه هاي نظامي مسلح چون حماس در آن فعاليت دارند را در بر مي گيرد. براين اساس نمي توان روابط مساعد بين دو دولت را شاهد بود.معتقدان اين تفکر، اسرائيل را دژ نظامي اي مي دانند که با حصار و استحکامات نظامي محصور شده است و اين دولت ارتباط محدودي با پيرامونش دارد.استدلال معتقدان اين تفکر، شکست فرايند صلح اسلو و انتفاضه مردم فلسطين مي باشد که بي اعتمادي به فلسطين را نزد آنها تشديد کرده است. (19)
دو گروه فکري مذکور در خصوص مسئله مرزها، تفاوت ديدگاه قابل توجهي دارند. گروه اول معتقد است که دولت آتي فلسطين مي تواند دولتي خوداتکا و داراي روابط خوب با اسرائيل باشد،لذا از رسيدن به يک موافقت نامه عادلانه با فلسطينيان حمايت مي کنند که در آن مرزهاي دولت فلسطيني با اندکي تغيير مطابق مرزهاي 1967، خواهد بود.اين تغيير اين است که اسرائيل در قبال حفظ شهرک هاي پرجمعيت يهود، سرزميني به همان مساحت را در اختيار فلسطينيان قرار دهد.اين رهيافت در موافقت نامه ژنو ملحوظ است.اين رهيافت توسط برخي از مقامات پيشين امنيتي از جمله ژنرال شاهاک (Amnon Shahak)، رئيس سابق ستاد مشترک،و آوراهام شالوم (Avraham Shalon)، رئيس پيشين شين بت، مورد حمايت قرار گرفته است.
متفکران گروه دوم درخصوص مسئله مرزها و تعيين آنها،اولاً معتقد به تعيين مرزها به صورت يک جانبه با لحاظ کردن مسائل و ملاحظات امنيتي و ملي و ثانياً الحاق 8 تا 10 درصد کرانه باختري شامل بيت المقدس شرقي و شهرک هاي آريل (Areil) و «معال آدوميم» (Maale Adumim) و گوش اتزيون به اسرائيل، مي باشند.تفاوت در درصد سرزمين الحاقي کرانه باختري به اسرائيل،به سرنوشت دره اردن بستگي خواهد داشت.بسياري از آنها معتقدند که اسرائيل بايستي کنترل خود بر دره اردن را حفظ کند.
منبع:نشريه پايگاه نور،شماره 23.
/ج