حجاب جنوب
نگاهي به برقع،پوشش زنان استان هرمزگان
قشم موزه مردم شناسي است؛همين حالا و در همين روزگاري که همه رسم ها و يادهاي سنتي و ماندگار ايران در حال تحول جدي است.سفر به اين جزيره پهناور،يعني برخورد با تمدن کهني که هنوز هم بسياري از آداب و رسومش به جا مانده .درست است که شهر قشم در اين جزيره با ساختمان هاي تجاري و پاساژهاي مدرنش ديگر شباهتي با روزگاران گذشته خود ندارد اما همين جا هم هنوز ردپاي تاريخ مردمان جنوب به خوبي مشخص است.يکي از آنها نقاب مخصوصي است که زنان اين جزيره به صورت مي زنند؛نقابي در رنگ ها و انواع مختلف که معمولا از بالاي ابرو تا زير بيني را مي پوشاند و دريچه هايي براي ديدن جهان دارد.نقابي مخصوص زنان سواحل خليج فارس که آن را به عربي بُرقع(Borqe)به گويش محلي مناطق هرمزگان بُرکه (Borke)،در مناطقي از بندر لنگه بَتوُله(Batoole)و ميان مردمان مناطق شمال بندر لنگه و جنوب استان فارس(لارستان)تَبيله(Tabile)مي نامند.براي يافتن رمز و راز اين نقاب با قايق از بندر عباس به سمت جزيره قشم حرکت مي کنيم که موزه اي از انواع و اقسام آن را در خود جاي داده است.
از ناخداي جوان قايق که درباره برقع و آداب و رسومش مي پرسم،مي گويد چيزي نمي داند؛اين اولين قدم باري دستيابي به سنتي است که همين ناخداي جوان هر روز نه تنها در جزيره قشم ،که در بسياري از شهرهاي حاشيه خليج فارس با آن رو در رو است.پس از سفر دريايي 40دقيقه اي و رسيدن به قشم،به طرف درگهان مي رويم،شهري در 20کيلو متري شهرستان قشم که مي گويند از زمان هاي دور مرکز تجاري اين جزيره و مهمترين بندرگاه اين نواحي بوده است.با اينکه گرماي طاقت فرساي درگهان کلافه مان کرده،در گوشه و کنار شهر زناني را مي بينيم که با چادرهاي رنگين و برقع ها بر صورت اين طرف و آن طرف مي روند.قرار است به خانه يکي از معتمدين درگهان،حاج محمد دريانورد برويم تا از گذشته برقع برايمان تعريف کند.
برقع ها ي قشمي در عين تنوع از نظر ساختار کلي شبيه به هم هستند ؛فرمي ساده که غالبا هيچ گونه دوخت تزئيني اي روي آن به کار نمي رود و تنها در برش محل چشم ها،فواصل بين گونه ها،شکل ظاهري و محيطي آن با هم تفاوت دارند.مناطق با اهميت و روستاهاي بزرگ اين جزيره هر کدام از يک نوع برقع استفاده مي کنند و اهالي روستاهاي ديگر هم انواع ديگري براي خود دارند.رنگ تمامي اين برقع ها يکسان است و پارچه هاي برقع را با رنگ هاي براق به نام نيل برقع که يک نوع رنگ شيميايي است رنگ مي کنند.اين ماده رنگ مشکي متمايل به بنفش و تا حدودي سبز تيره به برقع مي دهد که به خاطر به کارگيري ماده نيل در پارچه تلالو خاصي دارد.استفاده از ماده نيل در برقع ها به حدي است که معمولا با لمس کردن آن اثر آبي رنگش روي دست ها باقي مي ماند.جالب است که اهالي جزيره قشم اين ماده را در رفع و بهبودي جوش هايي که در آستانه بلوغ و غرور جواني بر صورت دختران سبز مي شود مؤثر مي دانند همين هم باعث شده تا هنوز بعضي از دختران جوان اين خطه برقع به صورت بزنند.
تفاوت برقع ها تنها به جزيره قشم محدود نمي شود .در سراسر استان هرمزگان،هر منطقه اي برقع مخصوص به خود را دارد.اين تفاوت ميان برقع هاي جزاير خليج فارس با ديگر مناطق هرمزگان بيشتر به چشم مي آيد.برقع جزاير کوتاه و شامل نوارهاي نازکي است که روي ابروها و بيني را مي پوشاند و نوار نسبتا پهني که لب ها را از نظر پنهان مي دارد.در بعضي از گونه هاي برقع هاي قشمي،برش پارچه بالاي لب تشابه زيادي هم به سبيل مردان پيدا مي کند.در حالي که برقع هاي بندرعباس که به برقع بندري معروف هستند کاملا از نظر شکل و ظاهر متفاوتند.
برقع بندري را از پارچه اي به رنگ سياه مي سازند که البته نمونه هايي از نوع چرمي آن هم کاربرد دارد.برش آن از بالا داراي زاويه اي باز و 8مانند بوده و پايين آن به صورت منحني است.علاوه بر تعبيه دو سوراخ براي چشمها در قسمت وسط دو چشم،چوبي به عرض دو و طول ده سانتي متر قرار مي دهند که از درخت نحل گرفته مي شود و به پنگ مغ معروف است.البته در ديگر مناطق هرمزگان مثل ميناب و جاسک رنگ،فرم و دوخت هاي تزئيني به کار رفته روي برقع ها به گونه ديگري است و سنت مخصوص به خود را براي استفاده دارد.انتخاب رنگ برقع ها يکي از اين سنت هاست که استفاده کننده به وسيله آن جايگاه اجتماعي و طايفه اي خود را مشخص مي کند.
برقع زرشکي مخصوص دختران مجرد يا عقد کرده است و غالبا ساده و بدون تزئين.در بعضي مناطق هرمزگان دختران تا قبل از ازدواج براي پوشش کامل از ديد نامحرم اين برقع را به صورت مي زنند.دوخت روي آن تمام سطح برقع را مي پوشاند اما دور چشم آن به اندازه دو تا سه سانتي متر بدون کاموا و به رنگ سياه است.جالب است که اين رنگ تنها مورد استفاده دختران نيست و برقع زرشکي زنانه از آن استفاده مي کنند،سياه نيست و بيشتر در ايام عزاداري محرم و صفر استفاده مي شود.اين برقع بر خلاف نوع دخترانه اش تزئينات دارد و روي بيني اش را با نخ گلابتون زينت مي کنند.رنگ ديگري که در برقع ها مفهوم ويژه اي دارد ،نارنجي است که آن را بيشتر دختران به صورت مي زنند ،اما بانوان تازه عروس هم با تزئيناتي بيشتر تا مدت ها از آن استفاده مي کنند.البته نوع تزئينات بيشتر آن در ايام جشن عروسي عموميت بيشتري دارد.در اين برقع به کارگيري الياف طلا در تزئين آن و نصب پلاک طلا براي تازه عروسان متداول است و استفاده از نخ ابريشم هم در اين نوع کاربرد بسيار دارد.
درست است که انواع برقع ها و رنگ هاي متنوع آن در شناخت کسي که برقع به چشم زده کمک مي کند اما چيزي که هر تازه مواردي را مبهوت مي کند اين است که اهالي جنوب چگونه نزديکان خود را از پشت برقع مي شناسد.همسر حاج محمد جواب جالبي به اين سؤال مي دهد:«اينکه تعجب ندارد.در يک اتاق که 50بُرکه به صورت دارند هم مي توانيم همه خانواده و همسايه هايم را بشناسم.ما در شناخت چشم ها مهارت داريم».
با يکي از وانت هاي بي شمار درگهان که خاص جزاير هرمزگان است به سمت لافت در 60کيلومتري درگهان مي رويم و آنجا سراغ زني را مي گيريم که خياط معروف برقع است؛خانم فاطمه محمد.احمد پسر او،ما را به داخل منزل هدايت مي کند.مي گويد مادرم نزديک 50سال است که برکه مي دوزد.خيلي طول نمي کشد که او را مي بينيم.بي مقدمه نحوه ساخت برقع را از او مي پرسم و او هم با آرامش همه را توضيح مي دهد.پارچه مخصوص (شيله)بند برقع،چوب بمبوک،قيچي ،نخ و سوزن و يک تکه صابون تمام وسايل لازم براي ساخت برقع است.فاطمه محمد مي گويد در زمان قديم پارچه ها را مستقيما از هند مي آوردند.اما الان از هند به دوبي و بعد به درگهان مي آورند.پارچه هايي با رنگ سبز روشن در بسته بندي هاي 30تايي که اندازه آن به قاعده يک دفتر 40برگ کاهي است.همه اينها را گذاشته است در يک جعبه فلزي .در جعبه را باز مي کند پر است از چوب و کاغذ و نخ و سوزن.
مي گويد چون هوا خيلي گرم است و مي داند طاقت گرما نداريم،وسايلش را آورده زير باد کولر اما در روزهاي عادي کار ساخت برقع را در هواي آزاد انجام ميدهد؛چون رنگ (نيله)به سرعت در فضاي اتاق پخش مي شود و تمام وسايل و لباس ها را به خود آغشته مي کند.خياط ماهر يک پارچه را از بسته 30تايي بيرون مي کشد و ابتدا با قيچي ،جاي چشم ها را در پارچه در مي آورد.او مي گويد بدون هيچ متر و قالبي مي تواند ده ها جاي چشم را روي پارچه هاي متعدد ،هم اندازه در بياورد.سپس دور تا دور قسمت بريده شده را براي سهولت در دوخت صابون مي کشد.دور آن را با نخ مي دوزد و سپس با حرکات ريتميک دست ،تمام پارچه را به حالت چين چين در مي آورد.احمد_پسر او_از دنگ و فنگ ساخت برقع مي نالد که مادر از زير برقع نگاهي به او مي اندازد و مي گويد:«هر کاري سختي خود را دارد و بايد سختي بکشي تا کارت بهترين باشد».بعد دوباره کار خود را ادامه مي دهد.دور تا دور پارچه را دو رديف کوک مي زند و چوب بمبوک را که اندازه يک چوب بستني است،در حفره اي که روي بيني قرارداده جاي ميدهد.گويا ستون استحکام برقع همين يک تکه چوب است.در آخر هم يک جفت بند را به دو طرف برقع متصل مي کند.براي اينکه هنگام استفاده آن را پشت سر گره بزنند و از افتادن برقع از روي صورت جلوگيري شود.
ساخت بند برقع براي خودش کلي وقت گير است،بايد با وسايل خاصي به نام«جوغن زري»سيم هاي رنگي مخصوصي را به هم بافت.مادر احمد مي گويد خانواده هايي که وضع مالي خوبي دارند در محل اتصال بند به برقع از نوعي حلقه طلا استفاده مي کنند که به زيباتر شدن برقع کمک مي کند و گاهي هم قيمت آن به بيش از دو ميليون تومان مي رسد او مي گويد از اين برقع ها بيشتر در اعياد و مراسم عروسي استفاده مي شود.پس از پايان ساخت برقع که حدود نيم ساعت طول مي کشد ،خياط قسمتي از برقع را که روي صورت قرار مي گيرد ،چسب نواري مي زند تا هنگام استفاده صورت رنگي نشود و سپس آن را به من هديه مي کند.گويا هنگام عيد نوروز که مسافران زيادي از نقاط مختلف ايران با لافت سفر مي کنند استقبال زنان غريبه از برقع مخصوص زنان جزيره بسيار زياد است و خياط بسيار پرکار مي شود؛«مهمانان به برکه علاقه بيشتري دارند تا دختران خودمان».اين را فاطمه محمد مي گويد.
واقعيت اين است که در بسياري از مناطق جنوب ايران،ديگر کارگاه هاي توليد برقع وجود ندارند اما اين موضوع دليلي براي از بين رفتن کامل آن هم نيست.هنوز هم در سواحل خليج فارس و به خصوص در روستا ها و شهرهاي جزيره قشم،کارگاه هاي خانگي توليد برقع وجود دارد؛کارگاه هايي که در آن زنان خياط جنوبي دور هم جمع مي شوند و با پارچه هاي رنگين ،برقع مي سازند.البته اين کار نسبت به قديم کمتر شده است.در دهه هاي گذشته در بيشتر شهرها و مناطق استان هرمزگان توليد برقع رواج فراواني داشت ولي امروزه سلايق و نوع پوشش مردم در بيشتر مناطق اين استان تغيير يافته و استفاده از اين پوشش بسيار کم و محدود شده.به همين دليل هم مراکز توليد آن کمتر شده است.زماني درگهان مهم ترين مرکز توليد برقع از نوع جزايري بود؛هر چند حالا با ورود ماشين هاي چرخ خياطي بيشتر روستاهاي قشم برقع مي سازند اما هنوز هم هيچ کدام آنها به اندازه گذشته توليد ندارند.اين موضوع را مي توان از ميان آمارها فهميد.
بررسي هاي انجام شده در سال 1388گوياي اين است که نزديک به 500کارگاه کوچک و بزرگ خانگي توليد برقع در جزيره قشم،منطقه ميناب تا جاسک وجود دارد که يک چهارم آنها کاملا دست دوز و بقيه به صورت چرخ دوز خستند.مقايسه اين آمار با آمارهاي گذشته نشان مي دهد که در يکي دو دهه اخير نزديک به 90درصد کارگاه هاي توليد برق تعطيل شده و يا توليد محصول خود را تغيير داده اند.واقعيت اين است که اگر به همين ترتيب پيش برويم،تا ده سال آينده از همين تعداد کارگاه هاي موجود هم خبري نخواهد بود.استفاده از برقع هر روز طرفداران کمتري پيدا مي کند و نسل جديد با پوشش امروزي،خود به خود به کارگيري اين وسيله را بي اعتبار کرده است.امروزه استفاده از پوشش هاي محلي مثل برقع ها در حال کاهش است و بيشتر در مراسم آييني خاص،جشن ها و عروسي ها از آن استفاده مي شود.البته برقع تنها لباس کامل بومي منطقه کاربرد و معنا دارد و در هرمزگان امروز درصد ناچيزي از زنان پوشش بومي بر چهره مي زنند.اين وسيله که حالا بيشتر در بين زنان سالخورده روستايي در مناطقي چون ميناب،جاسک،قشم و بندر عباس استفاده مي شود در بين زنان اهل سنت طرفداران بيشتري دارد.امروزه استفاده از برقع در ميان دختران نسل حاضر هرمزگان بيشتر جنبه تزئيني دارد اما آنچه به وضوح قابل مشاهده است کمرنگ شدن استفاده از برقع و به نوعي به تاريخ پيوستن اين نمونه از پوشش منطقه است که نزديک به سه قرن متمادي در فرهنگ اين منطقه حضور پر رنگي داشته و مي توان به صراحت يک دوره تاريخي را به نام آن اختصاص داد؛دوره اي که پيش بيني مي شود تا 20سال آينده اثري از آن باقي نماند.
منبع:همشهري ماه ،شماره ي 47
/ج
از سبز به قهوه اي
چشم ها و دست ها
قشم موزه مردم شناسي است؛همين حالا و در همين روزگاري که همه رسم ها و يادهاي سنتي و ماندگار ايران در حال تحول جدي است.سفر به اين جزيره پهناور،يعني برخورد با تمدن کهني که هنوز هم بسياري از آداب و رسومش به جا مانده .درست است که شهر قشم در اين جزيره با ساختمان هاي تجاري و پاساژهاي مدرنش ديگر شباهتي با روزگاران گذشته خود ندارد اما همين جا هم هنوز ردپاي تاريخ مردمان جنوب به خوبي مشخص است.يکي از آنها نقاب مخصوصي است که زنان اين جزيره به صورت مي زنند؛نقابي در رنگ ها و انواع مختلف که معمولا از بالاي ابرو تا زير بيني را مي پوشاند و دريچه هايي براي ديدن جهان دارد.نقابي مخصوص زنان سواحل خليج فارس که آن را به عربي بُرقع(Borqe)به گويش محلي مناطق هرمزگان بُرکه (Borke)،در مناطقي از بندر لنگه بَتوُله(Batoole)و ميان مردمان مناطق شمال بندر لنگه و جنوب استان فارس(لارستان)تَبيله(Tabile)مي نامند.براي يافتن رمز و راز اين نقاب با قايق از بندر عباس به سمت جزيره قشم حرکت مي کنيم که موزه اي از انواع و اقسام آن را در خود جاي داده است.
از ناخداي جوان قايق که درباره برقع و آداب و رسومش مي پرسم،مي گويد چيزي نمي داند؛اين اولين قدم باري دستيابي به سنتي است که همين ناخداي جوان هر روز نه تنها در جزيره قشم ،که در بسياري از شهرهاي حاشيه خليج فارس با آن رو در رو است.پس از سفر دريايي 40دقيقه اي و رسيدن به قشم،به طرف درگهان مي رويم،شهري در 20کيلو متري شهرستان قشم که مي گويند از زمان هاي دور مرکز تجاري اين جزيره و مهمترين بندرگاه اين نواحي بوده است.با اينکه گرماي طاقت فرساي درگهان کلافه مان کرده،در گوشه و کنار شهر زناني را مي بينيم که با چادرهاي رنگين و برقع ها بر صورت اين طرف و آن طرف مي روند.قرار است به خانه يکي از معتمدين درگهان،حاج محمد دريانورد برويم تا از گذشته برقع برايمان تعريف کند.
تحفه اي از يونان و هند
معناي نقاب
برقع ها ي قشمي در عين تنوع از نظر ساختار کلي شبيه به هم هستند ؛فرمي ساده که غالبا هيچ گونه دوخت تزئيني اي روي آن به کار نمي رود و تنها در برش محل چشم ها،فواصل بين گونه ها،شکل ظاهري و محيطي آن با هم تفاوت دارند.مناطق با اهميت و روستاهاي بزرگ اين جزيره هر کدام از يک نوع برقع استفاده مي کنند و اهالي روستاهاي ديگر هم انواع ديگري براي خود دارند.رنگ تمامي اين برقع ها يکسان است و پارچه هاي برقع را با رنگ هاي براق به نام نيل برقع که يک نوع رنگ شيميايي است رنگ مي کنند.اين ماده رنگ مشکي متمايل به بنفش و تا حدودي سبز تيره به برقع مي دهد که به خاطر به کارگيري ماده نيل در پارچه تلالو خاصي دارد.استفاده از ماده نيل در برقع ها به حدي است که معمولا با لمس کردن آن اثر آبي رنگش روي دست ها باقي مي ماند.جالب است که اهالي جزيره قشم اين ماده را در رفع و بهبودي جوش هايي که در آستانه بلوغ و غرور جواني بر صورت دختران سبز مي شود مؤثر مي دانند همين هم باعث شده تا هنوز بعضي از دختران جوان اين خطه برقع به صورت بزنند.
تفاوت برقع ها تنها به جزيره قشم محدود نمي شود .در سراسر استان هرمزگان،هر منطقه اي برقع مخصوص به خود را دارد.اين تفاوت ميان برقع هاي جزاير خليج فارس با ديگر مناطق هرمزگان بيشتر به چشم مي آيد.برقع جزاير کوتاه و شامل نوارهاي نازکي است که روي ابروها و بيني را مي پوشاند و نوار نسبتا پهني که لب ها را از نظر پنهان مي دارد.در بعضي از گونه هاي برقع هاي قشمي،برش پارچه بالاي لب تشابه زيادي هم به سبيل مردان پيدا مي کند.در حالي که برقع هاي بندرعباس که به برقع بندري معروف هستند کاملا از نظر شکل و ظاهر متفاوتند.
برقع بندري را از پارچه اي به رنگ سياه مي سازند که البته نمونه هايي از نوع چرمي آن هم کاربرد دارد.برش آن از بالا داراي زاويه اي باز و 8مانند بوده و پايين آن به صورت منحني است.علاوه بر تعبيه دو سوراخ براي چشمها در قسمت وسط دو چشم،چوبي به عرض دو و طول ده سانتي متر قرار مي دهند که از درخت نحل گرفته مي شود و به پنگ مغ معروف است.البته در ديگر مناطق هرمزگان مثل ميناب و جاسک رنگ،فرم و دوخت هاي تزئيني به کار رفته روي برقع ها به گونه ديگري است و سنت مخصوص به خود را براي استفاده دارد.انتخاب رنگ برقع ها يکي از اين سنت هاست که استفاده کننده به وسيله آن جايگاه اجتماعي و طايفه اي خود را مشخص مي کند.
رنگ ها و سنت ها
برقع زرشکي مخصوص دختران مجرد يا عقد کرده است و غالبا ساده و بدون تزئين.در بعضي مناطق هرمزگان دختران تا قبل از ازدواج براي پوشش کامل از ديد نامحرم اين برقع را به صورت مي زنند.دوخت روي آن تمام سطح برقع را مي پوشاند اما دور چشم آن به اندازه دو تا سه سانتي متر بدون کاموا و به رنگ سياه است.جالب است که اين رنگ تنها مورد استفاده دختران نيست و برقع زرشکي زنانه از آن استفاده مي کنند،سياه نيست و بيشتر در ايام عزاداري محرم و صفر استفاده مي شود.اين برقع بر خلاف نوع دخترانه اش تزئينات دارد و روي بيني اش را با نخ گلابتون زينت مي کنند.رنگ ديگري که در برقع ها مفهوم ويژه اي دارد ،نارنجي است که آن را بيشتر دختران به صورت مي زنند ،اما بانوان تازه عروس هم با تزئيناتي بيشتر تا مدت ها از آن استفاده مي کنند.البته نوع تزئينات بيشتر آن در ايام جشن عروسي عموميت بيشتري دارد.در اين برقع به کارگيري الياف طلا در تزئين آن و نصب پلاک طلا براي تازه عروسان متداول است و استفاده از نخ ابريشم هم در اين نوع کاربرد بسيار دارد.
درست است که انواع برقع ها و رنگ هاي متنوع آن در شناخت کسي که برقع به چشم زده کمک مي کند اما چيزي که هر تازه مواردي را مبهوت مي کند اين است که اهالي جنوب چگونه نزديکان خود را از پشت برقع مي شناسد.همسر حاج محمد جواب جالبي به اين سؤال مي دهد:«اينکه تعجب ندارد.در يک اتاق که 50بُرکه به صورت دارند هم مي توانيم همه خانواده و همسايه هايم را بشناسم.ما در شناخت چشم ها مهارت داريم».
ساخت خياط
با يکي از وانت هاي بي شمار درگهان که خاص جزاير هرمزگان است به سمت لافت در 60کيلومتري درگهان مي رويم و آنجا سراغ زني را مي گيريم که خياط معروف برقع است؛خانم فاطمه محمد.احمد پسر او،ما را به داخل منزل هدايت مي کند.مي گويد مادرم نزديک 50سال است که برکه مي دوزد.خيلي طول نمي کشد که او را مي بينيم.بي مقدمه نحوه ساخت برقع را از او مي پرسم و او هم با آرامش همه را توضيح مي دهد.پارچه مخصوص (شيله)بند برقع،چوب بمبوک،قيچي ،نخ و سوزن و يک تکه صابون تمام وسايل لازم براي ساخت برقع است.فاطمه محمد مي گويد در زمان قديم پارچه ها را مستقيما از هند مي آوردند.اما الان از هند به دوبي و بعد به درگهان مي آورند.پارچه هايي با رنگ سبز روشن در بسته بندي هاي 30تايي که اندازه آن به قاعده يک دفتر 40برگ کاهي است.همه اينها را گذاشته است در يک جعبه فلزي .در جعبه را باز مي کند پر است از چوب و کاغذ و نخ و سوزن.
مي گويد چون هوا خيلي گرم است و مي داند طاقت گرما نداريم،وسايلش را آورده زير باد کولر اما در روزهاي عادي کار ساخت برقع را در هواي آزاد انجام ميدهد؛چون رنگ (نيله)به سرعت در فضاي اتاق پخش مي شود و تمام وسايل و لباس ها را به خود آغشته مي کند.خياط ماهر يک پارچه را از بسته 30تايي بيرون مي کشد و ابتدا با قيچي ،جاي چشم ها را در پارچه در مي آورد.او مي گويد بدون هيچ متر و قالبي مي تواند ده ها جاي چشم را روي پارچه هاي متعدد ،هم اندازه در بياورد.سپس دور تا دور قسمت بريده شده را براي سهولت در دوخت صابون مي کشد.دور آن را با نخ مي دوزد و سپس با حرکات ريتميک دست ،تمام پارچه را به حالت چين چين در مي آورد.احمد_پسر او_از دنگ و فنگ ساخت برقع مي نالد که مادر از زير برقع نگاهي به او مي اندازد و مي گويد:«هر کاري سختي خود را دارد و بايد سختي بکشي تا کارت بهترين باشد».بعد دوباره کار خود را ادامه مي دهد.دور تا دور پارچه را دو رديف کوک مي زند و چوب بمبوک را که اندازه يک چوب بستني است،در حفره اي که روي بيني قرارداده جاي ميدهد.گويا ستون استحکام برقع همين يک تکه چوب است.در آخر هم يک جفت بند را به دو طرف برقع متصل مي کند.براي اينکه هنگام استفاده آن را پشت سر گره بزنند و از افتادن برقع از روي صورت جلوگيري شود.
ساخت بند برقع براي خودش کلي وقت گير است،بايد با وسايل خاصي به نام«جوغن زري»سيم هاي رنگي مخصوصي را به هم بافت.مادر احمد مي گويد خانواده هايي که وضع مالي خوبي دارند در محل اتصال بند به برقع از نوعي حلقه طلا استفاده مي کنند که به زيباتر شدن برقع کمک مي کند و گاهي هم قيمت آن به بيش از دو ميليون تومان مي رسد او مي گويد از اين برقع ها بيشتر در اعياد و مراسم عروسي استفاده مي شود.پس از پايان ساخت برقع که حدود نيم ساعت طول مي کشد ،خياط قسمتي از برقع را که روي صورت قرار مي گيرد ،چسب نواري مي زند تا هنگام استفاده صورت رنگي نشود و سپس آن را به من هديه مي کند.گويا هنگام عيد نوروز که مسافران زيادي از نقاط مختلف ايران با لافت سفر مي کنند استقبال زنان غريبه از برقع مخصوص زنان جزيره بسيار زياد است و خياط بسيار پرکار مي شود؛«مهمانان به برکه علاقه بيشتري دارند تا دختران خودمان».اين را فاطمه محمد مي گويد.
رسم از ياد رفته
واقعيت اين است که در بسياري از مناطق جنوب ايران،ديگر کارگاه هاي توليد برقع وجود ندارند اما اين موضوع دليلي براي از بين رفتن کامل آن هم نيست.هنوز هم در سواحل خليج فارس و به خصوص در روستا ها و شهرهاي جزيره قشم،کارگاه هاي خانگي توليد برقع وجود دارد؛کارگاه هايي که در آن زنان خياط جنوبي دور هم جمع مي شوند و با پارچه هاي رنگين ،برقع مي سازند.البته اين کار نسبت به قديم کمتر شده است.در دهه هاي گذشته در بيشتر شهرها و مناطق استان هرمزگان توليد برقع رواج فراواني داشت ولي امروزه سلايق و نوع پوشش مردم در بيشتر مناطق اين استان تغيير يافته و استفاده از اين پوشش بسيار کم و محدود شده.به همين دليل هم مراکز توليد آن کمتر شده است.زماني درگهان مهم ترين مرکز توليد برقع از نوع جزايري بود؛هر چند حالا با ورود ماشين هاي چرخ خياطي بيشتر روستاهاي قشم برقع مي سازند اما هنوز هم هيچ کدام آنها به اندازه گذشته توليد ندارند.اين موضوع را مي توان از ميان آمارها فهميد.
بررسي هاي انجام شده در سال 1388گوياي اين است که نزديک به 500کارگاه کوچک و بزرگ خانگي توليد برقع در جزيره قشم،منطقه ميناب تا جاسک وجود دارد که يک چهارم آنها کاملا دست دوز و بقيه به صورت چرخ دوز خستند.مقايسه اين آمار با آمارهاي گذشته نشان مي دهد که در يکي دو دهه اخير نزديک به 90درصد کارگاه هاي توليد برق تعطيل شده و يا توليد محصول خود را تغيير داده اند.واقعيت اين است که اگر به همين ترتيب پيش برويم،تا ده سال آينده از همين تعداد کارگاه هاي موجود هم خبري نخواهد بود.استفاده از برقع هر روز طرفداران کمتري پيدا مي کند و نسل جديد با پوشش امروزي،خود به خود به کارگيري اين وسيله را بي اعتبار کرده است.امروزه استفاده از پوشش هاي محلي مثل برقع ها در حال کاهش است و بيشتر در مراسم آييني خاص،جشن ها و عروسي ها از آن استفاده مي شود.البته برقع تنها لباس کامل بومي منطقه کاربرد و معنا دارد و در هرمزگان امروز درصد ناچيزي از زنان پوشش بومي بر چهره مي زنند.اين وسيله که حالا بيشتر در بين زنان سالخورده روستايي در مناطقي چون ميناب،جاسک،قشم و بندر عباس استفاده مي شود در بين زنان اهل سنت طرفداران بيشتري دارد.امروزه استفاده از برقع در ميان دختران نسل حاضر هرمزگان بيشتر جنبه تزئيني دارد اما آنچه به وضوح قابل مشاهده است کمرنگ شدن استفاده از برقع و به نوعي به تاريخ پيوستن اين نمونه از پوشش منطقه است که نزديک به سه قرن متمادي در فرهنگ اين منطقه حضور پر رنگي داشته و مي توان به صراحت يک دوره تاريخي را به نام آن اختصاص داد؛دوره اي که پيش بيني مي شود تا 20سال آينده اثري از آن باقي نماند.
منبع:همشهري ماه ،شماره ي 47
/ج