نکاتي براي افزايش تمرکز در کلاس درس
مدرسه که مي‌رفتم، هميشه اول مهر با خودم شرط مي‌بستم که از همين روز اول شروع مي‌کنم به درس خواندن تا همه‌چيز به شب امتحان کشيده نشود که من بمانم و يک فنجان قهوه که تا صبح پر و خالي شود. اما باز هم همه‌چيز به دقيقه نود کشيده مي‌شد. مي‌دانيد چرا؟
حالا خيلي چيزها عو ض شده و من ياد گرفته‌ام که چطور درس بخوانم تا بهترين نتيجه را در کم‌ترين زمان و بالاترين کيفيت بگيرم. البته براي اينکه ياد بگيرم چطور درس بخوانم، تجربه‌هاي زيادي را پشت سر گذاشتم که بعضي از آنها تلخ بود اما نتيجه مطلوبي داشتند. شايد دوست داشته باشيد نتيجه اين تجربيات را با شما نيز در ميان بگذارم. اگر اين طور است، بياييد ببنيم چگونه بايد درس بخوانيم تا بالاترين بهره‌وري را داشته باشيم.
تو هم توي باغ نيستي؟
از همان اولين ساعت‌هاي حضور در کلاس، پنجره‌هايي که رو به حياط مدرسه باز مي‌شدند، کار خودشان را مي‌کردند. اول حواسم به تيرک‌هاي بستکبال پرت مي‌شد که چقدر شبيه درخت‌هاي سرو بودند و بعد از آنجا مي‌رفتم در عالم هپروت و از باغ‌هاي گيلاس پشت پرچين دوران کودکي سردرمي‌آوردم. همين موقع بود که معلم مي‌گفت: «هي، پسر! کجايي؟ انگار تو باغ نيستي؟» و چون من دقيقا در باغ بودم، حواسم به درس نبود. به همين دليل بعد از آن هر چقدر هم که درس را در خانه مي‌خواندم، آنطور که بايد و شايد درس را ياد نمي‌گرفتم. بعد از آن تصميم گرفتم که شش دانگ حواسم را جمع کنم. چون هميشه دو تايش جمع نمي‌شد. بعد از آن تقريبا همه چيز رو به راه شد.
به زمزمه محبت گوش کن!
براي اينکه حواسم پرت نشود، لازم بود که حرف‌هاي معلم را خوب بشنوم و به آن گوش دهم اما مشکل کار اينجا بود که معلم کلاس ما آهسته صحبت مي‌کرد و صدايش به سختي شنيده مي‌شد. من در کمال شرمندگي دستم را بالا بردم و از معلم‌مان درخواست کردم که کمي بلندتر سخن بگويد. برخلاف تصورم، معلم از اين کار من خوشحال هم شد چون احساس مي‌کرد حواس من به صحبت‌هاي اوست و دوست دارم آنها را بشنوم. پس اگر شما هم حرف‌هاي معلم کلاستان را به خوبي نمي‌شنويد، از او بخواهيد کمي بلندتر سخن بگويد. مطمئن باشيد که معلم از اين پيشنهاد شما استقبال مي‌کند. فراموش نکنيد که درخواست شما بايد باادب و نزاکت همراه باشد.
سوال کردن گناه نيست
شايد شما هم اين جمله را از معلم‌تان شنيده باشيد. اما شک دارم تاثير جادويي سوال کردن را در يادگيري و جلوگيري از حواس‌پرتي امتحان کرده باشيد. سوال کردن يکي از راه‌هاي اصلي جلوگيري از حواس‌پرتي است. براي اينکه بتوانيد از معلم‌تان چيزي بپرسيد، لازم است که پيش از آن خوب به حرف‌هايش گوش کنيد. اين شيوه باعث مي‌شود که حواس شما پرت نشود و تمام فکر و ذکرتان پيش معلم باشد. پس تا مي‌توانيد از معلم سوال کنيد. سوال کردن، يک خوبي ديگر هم دارد و آن اينکه موضوعاتي را که ياد نگرفته‌ايد در پاسخ سوال خود فرا مي‌گيريد.
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد
در زبان شيرين فارسي ضرب‌المثلي هست که مي‌گويد: «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد.» در کلاس درس شما مستمع هستيد و معلم، صاحب سخن. سوال اساسي اين است که چه مستمعي(شما بخوانيد دانش‌آموزي) صاحب سخن يعني معلم را بر سر ذوق مي‌آورد؟ تجربيات من نشان مي‌دهد که معلم از دانش‌آموزي خشنود مي‌شود که به حرف‌هاي او گوش سپرده و نکات مهم آن را يادداشت کند. در روان‌شناسي يادگيري به اين شيوه «مشارکت فعال يادگيرنده در امر آموزش» مي‌گويند. وقتي شما تصميم مي‌گيريد جملات معلم را يادداشت کنيد، ذهن خود را با درس درگير کرده‌ايد و اين موضوع باعث مي‌شود که شما در حالت آماده باش به سر ببريد و ذهن‌تان به موضوعات ديگر مشغول نشود.
جملات مهم و مرور پيش از تدريس
يادداشت‌برداري به اين معنا نيست که هر چه را معلم مي‌گويد مانند افراد تندنويس يادداشت کنيد بلکه بايد جملات مهم و موضوعات کليدي را يادداشت کنيد.
جملات مهم چه جملاتي هستند؟ وقتي که تصميم به يادداشت‌برداري از گفته‌هاي معلمان گرفتم، هميشه اين سوال را از خودم مي‌پرسيدم. پاسخ خيلي ساده است: معلم در هنگام تدريس به طور معمول روي جملات مهم تاکيد بيشتري دارد و بعضي وقت‌ها آنها را در قالب سوال از شما مي‌پرسد. يک راه ديگر براي تشخيص جملات مهم، مطالعه کتاب درسي پيش از تدريس معلم است. قبل از حضور در کلاس حتما يک بار موضوعي را که قرار است معلم تدريس کند، مطالعه کنيد. اين کار چند مزيت دارد:
اول اينکه با ذهني آماده و تشنه فراگيري در کلاس حاضر مي‌شويد و با فضاي درس غريبه نيستيد.
دوم اينکه گوش به زنگ هستيد که معلم درباره آن چيزي که در کتاب آمده است و شما درست متوجه نشده‌ايد، چه توضيحي مي‌دهد. در اين صورت حواس شما متمرکز درس مي‌شود.
مزيت سوم هم اينکه با مطالب و موضوعات مهم آشنا مي‌شويد و هنگام يادداشت‌برداري کار شما آسان مي‌شود اما فراموش نکنيد که مطالعه پيش از تدريس نبايد باعث شود که شما خودنمايي کنيد و مدام سعي کنيد دانسته‌هايتان را به رخ معلم و هم‌کلاسي‌هايتان بکشيد. اين کار باعث مي‌شود که حواس شما و هم‌کلاسي‌هايتان پرت شود. هدف از مطالعه درس پيش از تدريس معلم اين است که با موضوع درس آشنا شويد و حس کنجکاوي شما نسبت به يادگيري آن موضوع برانگيخته شود. اگر تمام اين کارها را به درستي انجام دهيد، آن وقت يادداشت‌برداري کار چندان سختي نيست.
سعي کنيد جملات معلم را به خلاصه‌ترين شکل ممکن درآوريد. براي اين کار مي‌توانيد از سرواژه‌ها استفاده کنيد يا براي خود رمزهايي قرار دهيد يا از اشکال استفاده کنيد. موضوعاتي را که معلم مي‌گويد به يکديگر پيوند دهيد و ارتباط ميان آنها را کشف کنيد. سپس حاصل ارتباط ميان دو موضوع را يادداشت کنيد. ايجاد علايم و استفاده از اشکال اگر به صورت درست صورت بگيرد، مي‌تواند خود تبديل به يک بازي جذاب شود.
منبع: http://salamat.com
.jpg "5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی")
