تاثير تنهايي بر سلامت روان

اگر موافق باشيد بحث را با اين سوال شروع کنيم که علاقه‌مندي به زندگي جمعي و گريز از تنهايي مختص انسان است يا در دنياي حيوانات هم ديده مي‌شود؟ زندگي اجتماعي مشخصه برخي جانوران است. مورچه‌ها، موريانه‌ها و زنبورهاي عسل به صورت اجتماعي زندگي مي‌کنند. تقسيم کار مشخصه مهم اجتماعات اين جانوران است.
سه‌شنبه، 28 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاثير تنهايي بر سلامت روان

تاثير تنهايي بر سلامت روان
تاثير تنهايي بر سلامت روان


 





 
گفتگو با دکترفربد فدايي، روان‌پزشک
بررسي موضوع تنهايي و نقش آن بر سلامت روان، موضوعي است که درباره‌اش با دکتر فربد فدايي، مدير گروه روان‌پزشکي دانشگاه علوم بهزيستي و توان‌بخشي، گفتگو کرده‌ايم.

اگر موافق باشيد بحث را با اين سوال شروع کنيم که علاقه‌مندي به زندگي جمعي و گريز از تنهايي مختص انسان است يا در دنياي حيوانات هم ديده مي‌شود؟
 

زندگي اجتماعي مشخصه برخي جانوران است. مورچه‌ها، موريانه‌ها و زنبورهاي عسل به صورت اجتماعي زندگي مي‌کنند. تقسيم کار مشخصه مهم اجتماعات اين جانوران است. هر گروه براي کار ويژه‌اي تخصص يافته‌اند: کارگر، سرباز، نوزادها، پرستار، ملکه، نرها. در عين حال، هريک از اين جانوران قابل تعويض با ديگري است. فرديت نقشي در زندگي آنها ندارد و آنها مانند پيچ و مهره‌هاي يک ماشين پيچيده هستند.

حيوانات صرفا براي دوري از تنهايي به دنبال جفت مي‌گردند؟
 

خب،‌گاهي برخي جانوران هم‌نوع در کنار يکديگر زندگي مي‌کنند اما هيچ‌گونه ارتباط ارگانيک (سازواره‌اي) بين آنها وجود ندارد. براي نمونه سوسمارها يا برخي پرندگان در کنار هم‌نوعان خود ديده مي‌شوند اما اين امر به علت محيط‌زيستي مشترک است و نه رابطه اجتماعي. گزيدن جفت هميشگي خصوصيتي است که در برخي پرندگان و پستانداران ديده مي‌شود. براي نمونه، غازها در طول زندگي فقط يک جفت برمي‌گزينند و اگر او را از دست دهند حالت‌هايي شبيه به افسردگي انسان در آنان پديد مي‌آيد و تا‌ آخر عمر جفت ديگري اختيار نمي‌کنند. شيرها و ميمون‌هاي بي‌دم هم که در زمره پستانداران تکامل‌يافته محسوب مي‌شوند به صورت قبيله‌اي زندگي مي‌کنند و اين امر به ويژه در مورد گوريل‌ها و شامپانزه‌ها مصداق دارد که در زندگي اجتماعي سلسله مراتب خويشاوندي و سلطه وجود دارد و رعايت مي‌شود و هريک از اعضاي قبيله جايگاه ويژه‌اي دارد. پدر و مادر و دايي و خاله و عمو و عمه به همان صورتي که در جوامع انساني وجود دارد بين شامپانزه‌ها هم ديده مي‌شود.

حيوانات باهوش‌تر چه‌طور؛ مثلا دلفين‌ها و وال‌ها؟
 

دلفين‌ها و وال‌ها و فيل‌ها که جانوران باهوشي هستند به صورت اجتماعات سازماندار زندگي مي‌کنند. اما يک نکته مهم و دردناک که مي‌خواهم همين‌جا به آن اشاره کنم اين است که انسان که به لقب اشرف مخلوقات مفتخر است به خود اجازه مي‌دهد زندگي اين موجودات باهوش و با عاطفه را که علقه‌هاي خويشاوندي و قبيله‌اي دارند از بين ببرد و روابط آنها را از هم بپاشد و زجر و رنج پايان‌ناپذيري را به بازماندگان آنها تحميل کند. کاشکي آنهايي که با مجهز‌ترين آلات قتاله به کشتن اين جانوران اقدام مي‌کنند نه فقط از نظر اخلاقي و از نظر مصالح محيط‌زيستي بلکه به صورتي قانوني از اين اقدام خون‌بار و بيهوده بازداشته شوند.
از اين‌ها که بگذريم؛ بحث اصلي ما درباره تنهايي انسان‌هاست.
بله، انسان يک موجود اجتماعي است که نه تنها حوايج و ضروريات زندگي او به صورت اجتماعي بهتر برآورده مي‌شود بلکه از نظر عاطفي هم به بودن با هم‌نوع خود نياز دارد. داستان روبينسون کروزوئه که از واقعيت سرچشمه گرفته است، در اين مورد مثال خوبي است که نشان مي‌دهد قهرمان داستان در عين آنکه تمام حوايج زيستي خويش را به خوبي برآورده مي‌کرد اما از نبودن مصاحب به شدت در رنج بود. نوزاد و شيرخوار به جدا ماندن از مادر با گريه و اضطراب و افسردگي واکنش نشان مي‌دهد و بعدها هم در دوران بزرگسالي، اضطراب و افسردگي است که واکنش فرد را به تنهايي آشکار مي‌کند. کودکاني که متحمل جدايي از مادر شده‌اند در بزرگسالي مستعد افسردگي هستند و ميزان خودکشي در آنان بالاتر از همسالاني است که در کودکي متحمل جدايي از مادر نشده‌اند.

تاثير تنها شدن و جدايي در سنين گوناگون چگونه است؟
 

طبق بررسي‌هاي هولمز و راهه که ميزان فشار رواني رويدادهاي گوناگون زندگي را در مقايسه با يکديگر و به صورت کمي مشخص کرده‌اند، شديدترين فشار رواني به دنبال از دست دادن همسر اتفاق مي‌افتد. مرگ همسر بالاترين درجه استرس را به فرد تحميل مي‌کند و به دنبال آن طلاق قرار دارد. پژوهش‌ها نشان مي‌دهد در مرداني که همسر خود را از دست مي‌دهند ميزان مرگ و مير دو برابر مردان همسالان آنان است که با همسر خود زندگي مي‌کنند.
ميزان انواع اختلالات رواني دوران بزرگسالي در افراد مجرد به صورت چشم‌گيري بالاتر از افراد متأهل است؛ البته نتيجه‌گيري در اينجا کمي پيچيده است زيرا به نظر مي‌رسد افرادي که سازگاري بهتري دارند و کمتر مستعد بيماري هستند، بيشتر ازدواج مي‌کنند و بهتر نيز قادر به حفظ زندگي زناشويي‌شان هستند.

پس ازدواج به سلامت روان خدمت مي‌کند؟
 

به هر حال زندگي خانوادگي نقش متعادل و منظم‌کننده‌اي در حيات اعضاي خود دارد. خانواده هدف مشترک و روش‌هاي سازنده براي پيشرفت را به اعضا اهدا مي‌کند و به وسيله پايش هر عضو او را از انحراف مصون مي‌دارد. هنگام شکست‌ها و محروميت‌ها، اين حمايت و همدلي همسر و ديگر اعضاي خانواده است که به فرد اميد براي ماندن و کوشش براي پيشرفت را مي‌دهد. کودکاني که از مراقبت مادر محروم بوده‌اند و مجبور به قطع دلبستگي از او شده‌اند، بعدها از ترس اينکه ديگر بار متحمل جدايي از فرد محبوب خود شوند، از دلبستگي مي‌پرهيزند. آنان تبديل به شخصيت‌هاي بي‌عاطفه مي‌شوند زيرا از قطع عشق چنان رنجي برده‌اند که نمي‌خواهند اين تجربه دردناک ديگر بار تکرار شود.

آيا دلبستگي به حيوانات خانگي هم مي‌تواند از افسردگي بکاهد؟
 

برخي پژوهش‌هاي اخير مؤيد آن است که مراقبت و نوازش جانوران خانگي که قادر به ابراز توجه و عاطفه متقابل هستند، در بهبود روحيه برخي افراد نقش مثبت دارد. ضمن اين که يکي از معيارهاي تشخيصي اختلال سلوک در کودکان که بعدها مي‌تواند به اختلال شخصيت ضد اجتماعي منجر شود که زمينه‌ساز جرم و جنايت و آدم‌کشي است، بي‌رحمي نسبت به جانوران است. هر کجا که کودک يا بزرگسالي را ديديد که نسبت به جانوران بي‌رحم و آزارگر است، بدانيد که او به احتمال زياد نسبت به آدميان هم خشن و بي‌رحم است. روايات زيادي از محبت رسول‌اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و اميرالمومنين(سلام الله علیه) نسبت به جانوران وجود دارد. از جمله نقل شده است که روزي گربه‌اي بر دامان حضرت علي‌(سلام الله علیه) آرام گرفت و خوابيد. آن حضرت زماني که مي‌خواست از جا برخيزد براي آنکه گربه به خواب خود ادامه دهد و بيدار نشود، با خنجر خويش آن قسمت عبا را که گربه روي آن خوابيده بود بريد و سپس برخاست تا به امور مملکتي بپردازد. در خاطرات اطرافيان حضرت امام‌خميني(رحمت الله علیه) نيز نمونه‌هايي از توجه و محبت آن رهبر مقتدر به گربه مقيم بيت آن حضرت نقل شده که حاکي از مهر و محبت فراگير ايشان است. خلاصه اين‌که يکي از زمينه‌هاي مهم بهداشت رواني، زندگي اجتماعي توأم با محبت نسبت به ديگران و اجتناب از تنهايي و گوشه‌گيري است. اين موضوعي مهم است که چه در ايران باستان و چه در ايران اسلامي به آن تاکيد زياد شده است و پژوهش‌هاي علمي هم آن را به‌طور کامل تاييد مي‌کند.
منبع:http://www.salamat.com



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط