دو کلمه درگوشي با والدين

مهم‌ترين ويژگي دوران جواني، تغيير نگرش درباره آزادي‌‌هاست. در اين دوران جوانان بيشتر درباره ناکافي بودن آزادي‌هاي فردي بحث مي‌کنند و آن را عمده‌ترين دليل بي‌عدالتي مي‌دانند. احتمالا شما هم با اين جملات جوانان آشنا هستيد: «چرا بايد اين کار را بکنم؟»، «چرا نبايد اين کار را بکنم؟» احتمالا پس از گفتن اين جملات هم نزاع‌ها و درگير‌ي‌هاي بسياري را شاهد بوده‌ايد.
دوشنبه، 16 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دو کلمه درگوشي با والدين

دو کلمه درگوشي با والدين
دو کلمه درگوشي با والدين


 






 
مهم‌ترين ويژگي دوران جواني، تغيير نگرش درباره آزادي‌‌هاست. در اين دوران جوانان بيشتر درباره ناکافي بودن آزادي‌هاي فردي بحث مي‌کنند و آن را عمده‌ترين دليل بي‌عدالتي مي‌دانند. احتمالا شما هم با اين جملات جوانان آشنا هستيد: «چرا بايد اين کار را بکنم؟»، «چرا نبايد اين کار را بکنم؟» احتمالا پس از گفتن اين جملات هم نزاع‌ها و درگير‌ي‌هاي بسياري را شاهد بوده‌ايد.
در سنين نوجواني و جواني واژه «بايد» را به طور مکرر از زبان آنها مي‌شنويم زيرا براي آنان ارضاي فوري خواسته‌ها از هر چيز ديگري مهم‌تر است. در اين دوران سني، جوانان از جملات زير استفاده مي‌کنند: «بايد بروم»، «اگر اجازه ندهيد، بدبخت مي‌شوم»، «اين از هر کاري مهم‌تر است». در اين سن اگر با تقاضاي جوان‌تان مخالفت کنيد يا آن را به تعويق بيندازيد، در واقع آزادي‌هاي لازم او را به خطر انداخته‌ايد. بنابراين بايد چه کار کنيم؟
طفره رفتن، عصبانيت و رفتار نسنجيده از شايع‌ترين مشکلات دوران جواني است که والدين بايد در اين خصوص مهارت‌هايي را آموزش ببيند. طفره رفتن به جوان و نوجوان امکان اجتناب از شنيدن حرف‌هاي ديگران را مي‌دهد و به اين ترتيب، او مي‌تواند از شنيدن و پاسخ دادن به نکات مهم حرف‌هاي والدين که ممکن است در راه آزادي‌هاي او مطرح شود، طفره رود. در ظاهر، جوان به اين نتيجه رسيده است که اگر والدين نتوانند با من ارتباط برقرار کنند، توان کنترل من را ندارند. يا اينکه براي آزاد بودن بايد از بحث کردن با والدين درباره کارهاي خودم خودداري کنم. جوانان براي جلوگيري از ارتباط با والدين از شيوه‌هاي رايجي استفاده مي‌کنند که همگي آنها براي حفاظت از خود است. برخي از آنان تظاهر به عصبانيت مي‌کنند. براي مثال، مي‌گويند «الان نه، نمي‌بينيد حالم خوب نيست؟» يا اينکه تظاهر مي‌کنند که کار دارند. براي مثال، مي‌گويند «الان نه، نمي‌بينيد کارهاي خيلي مهم ديگري دارم؟» همچنين برخي از جوانان از شيوه در دسترس نبودن استفاده مي‌کنند و مي‌گويند «الان نه، بايد بروم وگرنه دير مي‌رسم» و دست آخر برخي از آنان شيوه وعده دادن را به کار مي‌برند و مي‌گويند «الان نه، وقتي برگشتم، درباره‌اش صحبت مي‌کنيم.» اما هدف اصلي جوانان از اين طفره رفتن‌ها، کسب آزادي مورد نظر است تا با صحبت نکردن، خواسته‌ها و نيازهاي مبرم دروني خود را سيراب کنند، بنابراين والدين بايد بدانند که اغلب بدترين مواقع، زماني مناسب براي صحبت کردن به شمار مي‌رود که بايد آن را غنيمت شمرد. عصبانيت به فرزندتان کمک مي‌کند تا با از کوره دررفتن به هنگام نزاع با والدين، کنترل شرايط را به دست گيرد و آنها را وادار کند تا بر سر آزادي‌هاي مورد مخالفت خود، توافق کنند. برخي از نوجوانان و جوانان هم به جاي رعايت اصل امنيت در دعواهاي خانگي ممکن است به تهديد و درگيري‌هاي جسمي يا کلامي روي آورند تا با صدمه زدن به ديگران به هر قيمتي که شده برنده شوند. هدف اصلي آنها از عصبانيت اين است که با افزايش دعواها، والدين بحثي را که مورد نظرشان نيست مطرح نکنند. در اين شرايط والدين بايد از خود سرسختي‌ نشان دهند. ‌آنها بايد هر موضوعي را که لازم باشد با وجود توافق يا مخالفت فرزندشان، مطرح کرده و اصرار ورزند که ارتباط به شيوه‌‌اي ايمن و محترمانه ميان طرفين برقرار شود.
و دست آخر والدين در مواجهه با رفتار نسنجيده و غريزي جوانان مي‌توانند به فرزندشان گوشزد کنند که رفتار غريزي او موجب آزادي واقعي نمي‌شود زيرا پيامدهاي آن اغلب در مقايسه با ميزان آينده‌‌نگري از بين رفته ولي بسيار وخيم‌تر است.
منبع: http://www.salamat.com



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.