توصيههاي دکتر مهدي فخرايي به والديني که فرزندشان از خانه دور است
خدمت سربازي يا کنکور و به دنبالش ورود به دانشگاه، خواهي نخواهي، برخي جوانان را از شهر يا ديار خود دور ميکند و اين دوري از خانواده طبيعتا سطح نظارت والدين را بر رفتار فرزندان کاهش ميدهد. سوال اين است که آيا اين امر ميتواند احتمال گرايش به مواد مخدر را در جوانان افزايش دهد يا خير؟ و اگر پاسخ به اين سوال مثبت است، وظيفه والدين در قبال فرزندان چه خواهد بود؟
در اينباره گفتگويي انجام دادهايم با دکتر مهدي فخرايي، روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه پيامنور که خلاصهاي از آن را پيشرو داريد.
آقاي دکتر، دور شدن از خانواده تا چه حد فرد را در معرض خطر گرايش به مواد مخدر قرار ميدهد؟
اگر نگاهي به جامعه آماري بيندازيم، متوجه ميشويم که بسياري از افراد به دلايل متعدد مانند قبولي در دانشگاهي غير از دانشگاه شهر خود، دستيابي به شغل مناسب، شرايط اقصادي، اجتماعي، فرهنگي و... مجبور ميشوند شهر و حتي کشور ديگري را براي زندگي انتخاب کنند. در نظر بگيريد فردي با اين جابهجايي بايد از تمام دلبستگيها جدا شود و زندگي در محيطي جديد را تجربه کند و اين موضوع تا حد زيادي حس تنهايي را نيز به همراه دارد و ميتواند زمينهساز گرايش به مصرف موادمخدر باشد. متاسفانه بسياري از افراد فکر ميکنند مصرف تفريحي موادمخدر در آنها اعتياد ايجاد نميکند و به همين دليل و براي حل مشکل تنهايي به سمت مواد افيوني ميروند. در بسياري از موارد نيز قرار گرفتن در جمع دوستانه و تعارفهاي پيدرپي زمينهساز اين اعتياد بوده است. متاسفانه ما ايرانيها رد کردن تعارف ديگران را کاري ناپسند ميدانيم. بسياري از افراد نيز با همين طرز فکر، نميتوانند فشار جمعهاي دوستانه را تحمل کنند و با يک بار استفاده در دام اعتياد ميافتند.
در اين شرايط چه بايد کرد؟
اعتياد راه فرار از مشکلات زندگي نيست و نميتوان به وسيله آن همه عرصهها را فراموش کرد. همانطور که گفتم، بيشتر معتادان براي بار اول مواد را از دست دوستان خود گرفتهاند و با شنيدن جملاتي مانند: «سرحال ميشي، بيخيال ميشي، همه دردها تو فراموش ميکني، با يه بار که آدم معتاد نميشه، هنوز مرد نشدي، اينقدر بچهاي که ميترسي امتحان کني، اعتياد واسه کسيه که هميشه مواد ميکشد و... براي هميشه گرفتار شدهاند.» ما بايد مهارت «نه گفتن» را در خودمان تقويت کنيم و در اين زمينه تمام رودربايستيها را کنار بگذاريم. متاسفانه در سالهاي اخير اعتياد در دانشجويان خوابگاهي افزايش پيدا کرده و اين هشداري جدي و زنگ خطر است. بسياري از افراد به دليل کنجکاوي و اينکه بدانند حس مصرف مواد مخدر چه حسي است، به سراغ مواد رفتهاند اما سوال اينجا است که آيا ما حاضريم به دليل اينکه بفهميم پريدن از يک ساختمان بيست طبقه چه حسي دارد، خودمان را از آنجا پرت کنيم؟ اعتياد و مصرف مواد اعتيادآور چيزي نيست که بتوان آن را حتي يک بار امتحان کرد. از طرفي چون عوارض مصرف مواد به سرعت ظاهر نميشود، در ابتدا بعضيها تصور ميکنند که مصرف مواد براي آنها اعتيادآور نيست. جالب اين است که همه فکر ميکنند با بقيه تفاوت دارند و هر وقت بخواهند ميتوانند مصرف مواد را کنار بگذارند اما اگر سري به مراکز درماني اعتياد و يا مراکز نگهداري معتادان بزنيد، ميبينيد که افراد ورزشکار، تحصيل کرده، روشنفکر و.... نيز در دام اعتياد افتادهاند.
حالا اگر خانوادهاي به اعتياد فرزندان خود پي برد، بايد چگونه رفتار کند؟
باز هم تاکيد ميکنم که خانواده بهترين و مهمترين عامل پيشگيري کننده از اعتياد است و 90 درصد جواناني که دچار اعتياد شدهاند، در محيط و خانوادههاي متزلزل پرورش پيدا کردهاند. توصيه ما اين است که حتي زماني هم که پدر و مادر به اعتياد فرزند خود مشکوک شدند، وسايل شخصي او را مخفيانه بگردند تا از اين موضوع مطمئن شوند اما اگر از اعتياد فرزندمان اطمينان پيدا کرديم نبايد از ترس آبرو و.... مشکل را انکار کنيم و آن را ناديده بگيريم. بهترين راه کمک به فرد معتاد، تشويق براي ترک و معرفي او به کلينيکهاي تخصصي و استفاده از افراد متخصص و در کنار آن، پشتيباني و حمايت خانواده از فرد در حال ترک است. ذکر اين نکته مهم ضروري است که يکي از راهحلهاي نامناسب که گاهي به علت ناآگاهي والدين اتخاذ ميشود، تشويق فرزند معتاد براي ازدواج است اما اين اشتباه بزرگي است زيرا اين فرد نه تنها موفق به ترک نميشود بلکه همسر خود را نيز در معرض خطري جدي قرار ميدهد و به بنياد خانواده آسيب ميرساند.
چه راهکارهايي را براي مبارزه با اعتياد و کاهش آسيبهاي رواني و اجتماعي در شرايط دور از خانه و خانواده توصيه ميکنيد؟
تقريبا در تمام پژوهشها نقش موثر روابط خانوادگي در پديد آمدن و تداوم يا درمان اعتياد و پيشگيري از آن مورد تاييد قرار گرفته است. همه افراد، شخصيت مقاوم و مبارز ندارند که بتوانند هنگام بروز مشکلات با موفقيت عمل کنند و بحرانهاي زندگي را به خوبي پشتسر بگذارند. بعضي از انسانها در برابر موقعيتهاي استرسزا به شدت احساس درماندگي ميکنند. در چنين موقعيتهايي خانواده خوب و روابط عاطفي رضايتبخش ميتواند تکيهگاه مطمئني براي فرد باشد. به هر حال، راهکار اساسي حل بحران، آگاهي جوانان و خانوادههاست تا بتوانند قاطعنانه به وسوسه مصرف مواد مخدر «نه» بگويند. افزايش حضور والدين در منزل، تقويت ارتباطهاي عاطفي ميان اعضاي خانواده، توجه به ارزشهاي اخلاقي و معنوي در زندگي و اهميت قايل شدن پدر و مادر براي مباني اعتقادي، ارزشي و مذهبي کمک ميکند تا جوان با به کارگيري راهکارهايي از جانب خانواده، بتواند سکان زندگي خويش را در ميان درياي پرتلاطم جواني حتي در شرايط دور از خانه و خانواده به سلامت هدايت کند و به ساحل نجات و خوشبختي دست يابد. فراموش نکنيم، که هر نوع کمبود عاطفي يا روابط آشفته در خانواده، فرد را به دنبال عامل تسکين دهنده ميکشاند و اين خطر بزرگ به ويژه وقتي جدي تلقي ميشود که گروههاي سودجو و پليد، به آساني در گوشه و کنار شهرها مواد مخدر را توزيع ميکنند و باندهاي قاچاق به اين فاجعه دامن ميزنند. درخانوادهاي امن، آرامشدهنده و اطمينانبخش، فرد ميآموزد که هر خطري را نبايد در زندگي تجربه کرد و ميپذيرد که تحت هيچ شرايطي و حتي در اوج مشکلات، مواد مخدر را تجربه نکند زيرا اعتياد، همزاد تمام تباهيها، ويرانگر همه زيباييها و مولد تمام آسيبها و مشکلات جسمي و رواني است.
7 توصيه به والدين
1 خانوادهها بايد درباره مواد اعتيادآور اطلاعات کافي کسب کنند و از همان دوران کودکي فرزندان خود، مهارتهاي تربيتي خود را افزايش دهند و الگوي مناسبي براي فرزندان خود باشند.
2 بچهها بايد خانواده را امين خود بدانند و اين به رفتار خانواده بستگي دارد. خانوادهها بايد با تقويت قدرت اعتماد به نفس، تصميمگيري و از بين بردن افسردگي و کمرويي فرزندان خود آنها را در برابر شرايط آسيبزا مقاوم کنند و راه مقاومت و پايداري در برابر فشار همسالان در خصوص مصرف مواد مخدر را به آنها بياموزند تا بچهها از «نه گفتن» هراسي نداشته باشند.
3 با توجه به شرايط حاکم بر جامعه و شرايط سخت قبولي در دانشگاه و پراکندگي شغلي در شهرها و حتي کشورهاي گوناگون نميتوانيم بچهها را از رسيدن به موفقيتها، منع کنيم و آنها را مجبور کنيم تا براي هميشه کنار ما زندگي کنند بلکه بايد مهارتهاي زندگي اجتماعي را به آنها بياموزيم.
4 بچههايي که به دليل ادامه تحصيل، اشتغال، سربازي و... به شهرهاي ديگر ميروند نبايد به فراموشي سپرده شوند. آنها بايد مطمئن شوند که ما دورا دور آنها را زير نظر داريم و هميشه نگران سلامت جسمي و روحي آنها هستيم.
5 بايد موضع خود را در برابر سيگار، الکل و موادمخدر مشخص کنيم و آشکارا آن را به زبان بياوريم.
6 خانوادهها بايد به نحوه خرج کردن پول فرزندان و رفتارهاي آنها دقت کنند و پيش از رسيدن به سنين بحراني، آنها را نسبت به مضرات و عواقب ويرانگر مصرف مواد مخدر آگاه سازند ولي اين آگاهسازي نبايد بيش از اندازه و بهطور اغراقآميز باشد.
7 بچهها بايد ياد بگيرند که چگونه اوقات فراغت خود را سپري کنند.
منبع: http://www.salamat.com