اشغال آرام (1)
چكيده:
كليد واژه ها:
مقدمه
همانطور كه در نوشته هاي وي قابل مشاهده است وي از ابتدا تمركز ويژه اي روي نهادسازي و پيگيري اهداف خود از طريق نهادهاي ويژه اي نظير كمپاني يهود داشته است و در همين مسير بود كه هرتزل از طريق كنگره بازل سازمان جهاني صهيونيست(4) را در سال 1897 تشكيل داد و خود رياست آنرا بر عهده گرفت و همانطور كه در برنامه سازمان مذكور آمده است تشكيل اين سازمان، آغاز تلاش سازمان يافته يهوديان صهيونيست باهدف بازگشت به فلسطين و تشكيل حكومت خودمختار در آن بود. (Vital, 1975: 368) با تلاش هاي شبانه روزي هرتزل، سازمان صهيونيست در سال 1899 بانك اختصاصي خود را تاسيس كرد و در سال 1901 نيز صندوق ملي يهود(5) بعنوان بازوي مالي – اجرايي سازمان صهيونيست براي خريد زمين در فلسطين، تسهيل مهاجرت يهوديان به فلسطين و حمايت مالي از يهوديان فلسطين آغاز بكار كرد.
1- اركان استراتژي جنبش صهيونيسم در فلسطين
1-1- مهاجرت به مثابه ركن اصلي
اگرچه اعتراضات فلسطيني ها در قالب تظاهرات و اعتصاب و نتايج ارائه شده توسط كميسيون هاي تحقيق كه همگي مهاجرت بي رويه يهوديان به فلسطين را عامل اصلي آشوب هاي فلسطين مي دانستند سبب كاهش مقطعي تعداد مهاجران گرديد ولي تلاش هاي صهيونيست ها بويژه كوشش ويزمن(7) بعنوان رئيس سازمان صهيونيست و آژانس يهود(8) سبب تغيير اوضاع شد. رامسي مك دونالد(9) نخست وزير وقت بريتانيا نامه اي طولاني براي ويزمن نوشت و در آن اعلام كرد: "دولت فخيمه بريتانيا هيچ گونه توقف یا ممنوعیت مهاجرت یهودیان را تجویز نکرده و در نظر ندارد و "بیانیه های دولت فخیمه هرگز بر ممنوعيت تملك اراضي بيشتر توسط يهوديان دلالت نداشته و ... چنين چيزي اصلاً مدنظر نبوده است" (Laqueur and Rubin, 1984: 50-56) نامه مك دونالد تمامي اميدهاي اعراب فلسطين را به ياس مبدل ساخت تا جايي كه اين نامه در فلسطين به نامه سياه مشهور شد چرا كه در سايه همين نامه بود كه تعداد مهاجران يهودي توانست به ارقامي نظير 40 هزار نفر در سال 1934 و 62 هزار نفر در سال 1935 بالغ شود (Weizmann, 1966: 335)
1-2- خريد اراضي و املاك بعنوان عامل استقرار
1-2-1- اهميت سمبليك تملك اراضي:
تملك زمين در فلسطين نزد صهيونيست ها داراي اهميت و ارزش سمبليك بود زيرا اولاً آنها مي خواستند از اين طريق به ياشوي(11) خود عينيت جغرافيايي ببخشند. ثانياً تملك زمين در فلسطين براي آنها به مثابه تملك ارض موعودي بود كه در تعاليم مذهبي به آنها وعده داده شده بود و ثالثاً خاطرات تلخ تاريخي را از ذهن آنها ميزدود و در واقع بنوعي جبران مافات بشمار مي رفت چرا كه در دوران حاكميت مسيحيت بر فلسطين، يهوديان بارها از تملك زمين در فلسطين منع شده بودند و لذا زندگي و كار روي اين املاك براي آنها نماد آزادي از ظلم و ستم و رهايي از آوارگي بشمار مي رفت. اين زمينه هاي ذهني در گفته هاي مناخيم يوسيشكين(12) يكي از فعالان سياسي جنبش صهيونيسم در سال 1904 كاملاً مشهود است؛ وي در اين رابطه مي گويد: "به منظور تاسيس يك زندگي اجتماعي و خودمختار يهودي – عبارت دقيق تر يك كشور يهود در ارض اسرائيل(13) – قبل از هر چيز و بيشس از هر چيز لازم است كه زمين هاي ارض اسرائيل به تملك يهوديان درآيد. بدون مالكيت اراضي، ارض اسرائيل هرگز يهودي نخواهدشد" (Shafir, 1989: 42)1-2-2- اهميت ايدئولوژيك تملك اراضي:
يكي از مهمترين مشخصه هاي ايدئولوژيك جنبش صهيونيسم تاكيدي است كه متفكران اين جنبش بر خودكفايي و توسعه كشاورزي جامعه يهودي در حال شكل گيري در فلسطين داشتند. در اين مسير سازمان صهيونيست در اوايل سال 1908 شركت توسعه املاك فلسطين(14) را راه اندازي كرد كه ماموريت اصلي آن آموزش كشاورزان يهودي و استقرار آنها در زمين هاي خريداري شده بود كه شركت در اين زمينه موفق عمل نمود (Laqueur, 1976: 153) در واقع مرحله بعد از تملك زمين ها همانا آغاز كشت و زرع و فعاليت هاي توليدي در آنها بود كه صهيونيست ها را قادر مي ساخت موقعيت خود را در فلسطين تثبيت نمايد و متفكران صهيونيست عقيده داشتند كه بدون كار روي زمين هاي مذكور نمي توانند پايه هاي جامعه خود را در فلسطين مستحكم سازند بعنوان مثال ديويد گوردون(15) كه يكي از نويسندگان غير سوسياليست است مي نويسد بدون كار و توليد روي زمين ها "اين زمين متعلق به ما نخواهد بود و ما نيز متعلق به اين زمين نخواهيم بود و سپس اينجا غريبه خواهيم بود" (Sachar, 1979: 74-76)1-2-3- اهميت سياسي تملك اراضي:
علاوه بر مجموعه تاملات ايدئولوژيك و سمبليك فوق الذكر، يهوديان براي خريد زمين در فلسطين دلايل سياسي بيشتري داشتند. اولاً تشخيص دادند كه مشروعيت ادعاي ايشان مبني بر وجود خانه ملي براي يهود در فلسطين، از طريق تملك اراضي گسترده در اين سرزمين فوق العاده تقويت مي گردد. دوماً در اختيار داشتن گستره اي از اراضي سبب مي شد حضور يهوديان در فلسطين علاوه بر بعد جمعيتي بعد جغرافيايي نيز پيدا نمايد و از اين طريق آنها يكي ديگر از مولفه هاي يك كشور يعني بعد سرزميني را نيز بدست مي آوردند. سوماً آنها پيش بيني مي كردند كه ممكن است روزي فلسطين ميان ساكنان عرب و يهودي اش تقسيم گردد كه در آن روز مالكيت اراضي مسلماً در ميزان وسعت و همچنين در موقعيت جغرافيايي قلمرويي كه به يهوديان داده مي شد نقشي تعيين كننده ايفا مي كرد. دليل سياسي چهارم كاستن از سرعت شكل گيري جامعه مترفي عربي در فلسطين بود كه مي توانست مشروعيت ادعاي صهيونيست ها مبني بر وجود خانه ملي در فلسطين را به چالش بطلبد به اين شكل كه يهوديان از طريق خريد اراضي در مناطق استراتژيك بلحاظ جغرافيايي، بلوك هاي يهودي نشين را در ميان جوامع عربي ايجاد مي كردند و از اين طريق از سرعت بهم پيوستن آنها مي كاستند. خريداري اراضي و مهاجرت دو راهكاري بودند كه يكديگر را در دست يابي به اين اهداف سياسي تكميل مي كردند و جنبش صهيونيسم سعي مي كرد با استفاده از اين دو عامل در هر چند منطقه كه مي تواند اكثريت جمعيتي را به يهوديان اختصاص دهد. و لذا اولين اولويت در انتخاب زمين ها براي خريداري "موقعيت مكاني آن در مسير دست يابي به اكثريت يهودي بود" (Granott, 1956: 32)1-2-4- مشكلات و موانع در راه تملك اراضي:
يهوديان در مسير خريد اراضي و املاك در فلسطين با مشكلات عديده اي روبرو شدند كه سبب شد در نهايت مجموع املاك خريداري شده توسط ايشان كوچك باقي بماند. در ابتدا اينكه منابع مالي جنبش صهيونيستي محدود بود بعنوان مثال در سال هاي بين 1921 تا 1939 تخمين زده مي شود كه يهوديان چيزي نزديك 9 ميليون پوند را در خريد اراضي سرمايه گذاري كردند و اين رقمي است كه از ديد صهيونيست ها بسيار اندك مي نمود. (Kimmerling, 1983: 21) عامل ديگري كه در اين ناكامي نقشي مهم ايفا كرد افزايش قيمت زمين بود كه مطابق تخمين هاي موجود بين سال هاي 1910 تا 1944 قيمت املاك و اراضي در فلسطين 50 برابر افزايشس يافت (Shafir, 1989: 42). اوايل افزايش قيمت ها ناشي از رقابت ميان خريداران حقيقي و حقوقي يهودي بود (Stein, 1984: 65). سپس مخالفت ناسيوناليستي فلسطيني بشدت سبب سردي روند فروش زمين ها به يهوديان گرديد و اين خود باعث شد كه صهيونست ها مجبور شوند براي تحريك مالكان به فروش، پيشنهاد قيمت هاي بالاتري بدهند. در واقع مجموعه اي از اين عامل دست بدست هم داد تا بازار معاملات املاك در فلسطين براي يهوديان بازار فروشندگان(16) باشد كه در آن يهوديان علاوه بر مواجه شدن با قيمت هاي بالا ناچار بودند حتي به زمين هاي نامرغوب نيز رضايت دهند. يهوديان بيشتر در نواحي ساحلي و جليله خريد مي كردند كه داراي اراضي مستعدي براي كشاورزي بود اما اين زمين ها بويژه در سال هاي اول "غيراستاندارد، توسعه نيافته، مرداب، لجن زار و داراي تپه هاي شني بودند كه مالكان عرب از اينكه مي توانستند آنها را با قيمت هاي گزاف به دلالان يهودي بفروشند خوشحال بودند" (Granott, 1956: 29)صهيونيست ها كه اغلب زمين هاي پست اما مستعد را خريداري كرده بودند تلاش هاي بسيار زيادي براي آماده كردن اين اراضي و برقراري كشاورزي مدرن در آنها بكار بستند، تلاش هايي كه مورخين صهيونيست از آن با افتخار ياد مي كنند بعنوان مثال ساشار مي گويد: "با كمك صندوق ملي يهود، باتلاق ها خشك شدند، تاسيسات آبرساني و آبياري نصب گرديد و جاده ها ساخته شد... بيشتر اينها توسط مهاجران جواني صورت پذيرفت كه آبادي و اسكان در اين زمين هاي بكر را بخشي از مطالبه بر حق خود يعني صهيونيسم مي دانستند" (Sachar, 1979: 143)
همان طور كه در بالا ذكر شد بدليل وجود موانع و مشكلات متعدد در نهايت مجموع املاكي كه توسط صهيونيست ها خريداري شد چندان گسترده نبود. حجم كل زمين هاي تحت تملك يهوديان در بازه زماني 1882 تا 1947 در جدول زير نشان داده شده است (Granott, 1956: 28) ارقام اين جدول بر حسب دونام(17) هستند كه هر دونام تقريباً معادل يك هزار متر مربع است . كل مساحت فلسطين تحت قيمومت، بيش از 26 ميليون دونام بوده است و لذا ارقام سال 1936 نشان مي دهد كه در آن سال تنها 6/4 درصد از كل زمين هاي فلسطين متعلق به يهوديان بوده است و ارقام سال 1947 يعني تنها يك سال قبل از اعلام موجوديت اسرائيل گوياي آن است كه يهوديان تنها 6/6 درصد از كل اراضي فلسطين را خريداري كرده بودند.
مجموع مالكيت يهوديان بر اساس نهاد خريداري كننده |
||||
مجموع |
اشخاص حقيقي |
صندوق ملي يهود |
انجمن مستعمراتي يهودي |
سال |
23 |
23 |
- |
- |
1882 |
218 |
73 |
- |
145 |
1900 |
418 |
167 |
16 |
235 |
1914 |
865 |
345 |
197 |
323 |
1927 |
1231 |
426 |
370 |
435 |
1936 |
1734 |
366 |
933 |
435 |
1947 |
پي نوشت ها :
*دانشجوی کارشناسی ارشد، رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی، ورودی 1382 ، دانشگاه امام صادق(ع).
1. Yishuv
2. Herzl Theodor
3. Der Judenstaat-The Jewish State
4.World Zionist Organization
5.Jewish National Fund-JNF
6. Sir Herbert Samuel
7. Chaim Weizmann
8. Jewish Agency
9. Ramsay MacDonald
10. Jewish Colonial Association-JCA
11. Yishuv
12. Menachem Ussishkin
13. Eretz Yisrael
14. Palestine Land Development Company-PLDC
15. Aaron David Gordon
16. sellr's market
17. Dunam
ادامه دارد...
/ج