مقدمه:
چرا نماز باید به زبان عربی خوانده شود؟اگر منظور این است که به جای عربی زبان دیگری جایگزین شود، این سؤال برای افراد بیگانۀ از آن زبان نیز مطرح است!
چرا ما فارس زبانان یا هر غیر عرب مسلمانی باید نماز ، که در واقع عبادت و گفتگو با خدا است را با زبان عربی بخوانیم ؟ زیرا خیلی از ما مسلمانان غیر عرب به زبان عربی تسلط نداریم ،
در این مقاله راسخون به این سوال که چرا نماز را به عربی می خوانیم و درباره ضرورت خواندن نماز به صورت عربی و با الفاظ و کلماتی که پیامبر (ص) می خواند، دلائل مختلفی دارد که به برخی اشاره می کنیم:
چرا نماز را به عربی می خوانیم؟
1-تعبدى و توقیفى بودن
می توان گفت عمده ترین دلیل در خواندن نماز به زبان عربی، پس از آن که نماز، سنت پیامبر است و عبادات توقیفی (به جا آوردن آنها باید به همان شکلی باشد که خداوند تعیین فرموده است.) هستند.
حفظ و بقای نماز در طول قرون و اعصار باید بدون کم و کاست برای همیشه باقی بماند و الا اگر هر کسی به زبان محلی و مادری خود آن را تلفظ می نمود احتمال کم و زیاد شدن الفاظ، تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس منتفی نبود.
و چه بسا این تغییرات، به دیگر واجبات و ارکان نماز نیز سرایت می کرد و شاید کم کم اصل نماز از اهمیت افتاده و کاملاً به فراموشی سپرده می شد.
شاید یکی از رموز خواندن نماز به زبان عربی و با دیگر شرایط و آداب، حفظ نماز بعد از قرنها است، در حالی که در ادیان دیگر اثری از آن نمی بینیم. چه بسا اگر به همان صورت خود که پیامبران گفته بودند، عمل می کردند و به خواست خود با آن برخورد نمیکردند، آن ها نیز پرستشی به عنوان نماز میداشتند.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت میاندازد؟ امام فرمود:
«پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند.
و این از طریق نماز امکان پذیر است»؛(1) یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین است.
در مسائل عبادى باید به این نکته توجه داشته باشیم که خواست و اراده ما در آن نقشى ندارد، بلکه باید آنها را طبق دستور شرع انجام دهیم تا مقصود و هدف و مصالحى که شارع (خداوند) در نظر دارد و ما از آن بى خبریم، حاصل گردد.
همان گونه که در اصل نماز تعبّد و تسلیم وجود دارد، در اجزاء و شرایط مختلف و از جمله عربى خواندن، این نکته مهم نهفته است. امیرمومنان (ع) در روایتی پس از بیان اینکه معنای اسلام، تسلیم شدن در مقابل پروردگار است که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، میفرماید:
« مومن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمیگذارد، بلکه برآنچه از پروردگارش رسیده بنیان می نهد». (2)
بدیهی است برای این که هر چیزی برای همیشه و در طول تاریخ بماند باید دارای معیار و مقیاسی غیرقابل تغییر باشد؛ نظیر این که در مورد اندازه، میلی متر، سانتی متر و یا متر و در مورد وزن، گرم، کیلو و... را به عنوان معیار و میزان غیرقابل تغییر قرار داده اند.
همچنین در مورد نماز، اموری را که به نام واجبات و ارکان است به عنوان معیار و ملاک قرار داده اند که یکی از آنها لزوم عربی بودن اذکار واجب آن است.
به هیچ وجه به دنبال آن نباشیم که همه چیز و آن طور که ما میخواهیم در قرآن کریم قید شده باشد. چرا که اولاً وحی کلام خداوند است و نه کلام ما، و ما نمیتوانیم به خداوند دیکته کنیم که چه بگوید و چگونه بگوید.
بلکه آن خالق حکیم که هادی مخلوقات است، خود احسن الکلام را برای هدایت به کار میبرد و به همین دلیل قرآن کریم را به عربی فصیح نازل نمود و فرمود:
وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ حُکْماً عَرَبِیًّا وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا واقٍ. (3)
و این چنین حکم (قرآن) را به زبان عربى نازل کردیم و اگر پس از دانشى که به تو رسیده است، از پى خواستههاى (نفسانی) آنان بروى، در برابر خدا کارساز و نگهدارندهاى نخواهى داشت.
و در مورد چگونگی تلاوت قرآن کریم – که در نماز نیز تلاوت میشود – میفرماید: ما برای تو میخوانیم و تو همان خواندن را پیروی کن.
در سوره قیامت آیات: لَا تحَُرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ (4) إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْءَانَهُ (5) فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُ (6)
به تعجیل زبان به خواندن قرآن مجنبان - که گردآوردن و خواندنش بر عهده ماست – پس چون قرائتش نمودیم، تو آن قرائت را پیروى کن.
پس، اگر بسیاری از احکام با ذکر جزئیات در قرآن کریم ذکر نشده است، دلایل و حکمتهای خود را دارد و خود دلیل محکمی برای لزوم پیروی و اطاعت از رسول (صلی الله علیه و آله) است که خداوند اطاعت او و هم چنین «اولی الامر» را در ردیف اطاعت خود قرار داده است.
لذا آنان که حکم به کفایت کتاب نمودهاند و میگویند: کتاب خدا برای ما کافیست. هر چه خودمان از کتاب فهمیدیم عمل میکنیم و هر چه نفهمیدیم را رها میکنیم(؟!)
هدفی جز قطع ارتباط خلق با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (ع) که «راسخون فیالعلم» هستند و دور کردن آنان از مسیر هدایت و صراط مستقیم ندارند.
ما از این عده سؤال میکنیم که در کجای قرآن کریم قید شده که نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر و عصر چهار رکعت است؟ یا در کجای قرآن کریم قید شده که طواف هفت دور است و یا در انجام مناسک حج، ترتیب طواف، نماز طواف، سعی، منی، عرفات، رمی جمرات، قربانی چگونه است و ...؟!
در پاسخ تشیع و تسنن به درستی اذعان میکنند که مجبور به اطاعت از «سنت الرسول» هستیم و همهی این احکام الهی را بر اساس «سنت الرسول» انجام میدهیم.
لذا جزئیات و چگونگی اجرای اغلب قریب به اتفاق احکام در سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت عصمت (ع) بیان شده است.
و البته لازم به ذکر است که «بیان» نیز لازم نیست حتماً به زبان یا کتابت باشد، بلکه عمل آنان نیز بیان (تبیین) و حجت است.
2.زبان بین المللی مسلمانان
اسلام یک دین جهانى است و مىخواهد همه مسلمانان را در یک جبهه و صف واحد قرار دهد. تشکیل چنین جمعیتى بدون زبان واحدى که همه با هم تفاهم کنند، امکان پذیر نیست .
و زبان عربى که به اعتراف اهل فن، از جامعترین زبانهاى دنیاست، مى تواند به عنوان یک زبان بین المللى و زبان نماز تمام مسلمانان، رمز وحدت و نشانه یگانگى مسلمانان باشد؛ این اصل در سایر دستورات اسلامى، همچون به سوى قبله واحد نماز خواندن و... نیز تجلى پیدا کرده است.
3.یاد گرفتن نماز از عمل آن آسانتر است.
ممکن است به ذهن کسی برسد که وادار کردن مردمی غیر مسلط بر زبان عربی به خواندن نماز به زبان عربی، نوعی ایجاد مشقت برای آنها و اجحاف و ستم در حق آنها است. زیرا انجام نماز از یاد گرفتن مشکل تر است
در جواب می توان گفت: برای مردمی که برای رفع حوایج روزمره خود، ده ها و بلکه صدها اصطلاح و واژههای بی گانه را به راحتی یاد گرفته و به کار می برند، یاد گرفتن کلمات نماز که مجموع کلمات واجب آن (با حذف کلمات تکراری) حدود 20 کلمه است، کار مشکلی نیست.
از طرف دیگر، معنای ظاهری و سطحی کلمات نماز بسیار ساده و آسان است و همه مردم به راحتی می توانند معنای سطحی و ظاهری بسم الله الرحمن الرحیم و... را یاد بگیرند؛ هر چند این کلمات دارای معانی عمیق و گسترده نیز هست.
4.زبان عربی کاملترین زبان
از نظر زبان شناسان، زبان عربی از کاملترین زبان های دنیاست که به خوبی می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند(7).
زبان عربی نه تنها زبان یک قوم؛ بلکه زبان دین ما است و آشنایی با آن، ما را مستقیما با پیام خدا و سنت قولی پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السلام آشنا می سازد.
«مارمادوک پیکتال»- در مقدمه ترجمه انگلیسی خود از قرآن- می نویسد: «قرآن را نمی توان ترجمه کرد؛ زیرا نغمه و آوای بی نظیر و آهنگ دلنشین آن، انسان را دگرگون می سازد و او را به خشوع و گریه و یا شور و شوق وا می دارد»[(8).
5.عربی بودن شرط لزوم نیست
عربى بودن الفاظ و اذکار در هر حکم و عبادتى شرط لازم نیست. همان طوری که بنابر نظر بعضى از علما، عربى بودن صیغه عقد ازدواج ضرورتى ندارد(9)
و بعضى از علما همچون امام خمینى (ره) در این باره مى فرمایند: اگر مکلف خودش نمىتواند صیغه را به عربى بخواند، حتى در صورتى که بتواند وکیل بگیرد، جواز عقد به غیر عربى خالى از قوت نیست(10)
همچنین لازم نیست دعاها نیز حتماً به عربى خوانده شوند و انسان در غیر از حالت نماز می تواند با خداوند به هر زبانی صحبت و با او راز و نیاز کند و به فتوای اکثر مراجع، در نماز نیز در غیر از اذکار واجب و خصوصاً در قنوت، می تواند به زبان غیر عربی دعا کند.(11)
البته آن چه گفته شد به معناى بى توجهى مسلمانان به معانى اذکار در نماز و... نیست، بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معناى نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خداى خود چه مى گوید.
و در این صورت است که اعمال او خشک و بى روح تلقى نشده و سکوى پرواز او به سوى ابدیت خواهند گشت.(12)
6-مصونیت فرهنگى
از منظر جامعه شناسى زبان، یکى از مهم ترین ابزارهاى انتقال و پویایى فرهنگى است. فرهنگ پذیرى (Acculturation)و جامعه پذیرى(Socialization) در حد بسیار بالایى وامدار زبان مى باشد. اگر استعمار جدید(Neo_colonialism) با تمام توان خود در بسط زبان خود مى کوشد، از آن روست که بهترین راه تحمیل فرهنگ خود و بیگانه سازى ملت ها با هویت خویش، در گرو تغییر زبان و ادبیات است.
7- غنای زبان عربی
غنای زبان عربی از جهت واژگانی، ساختاری و معنایی- به ویژه در حوزه معارف دینی- به گونه ای است که با دیگر زبان ها قابل قیاس نیست. بررسی های انجام شده، نشان می دهد که برخی از مفاهیم قرآنی، در زبان های دیگر معادل ندارد.
رایج ترین آیه قرآن؛ یعنی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» به هیچ زبانی ترجمه دقیق نشده است و گویی هیچ مترجمی نمی تواند معادل های دقیق برای برخی از واژه های به کار رفته در آن بیابد.
8-لطافت و زیبایی و اعجازین
لطافت و زیبایی و اعجازین بودن سوره های قرآن، در صورت ترجمه از دست خواهد رفت و زیباترین ترجمه های بشری، هرگز جانشین لطافت و زیبایی کلام خداوند و آهنگ دلنشین و دل نواز آن نخواهد شد.
بیان چند نکته:
1- از آنان که با استناد به عدم تصریح و دستور مستقیم قرآن به اقامه نماز با زبان عربی، معتقدند میتوان نماز را به زبانهای دیگر نیز اقامه نمود، سؤال میکنیم که در کجای قرآن کریم آمده است که میتوانید نماز را به هر زبانی بخوانید؟
یا کدام حدیث و روایت از اهل عصمت (علیهم السلام) وجود دارد که دال بر چنین مجوزی باشد؟ یا در کدام منبع تاریخی ذکر شده است که آنان چنین نماز خواندهاند و یا نزدشان چنین نماز خوانده شده و آنان صحه گذاشتهاند؟!
آیا برای این بدعت جوازی لازم نیست؟! چه گونه است که برای وجوب اقامهی نماز به زبان عربی سند میخواهند، ولی برای جواز فارسی یا ... خواندن نماز، هیچ سندی لازم نیست؟!
و حال آن که قرآن مکرر تصریح نموده است که قرآن را همان گونه که نازل شده تلاوت کنید و در فهم و اجرای اوامر الهی، از سنت رسول پیروی کنید و از خود بدعت نگذارید که اعمالتان باطل میشود.
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ لَا تُبْطِلُواْ أَعْمَالَکمُ (13)اى کسانى که ایمان آوردهاید، از خدا اطاعت کنید و از پیامبر اطاعت کنید و اعمال خویش را باطل م
سازید.
وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُون (14)و نماز بگزارید و زکات بدهید و از پیامبر اطاعت کنید، باشد که مشمول رحمت شوید.
2– نکتهی قابل توجه دیگر، تفاوت «تعقل و لجاج» در طرح این گونه شبهات است. چرا که برای انجام ندادن کار غیر ممکن، به دنبال دستور میگردند و اگر دستوری نیافتند، انجام آن را مجاز قلمداد میکنند. هر چند که اگر مجاز هم باشند، نمیتوانند آن را انجام دهند!
در پاسخ قبلی مفصل بیان شد که نماز، قرائت قرآن کریم و کلام وحی است و کلام وحی قابل ترجمهی دقیق یا حتی نزدیک به دقیق به هیچ زبانی نمیباشد. حال از یک سو تصریح میشود که این عمل ممکن نیست، از سوی دیگر میپرسند:
چه سندی دال بر انجام ندادن وجود دارد؟! مثل این است که کسی بگوید: انسان قادر نیست ملائک را به قتل برساند. بعد دیگری بپرسد: چه آیه یا حدیثی دال ممنوعیت این قتل وجود دارد؟!
آیا بهتر نیست که این مدعیان ابتدا سورهی حمد و یا دیگر اذکار نماز را ترجمهی صحیح کنند که معلوم شود میتوان این کار را انجام داد و نماز را به فارسی هم خواند و بعد سؤال کنند که ما میخواهیم بر اساس این ترجمه نماز بخوانیم، آیا اشکالی دارد یا ندارد و اگر اشکال دارد، سند آن کجاست؟!
3– سخن از اقامهی نماز است. آن کس که نماز را به ما امر فرمود، خداوند متعال است و آن کس که این امر را به ما ابلاغ نمود حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است.
اگر نماز چارچوبی نداشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این امر مردم را ملزم به رعایت چارچوبها با تأسی به سنّت خود نمینمود و میفرمود: مردم هر وقت که حوصله کردید و به هر شکلی که دوست دارید و به هر زبانی که دلتان میخواهد، با پروردگار خود راز و نیاز کنید.
احکام وضو و ارکان، ترتیب و اذکار نماز، اوامر حق تعالی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) در معراج است (اصول کافی [عربی] جلد 3، ص 485). و به همین دلیل فرمودهاند: «الصلاه المعراج المؤمن – نماز معراج مؤمن است».
یعنی آن راهی که رسولاکرم (صلی الله علیه و آله) در معراج طی نمود و آسمانهای هفت گانه را زیر پا گذاشت و به مقام اوجی رسید که هیچ ملکی را یارای همراهی او نبود، مؤمن باید با نماز خود طی میکند.
لذا همان رفتارها و گفتارهای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را باید در این معراج انجام دهد و بگوید.
4 - چند روایت دیگر: تلاوت سورهی حمد (که همان تلاوت قرآن در نماز است) در نماز واجب است. چنان چه فرمود:
«لاٰ صلاٰه الاّ بفاتحه الکتاب» – نماز جز به فاتحه الکتاب (سوره حمد) صحیح نیست. (15)
دقت شود که منظور از قرائت سورهی حمد، قرائت خود سوره است و نه ترجمه یا تفسیر آن. لذا اگر کسی سورهی حمد را آن چنان که نازل شده در نماز نخواند، اصلاً نماز نخوانده است.
در روایت دیگر به نقل از شیع و سنی آمده است:لا صلاه لمن لم یقرأ بفاتحة الکتاب – کسی که سورهی حمد را (نه ترجمهی آن را) در نماز قرائت نکند، نماز نخوانده است.(16)
در حدیث معراج آمده است که چون پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از تکبیر فارغ شد، خداوند متعال به او فرمود که سورهی حمد را قرائت نماید [و نفرمود به هر زبان یا لهجهای که میخواهد، خداوند را تمحید کند] و چون از آن فارغ شد، فرمود:
«إقرء یا محمد نسبه ربک قل هو الله احد ... » . بخوان ای محمد شناسنامهی ربت را، قل هو الله احد ... (17) .
در حدیث دیگر معراج آمده است: چون خداوند پیامبرش را به معراج برد به او وحی فرمود: یا محمد در قرائت رکعت اول (پس از حمد)، شناسنامه و نسب پروردگارت را بخوان: «قل هو الله احد ...) و در قرائت رکعت دوم «انا انزلناه فی لیله القدر ...» را بخوان که این سوره شناسنامهی تو و اهل بیت تو تا روز قیامت است. (18)
و هم چنین دستور به تسبیحات داده شده است. در حدیث، علت چهار ضلعی بودن کعبه را چهار ضلعی بودن «بیت المعمور» و علت آن را چهار ضلعی بودن «عرش» و علت آن را چهار بودن تسبیح به «سبحان الله، و الحمد لله، ولا إله الا الله، والله اکبر» قید نموده است. (19) .
در روایت مفصلی، امام صادق (علیه السلام) پس از آن که به یکی از یاران خود میفرماید: حیف است از عمر مسلمانی 70 یا 80 گذشته باشد اما یک نماز درست نخوانده باشد، تمامی آداب و اذکار نماز را بیان میفرمایند، تا آنجا که راوی میگوید:
« ... وَ قَالَ بِخُشُوعٍ اللَّهُ أَکْبَرُ ثُمَّ قَرَأَ الْحَمْدَ بِتَرْتِیلٍ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثُمَّ صَبَرَ هُنَیَّةً بِقَدْرِ مَا یَتَنَفَّسُ وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ رَفَعَ یَدَیْهِ حِیَالَ وَجْهِهِ وَ قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ رَکَعَ ... ثُمَّ سَبَّحَ ثَلَاثاً بِتَرْتِیلٍ فَقَالَ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ »(20)
سپس با خشوع تمام گفت: الله اکبر ، سپس سورهی حمد را به ترتیل (شمرده) قرائت نمود و سپس سورهی توحید را. پس از آن به اندازه یک تنفس صبر نمود، در حالی که ایستاده بود (یعنی زود به رکوع نرفت) .
سپس دستهایش را به دو طرف صورتش بالا برد و گفت: الله اکبر، در حالی که هنوز در حالت ایستاده بود و سپس به رکوع رفت ... سپس سه بار خداوند را به ترتیل تسبیح نمود به سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ ...».
بدیهی است که اگر صحیح بود ، برای ایشان منعی نداشت که بفرماید: البته میتوانید آن چه گفتم را به هر زبانی بخوانید. یا برای امام رضا علیهالسلام منعی وجود نداشت که لااقل به ایرانیان بگوید: این ترجمه نماز به فارسی است و شما می توانید به زبان خودتان نماز بخوانید.
نتیجه:
در پایان بحث از این سوال که چرا نماز را به عربی می خوانیم یاد گرفتیم که مسلمان در اجرای احکام و حدود الهی ، یا باید مجتهد باشد و یا باید عمل به احتیاط کند و یا باید از مجتهد جامعالشرایط تقلید نماید.
لذا کسی که مدعی است « اقامهی نماز و قرائت آن به فارسی یا هر زبان دیگری جایز است!» ، یا صاحب اجتهاد است که باید از قرآن، سنت، حدیث، عقل و ... دلیل بیاورد [نه این که دلیل برای ممنوعیت تغییر سنت مطالبه کند] که چنین دلیلی در دست نیست.
و یا باید عمل به احتیاط نماید، یعنی طبق فتوای اغلب فقها و مراجع نماز بخواند که همگی (از شیعه و سنی) گفتهاند: نماز باید به عربی صحیح خوانده شود.
و یا باید تقلید نماید و هیچ فقهیی نه تنها جوازی بر غیر عربی خواندن نماز صادر ننموده است، بلکه همگی تصریح نمودهاند که نماز باید به عربی صحیح خوانده شود. که دلیل تعبدی که ذکر شد بهترین دلیل بود.
پی نوشت:
1.گرامى، معلقات، ج 4، ص 645.
2. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، نشر موسسه معصومه، قم، ج4، ص233، ماده سلم.
3.الرعد – 37
4.سوره قیامت آیه 16
5.سوره قیامت آیه 17
6.سوره قیامت آیه 18
7.المیزان، ج 4، ص 160؛ تفسیر نمونه، ج 9، ص 300 و ج 13، ص 311.
8..The Meaning of The Glorious Quran, Muhammad M. Pickthall, Muslim World Legue- Rabita,
9. گرامى، معلقات، ج 4، ص 645.
10. یزدی، سید محمد کاظم، عروة الوثقى، ج 2، حاشیه ص 645.
11.. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 62.
12. اقتباس از نمایه شماره 407 (سایت: 423).
13.سوره محمد آیه33
14.سوره نور آیه33
15.عوالی اللئالی، ج1، ص 196
16.وسائل الشیعه، ج6، ص37؛ صحیح بخاری، ج1، ص192.
17.جامع احادیث الشیعه، ج 5، ص 11
18.کافی [عربی]، ج 3، ص 485
19.جامع احادیث الشیعه، ج 5، ص 188-192
20.الکافی [عربی]، ج3، ص 311 - باب افتتاح الصلاه و الحد فی التکبیر ... و.
منبع: سایت شبهه
ارسالی از طرف کاربر محترم : sharifijj110
نویسنده: جعفر شریفی باغکی
https://www.pasokhgoo.ir/node/81441
https://www.pasokhkadeh.ir/224273
https://hadana.ir/
* این مقاله در تاریخ 1401/10/4 بروز رسانی شده است.