واکنش فوق سريع به پرخوري
نويسنده:دکتر مهران صالحيان
محققان استراليايي اخیرا نتايج پژوهشي را در نسخه اينترنتي نشريه «ديابتشناسي» منتشر کردند که اولين مطالعه از اين نوع به حساب ميآيد. آنها نشان دادند افراد سالمي که ژنهاي مستعد ديابت نوع 2 را دارند نسبت به افرادي که فاقد اين ژنها هستند در يک برنامه غذايي پرکالري ميزان بيشتري افزايش وزن پيدا ميکنند. اين پروژه تحقيقاتي در انستيتو تحقيقات پزشکي گاروان در سيدني به انجام رسيده است. آنها در طول 28 روز يک رژيمغذايي سنگين را همانند شبهاي کريسمس شبيهسازي کردند. در اين اردوي 28 روزه 17 فرد سالم با سابقه خانوادگي ديابت نوع2 در کنار 24 فرد ديگر و بدون اين سابقه حضور يافتند. هر يک از افراد بايد روزانه 1250 کالري بيشتر از انرژي پايه مورد نياز خود دريافت ميکرد. ميزان کالري دريافتي به دقت و با دستگاههاي پيشرفته اندازهگيري ميشد. براي دريافت اين ميزان کالري اضافه از اسنکهاي پرچرب، شکلاتهاي شيرين و چيپس و تنقلات ديگر استفاده ميشد.
و اما در آن سوي ميدان، تيم تحقيقاتي وزن، توزيع چربي و ميزان انسولين خون اين افراد را در شروع پروژه، روز سوم و روز بيست و هشتم اندازهگيري کردند.
در پايان اين دوره، نتايج حاکي از آن بود که افراد با سابقه خانوادگي مثبت به طور متوسط يک کيلوگرم بيشتر از بقيه اضافه وزن پيدا کردهاند. (4/3 کيلوگرم در مقابل 2/2 کيلوگرم). اما نکته جالب توجه آن بود که تنها 3 روز پس از شروع اين رژيم، وقتي هنوز هيچ تغيير محسوسي در وزن افراد رخ نداده بود، ميزان انسولين خون افراد با سابقه مثبت به ميزان بيشتري افزايش نشان ميداد.
دکتر بونت، دکتر هايلبرون و پروفسور کامپل اين يافته تازه را مستقيما و به صورت آنلاين انتشار دادهاند.
پروفسور کامپل در مورد نتايج اين پروژه ميگويد: «افراد با سابقه مثبت خانوادگي ديابت نوع 2 در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به اين بيماري هستند. اين يک يافته جديد نيست و پيش از اين نيز بارها به اثبات رسيده است اما ما ميخواستيم روند پيدايش اين بيماري را وقتي چنين افرادي هنوز سالم و جوان هستند به نمايش درآوريم. اين مطالعه به روشني نشان داد که بدن ما با چه سرعتي نسبت به پرخوري وارد واکنش ميشود و اين اتفاق تا چه اندازهاي براي افراد مستعد خطرناک است. هر چند ما از آغاز وجود اختلاف معيارهاي مورد اندازهگيريمان را در گروه حدس ميزديم اما وجود اين ميزان تفاوت ما را نيز شگفت زده کرد.»
اولين نشانههاي آزمايشگاهي ابتلاي يک فرد به ديابت با «مقاومت به انسولين» آغاز ميشود. در اين حالت بافتهاي مصرفکننده گلوکز در بدن نسبت به اثرات انسولين مقاوم ميشوند و در نتيجه قند موجود در خون را به درون سلولهاي خود نميکشند. تجمع قند در خون موجب افزايش بافت چربي در بدن ميشود. علاوه بر اين سلولهاي سازنده انسولين در لوزالمعده نيز با افزايش قندخون بيشتر از قبل تحريک ميشوند و با شدت تمام به توليد انسولين ميپردازند. اين روند آنقدر ادامه مييابد تا سلولهاي لوزالمعده خسته و از کار افتاده ميشوند. اين درست لحظه شروع تظاهرات باليني بيماري ديابت است. هر چند به گفته دکتر بونت: «با پيگيريهاي به موقع يک دهه قبل از اين اتفاق ميتوان حالت مقاومت به انسولين را تشخيص داد و اقدام پيشگيرانه را آغاز نمود.»
منبع:www.salamat.com
/ج
و اما در آن سوي ميدان، تيم تحقيقاتي وزن، توزيع چربي و ميزان انسولين خون اين افراد را در شروع پروژه، روز سوم و روز بيست و هشتم اندازهگيري کردند.
در پايان اين دوره، نتايج حاکي از آن بود که افراد با سابقه خانوادگي مثبت به طور متوسط يک کيلوگرم بيشتر از بقيه اضافه وزن پيدا کردهاند. (4/3 کيلوگرم در مقابل 2/2 کيلوگرم). اما نکته جالب توجه آن بود که تنها 3 روز پس از شروع اين رژيم، وقتي هنوز هيچ تغيير محسوسي در وزن افراد رخ نداده بود، ميزان انسولين خون افراد با سابقه مثبت به ميزان بيشتري افزايش نشان ميداد.
دکتر بونت، دکتر هايلبرون و پروفسور کامپل اين يافته تازه را مستقيما و به صورت آنلاين انتشار دادهاند.
پروفسور کامپل در مورد نتايج اين پروژه ميگويد: «افراد با سابقه مثبت خانوادگي ديابت نوع 2 در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به اين بيماري هستند. اين يک يافته جديد نيست و پيش از اين نيز بارها به اثبات رسيده است اما ما ميخواستيم روند پيدايش اين بيماري را وقتي چنين افرادي هنوز سالم و جوان هستند به نمايش درآوريم. اين مطالعه به روشني نشان داد که بدن ما با چه سرعتي نسبت به پرخوري وارد واکنش ميشود و اين اتفاق تا چه اندازهاي براي افراد مستعد خطرناک است. هر چند ما از آغاز وجود اختلاف معيارهاي مورد اندازهگيريمان را در گروه حدس ميزديم اما وجود اين ميزان تفاوت ما را نيز شگفت زده کرد.»
اولين نشانههاي آزمايشگاهي ابتلاي يک فرد به ديابت با «مقاومت به انسولين» آغاز ميشود. در اين حالت بافتهاي مصرفکننده گلوکز در بدن نسبت به اثرات انسولين مقاوم ميشوند و در نتيجه قند موجود در خون را به درون سلولهاي خود نميکشند. تجمع قند در خون موجب افزايش بافت چربي در بدن ميشود. علاوه بر اين سلولهاي سازنده انسولين در لوزالمعده نيز با افزايش قندخون بيشتر از قبل تحريک ميشوند و با شدت تمام به توليد انسولين ميپردازند. اين روند آنقدر ادامه مييابد تا سلولهاي لوزالمعده خسته و از کار افتاده ميشوند. اين درست لحظه شروع تظاهرات باليني بيماري ديابت است. هر چند به گفته دکتر بونت: «با پيگيريهاي به موقع يک دهه قبل از اين اتفاق ميتوان حالت مقاومت به انسولين را تشخيص داد و اقدام پيشگيرانه را آغاز نمود.»
منبع:www.salamat.com
/ج