اسلام و اينترنت (رابطه مذهب اسلام و گسترش اينترنت)
مقدمه
توضيحات مختلفي براي اين پديده وجود دارد كه از آن ميان مي توان به درآمد ناخالص داخلي پائين، ميزان بيسوادي بالا، ساختارهاي سياسي و غيره اشاره نمود كه اين مقاله به طور خلاصه به برخي از آنها خواهد پرداخت. در عوض در اين مقاله بر تاثير مذهب بر گسترش اينترنت در كشورهاي اسلامي تمركز شده است.
آيا مذهب اسلام ميتواند توضيحي منطقي براي گسترش كند اينترنت باشد؟
من در ابتدا به بررسي ارتباط آماري درصد مسلمانان كشورهاي مختلف و گسترش اينترنت ميپردازم.سپس به دنبال دلايل فرهنگي و مذهبياي كه مانع رشد اينترنت در كشورهاي اسلامي مي باشد،خواهم گشت.
بخش آخر مقاله بر فوايد اجتماعي دنياي مجازي[اينترنت] براي مسلمانان به عنوان يك مسلمان تمركزدارد.
كليد واژه ها: اسلام و گسترش اينترنت،رسانه هاي سنتي ، ابزارهاي حكومت،فضاي مجازي اسلامي
مذهب اسلام – حقايق زيربنايي
3/1 ميليارد مسلمان درجهان وجود دارد(بيش از يک پنجم جمعيت دنيا) ، كه از نژادها ، مليتها و فرهنگهاي مختلف از سراسرجهان هستند(ازجنوب فيليپين تاسواحل غربي آفريقا).
حدود 18% آنها در سرزمينهاي عرب زندگي ميكنند. بزرگترين جامعه اسلامي درجهان در اندونزي است و ساكنين بخشهاي مهمي از قاره آسيا و آفريقا مسلمان مي باشند. اقليتهاي قابل توجهي از مسلمانان در اتحاد جماهير اسبق شوروي، چين ، آمريكاي شمالي و جنوبي و اروپا يافت ميشوند.
براي مسلمانان ، اسلام هم مذهب است و هم شيوه زندگي.مسلمان كسي است كه آزادانه و با اراده شخصي ، قدرت مطلق خداوند را بپذيرد و با جديت بكوشد كه زندگياش را بطور كامل منطبق با تعاليم خداوند سازمان دهد. همچنين او براي ساختن ساختار اجتماعياي كه ارشادات خداوند را منعكس كند فعاليت ميكند.
قرآن آخرين كلام آشكار خداوند و منبع زيربنايي تعاليم و قوانين اسلام است.در آن به موضوعات مختلفي اعم از فوايد اساسي اسلام ، اخلاق ، پرستش ، دانش ، خرد ، ارتباط انسان و پروردگار، و روابط انسانها پرداخته شده است..
تعاليم قابل فهم درباره شيوه صحيح اجراي عدالت اجتماعي، سياست ، اقتصاد ، قانونگذاري ، قضا، حقوق و روابط بينالملل قسمت مهمي از قرآن است.
حديث ، تعاليم ، قول و فعل محمد پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است كه دقيقاً بوسيله اصحابش نقل و گردآوري شده است.آنها آيات قرآن را شرح و كامل نموده و نمونه خوبي براي هدايت مسلمانان فراهم مي كنند. قانون اسلام قانون مذهب اسلام است كه به عربي به آن الشريعت گفته مي شود كه حاكم برزندگي مسلمانان است و مسلمانان آن را تجسم اراده ي خداوند ميدانند.
رابطه ميان اسلام،علم و تكنولوژي
در عربي دانش و علم هم معني هستند.
علم و صنعت اسلامي محرك رنسانس اروپا بود اما همان زمان از پيشرفت باز ايستاد و عقب ماند.علت اصلي اين اتفاق وجود تضاد ميان فقها و دانشمندان بود.تلقي نادرست عموم از تحصيلات و تحقيقات علمي غربي به نفي آن در جهان اسلام منجر شد و آموزش و تحقيقات علمي به پائينترين سطح تنزل نمود.
قرن بيستم شاهد تغييرات جهاني سريع و بيسابقه بود.جهان اسلام در كشمكش چگونگي انطباق[اين]تغييرات با جامعه و زندگي مسلمانان قرارگرفته است و بر سراهميت دو موضوع تجدد و اصالتها كه گاهي مخالف هم[در نظر گرفته ميشوند]چالشي به پا شد.از يك سو زندگي مدرن مجموعهاي از مفاهيم به روز را دربرداشت كه مطابق فرضيات علمي و نظريات انسان نوين بود كه مجموعاً نسبت به جنبه عقلاني ارضا كننده تر بود.
ازسوي ديگر برخي مدعي بودند كه ضروري است تماميت[و اصالت]در برابر تغييرات سريع و ذاتاً عميق حفظ شود.آنها تغيرات را[به منزلة] تحريف ارزشهاي فرهنگي اصيل اسلامي ميديدند.
پاسخهاي متفاوتي در جهان اسلام براي چگونگي تجميع تجدد و روش زندگي اسلامي وجود دارد.از يك طرف گروهي به كلي ايمان را پس زدند و زندگي بدون دين را پذيرفتند. از طرف ديگر بنيادگراها با هر نوع تجدد و به دنبال آن با ارزشهاي غربي مخالف بودند.انتخابهاي مختلف در اين دو راهي طبيعتاً به درجات مختلفي از پذيرش تجدد در كل و پذيرش علم و صنعت بطور خاص انجاميد.يك مثال از رويكرد روشنفكرانه ، بانك توسعه ي اسلامي است كه گسترش يافت و از يك الگوي ويژه تبعيت نمود. از آنجا كه علم نوين با ساختارهاي زيربنايي اسلام[قوانين و اصول قرآن و قوانين نگاشته شده در حديث] تضاد ندارد و براي خوبي و بهبود[زندگي] بشر است؛ زيانبار ، مخرب و آسيبزا نبوده و در نتيجه براي اقتباس در هر جامعه اسلامي مناسب است.
اسلام و اينترنت
براي تحليل ارتباط اسلام و گسترش اينترنت ، تمام كشورهاي اسلامي را به عنوان اعضاي گروه مورد مطالعه انتخاب نمودم.كشور اسلامي [در اينجا]كشوري است كه معادل يا بيشتر از 75% جمعيت آن مسلمان باشد. فرضيه ي من اين بود كه ميزان گسترش اينترنت در كشورهايي كه بيش از 75% جمعيتشان مسلمان است بايد به نوعي متأثر از عقايد مذهبي باشد. از اين گذشته اگر بتوان ساير عوامل تأثير گذار را خنثي نمود،مي توان امكان اثر اسلام در اين كشورها بر گسترش اينترنت را بازيافت.
36 كشور با معيار من مطابق بودند(يعني معادل يا بيشتر از 75% جمعيت آنها مسلمان بود). به ضميمه شماره 1 در صفحه بعد رجوع كنيد. آنچه كه جالب است و ممكن است به تحليل ما كمك كند آن است كه اين كشورها از نظر خصوصيات مردم شناختي و سياسي بسيار متفاوتند. آنها در چهار منطقه ي جهان (آسيا، آفريقا، اروپاي شرقي و خاورميانه) واقع گرديده اند.
بعضي از آنها مردم سالار و برخي كمتر مردم سالارند، برخي حكومتهاي اسلامي داشته و برخي دين و حكومت را جدا كرده و اكثريت سني يا شيعه داشته و فقير يا غني هستند . من از اين تفاوتها در تحليلهايم استفاده نمودم. فرضيه من اين بود كه اگر كشورهاي مختلف با خصوصيات متفاوت همگي رشد پائيني از اينترنت داشته باشند، يك توضيح منطقي ميتواند وجه اشتراك آنها[يعني] اسلام باشد.
مثال روشن اين تفاوتها سرانه درآمد ناخالص داخلي است. ثروتمندترين كشورها در اين گروه كويت و قطر به واسطه منابع طبيعيشان يعني نفت مي باشند كه سرانه درآمد ناخالص داخلي آنها بسيار بالا است (به ترتيب 250314 دلار و 20987 دلار).اين درحاليست كه سرانه درآمد ناخالص داخلي باقي کشورها زير20000 دلار است و 30 كشور از اين 36 كشور سرانه درآمد ناخالص داخلي كمتر از 10000 دلار دارند.
اين كشورها با وجود تمام اين تفاوتها ، خصوصيات مشتركي هم دارند. من ميخواهم به وجه تشابه مهمي كه بر گسترش اينترنت اثر دارد اشاره كنم(كه در ادامه درباره آن بحث ميكنم):
سطح پائين مردم سالاري
قدم بعدي من اين بود كه به توزيع مذهبي در كشورها توجه نمايم.تمام اين كشورها حداقل 75% مسلمان دارند ولي آنها در توزيع فرقههاي اسلام(شيعه و سني) و اقليتهاي ديني تفاوت درند (در خاورميانه بيشتر يهوديان و مسيحيان و در آسيا بيشتر هندوها و بودائيها حضور دارند).
توزيع مذهبي افراد در كشورهاي جهان
افغانستان 84% سني، 15% شیعه، 1% غيره
الجزاير 99% سني، 1% مسيحي و يهودي
آذربايجان 93.4% مسلمان، 21.5% ارتودكس روسي، 3/2% ارتودكس ارمني
بحرين 100% مسلمان، (75% شيعه ، 25% سني)
بنگلادش 3/88% مسلمان، 5/10% هندو ، 2/1% غيره
جيبوتي 94% مسلمان (اكثر سني)، 6% مسيحي و غيره
گامبيا 90% مسلمان، 9% مسيحي، 1% عقايد بومي
گينه 85% مسلمان، 8% مسيحي، 1%عقايد بومي
اندونزي 88% مسلمان، 8% مسيحي، 7% عقيد بومي
ايران 99% مسلمان (89% شيعه، 10% سني) 1% غيره
عراق 97% مسلمان (60-65 شيعه 32-37% سني، 3% مسيحي و غيره
اردن 96% مسلمان (سني)، 4% مسيحي
كويت 85% مسلمان (45% سني، 40% شيعه) و 15% مسيحي، هندو، ماپارسي و غيره
قرقيزستان 75% مسلمان، 20% ارتودكس روسي، 5% غيره
ليبي 97% مسلمان (سني)
مالديو 100% مسلمان سني
موريتاني 100% مسلمان
مراکش 7/98% مسلمان 1/1% مسيحي، 2/0% يهودي
عمان مسلمان (75% سني و شيعه)، هندو 25%
پاكستان 97% مسلمان (77% سني، 20% شيعه)، 3% مسيحي، هندو و غيره
قطر 95% مسلمان
عربستان سعودي 100% مسلمان
سنگال 92% مسلمان، 6% عقايد بومي، 2% مسيحي
سومالي مسلمان (سني)
سوريه 74% مسلمان (سني)، 16% الاويت (Alwite)، دروز(Druze) و
ساير فرقههاي مسلمان، 10% مسيحي
تاجيكستان 80% مسلمان سني، 5% مسلمان شيعه
تونس 98% مسلمان سني، 1% مسيحي، 1% يهودي و غيره
تركيه 8/99% مسلمان (بيشتر سني) 2/0% سايرين (مسيحي و يهودي)
تركمنستان 89% مسلمان 9% ارتودكس شرقي، 2% نامعلوم
ازبكستان 88% مسلمان (بيشتر سني)، 9% ارتودكس شرقي، 3% غيره
امارات متحده 96% مسلمان (16% شيعه)، 4% مسيحي، هندو و غيره
يمن 9/99% مسلمان (53% سني، 9/46% شيعه)، 1/0% غيره
من در تحليلهايم به متغيرهاي وابسته به فنآوري اطلاعات كه ميتواند نمايانگر نفوذ فنآوري اطلاعات(IT)در كشورهاي اسلامي باشد توجه كردم. علاوه برمتغيرهايي نظير درصد جمعيت داراي ارتباط با شبكه ي آن لاين، كامپيوتر شخصي وخطوط تلفن به ازاي هر فرد،من همچنين به شاخص رسانههاي قديمي همچون(روزنامهها، راديو، تلويزيون و تلفن) توجه نمودم. علت اين بود كه مطالعه نشان ميداد تكنولوژي نوين از پي تكنولوژي قديمي ميآيد.
در كشورهايي كه گسترش راديو ، تلويزيون و تلفن با رشد چشمگيري مواجه است بيشتر احتمال دارد كه يك فنآوري ديجيتال (digital) مانند اينترنت و تلفنهاي همراه سريعتر منتشر شود.
جدول گسترش IT- (فناوري اطلاعات) دركشورهاي مختلف
افغانستان نامعلوم 9/0 14/0 نامعلوم نامعلوم
الجزاير 051 53/0 32/5 7/10 5/0
بحرين 42/5 34/9 55/24 نامعلوم 9/14
بنگلادش 01/0 نامعلوم 3/0 7/1 نامعلوم
جيوتي 15/0 نامعلوم 27/1 نامعلوم نامعلوم
مصر 62% 91% 02/6 3/13 5/1
اندونزي 04/0 82% 7/2 5/8 9/0
ايران 15% 00 18/11 8/13 2/0
عراق نامعلوم 19/3 310 8/8 نامعلوم
اردن 82% 29/1 58/8 1/12 2/1
كويت 69/3 49/10 59/23 1/46 4/14
ليبي نامعلوم نامعلوم 36/8 2/11 نامعلوم
مالزي 86/2 86/5 76/19 4/25 7/8
مراكش 45/0 72/0 44/5 8/11 2/1
عمان 74/1 10/2 23/9 1/33 9/3
پاكستان 04/0 39/0 94/1 3/6 4/0
قطر 58/4 09/12 99/25 نامعلوم نامعلوم
عربستان سعودي 58/0 96/4 26/14 8/19 6/5
سومالي نامعلوم نامعلوم 14/0 نامعلوم نامعلوم
سوريه 07/0 3/1 54/9 3/11 4/1
تونس 52/0 47/1 06/8 1/13 2
تركيه 95/0 32/2 41/25 6/21 5/3
امارات متحده 88/8 62/10 90/38 34 4/20
يمن 04/0 12/0 34/1 0/3 2/0
ايالات متحده 11/39 86/45 13/66 6/100 1/100
روند گسترش اينترنت در كشورهاي اسلامي بسيار آرام است.بالاترين درصد جمعيت مرتبط با اينترنت در امارات متحده عربي است كه كمتر از 10% (8/8% ) است.ميانگين افراد مرتبط با اينترنت در كشورهاي اسلامي 58/1 % است.اين عدد به وضوح در مقايسه با ميانگين[مشابه]در كشورهاي در حال توسعه(19%) و به نسبت ساير مناطق جهان پائين است.
دين اسلام و گسترش اينترنت
در مرحله بعد،اجراي مدل آماري رگرسيون به نسبت درصد جمعيت مرتبط با اينترنت به عنوان متغير وابسته(Y) و درصد مسلمانان بر كشور به عنوان متغير مستقل(X) بود.دريافتم كه ضريب(اثر)دين اسلام در گسترش اينترنت (03/0-) است و اين بدان معني است كه هرچه درصد مسلمانان يك كشور بيشتر باشد ميزان گسترش اينترنت(با ميزان اطمينان 95% )كمتر است.
توضيحات ديگر در خصوص نرخ گسترش اينترنت
• رسانههاي سنتي
• قوانين حكومتي
هرچند در برخي موارد،دلايل مذهبي تنها بهانهاي براي نياز حكومت به سرکوب نمودن مخالفان خود است در كشورهايي كه حكومت،سخنان منتقدان را سانسور يا محكوم مي نمايد،شكي نيست كه روند گسترش اينترنت كند شده است زيرا كسانيكه در راس قدرتاند مي ترسند كه دسترسي آزاد به اينترنت نظارت دولت بر اطلاعات را تضعيف نمايد.
مقامات سعودي درسال 1998 بطور مبهم بيان داشتند كه تأخير مداوم در گشايش اينترنت براي دسترسي همگاني براي يافتن ابزاري بوده است كه اولياي امور بتوانند جريان اطلاعات ناخواسته را مسدود نمايند.
ابزارهاي حكومت براي [اعمال] محدوديت
حتي حكومتهايي كه ظاهراً دسترسي محلي عمومي به اينترنت را مجاز دانستهاند انواعي از روشها را براي تعديل آن به کار بسته اند.گروه جهاني مدافع آزادي اينترنت روشها را به چهار دسته ذيل تقسيم مينمايد:
• قوانين ويژه اينترنت
• استفاده از قانونهاي موجود
• مجوزها و تعهدها مبتني بر محتواي[مطالب اينترنت]كه براي استفادهكنندگان و ارائه كنندگان خدمات اينترنتي بكار ميرود
• كاربرد اجباري و ابزارهاي فيلتر كردن،طبقهبندي و برچسب گذاري محتوايي
عربستان سعودي،يمن،و امارات متحده عربي نظارت خود را از طريق خدمات دهندگان حدواسط (Proxy Servers) اعمال ميكند.[اينها]ابزارهايي هستند كه بين کاربران نهايي و اينترنت به منظور فيلتر و مسدود كردن موضوعات ويژه قرار ميگيرند.كشور تونس دقيقترين قانون ويژه اينترنت را وضع نموده است كه عمدتاً براي اطمينان از عدم گريز مطالب اينترنتي از نظارت شديد دولت بر مطالب ساير رسانهها طراحي شده است.بعلاوه در كشورهايي كه قوانين مخصوص به اينترنت وضع نشدهاند قوانين نوشته و نانوشته محدود كننده ي آزادي بيان و مطبوعات اثر رعبآوري برآنچه كه دراينترنت بيان ميشود،دارد،بخصوص درگفتگوي افراد در تالارهاي گفتگو در كشورهايي كه حكومت معمولاً تلفن مخالفان را كنترل مي نمايد،اين ظن در كاربران اينترنت وجود دارد كه حق حريم خصوصي نامه نگارنده با وجود نظارت دولت بر برنامههاي الكترونيك شكسته شود.به عنوان مثال يك شهروند بحريني مظنون به ارسال الكترونيك اطلاعات «سياسي» به مخالفان خارج از كشور بيش از يك سال در زندان به سر برد.
براي تحليل ارتباط تعديلات دولتي و گسترش اينترنت لازم است كه ميزان اين تعديلات و بازرسيها مشخص شود كه البته كار دشواري است.در عوض من از شاخص موسسه خانه آزادي براي سطح آزادي در كشورها(جدول 1)استفاده نمودم كه يك شاخص مركب از حقوق سياسي و آزاديهاي مدني است. برخلاف حدسيات من،بين سطح دموكراسي و درصد مردم مرتبط با اينترنت رابطه ضعيفي وجود داشت(با[ضريب] همبستگي 17/0).
در كشورهايي كه بالاترين درجه آزادي(دموكراسي)وجود داشت(نظير كشورهاي اندونزي،اردن،كويت)درصد بالايي از مردم با اينترنت مرتبط نبودند(اردن و اندونزي4/0%).يك توزيع ممکن براي اين نتيجه غيرمنتظره،فقدان تفاوت[قابل توجه]سطح آزادي اين كشورها باشد.زمانيكه كه كشورهايي از سطح پائيني از آزادي برخوردارند(بين0/4 و 0/7)،اين فقدان تفاوت که حتي با گسترش اينترنت مقايسه ميشود،همبستگي ضعيفي را نشان ميدهد.
• ادبيات و غيرانگليسي زبانها
با اين وجود،تعداد پايگاههاي اينترنتي سازمانهاي اسلامي محلي(Local Islamic Orgaisstion)كه از زبان محلي براي ارائه منابع به غيرانگليسي زبانها استفاده ميكنند،رو به افزايش است.
در يك مطالعه جامع جديد در مورد استفاده اينترنت درجهان عرب مشخص شد كه پايگاههاي[اينترنتي]به زبان عربي بيشتر از پايگاههاي عربي به زبان انگليسي استفاده شدهاند.در كشورهاي اسلامي ميزان بيسوادي بالا است.ميزان متوسط بيسوادي در كشورهاي اسلامي 5/65% است.همانطور كه ميدانيم،اغلب اطلاعات در اينترنت بصورت نوشته هستند.حتي با وجود فنآوريهاي نوين،هنوز مردم بيسواد نميتوانند[در اينترنت]آنچه را مي خواهند جستجو كرده و بيابند.هرچند،رابطه قدرتمندي بين ميزان بيسوادي و گسترش اينترنت دركشورهاي اسلامي نيافتم(با [ضريب] همبستگي 3/0).
• قيمت كامپيوترهاي شخصي،ارتباطات اينترنتي و تماسهاي تلفني
علت احتياجات متعدد به واسطه منابع محدود ملي مي باشد.(كشورهاي با درآمد ناخالص داخلي پائين اولويتهاي ديگري[براي صرف بودجه] دارند).ترس از دست رفتن كنترل بر اطلاعات و تمايل به محافظت از منابع(انحصاري)تك قطبي ارتباطات راه دور كشور نيز[در اين امر]دخليل اند.
در بسياري ازكشورها،ماليت ها و سياستهاي ارتباطات از راه دور به افزايش[حق]اشتراك اينترنت منجر گرديده و منتج به استفاده کمتر از اين پديده مي گردد.وقتي به قيمت استفاده از اينترنت توجه ميكنم،بايد،هم بهاي ارتباط با خدمات دهندگان اينترنتي (ISP) و هم بهاي ارتباط تلفن محلي را(برفرض اينكه خدمات دهندة اينترنتي محلي موجود باشد) در نظر بگيريم.بعلاوه مهم است كه اين قيمت را با درآمد طبقه متوسط جامعه مقايسه نمائيم.در بيشتر كشورهاي اسلامي قيمت اشتراك اينترنت بخصوص وقتيكه سطح درآمد طبقه متوسط جامعه در نظر گرفته نشود، بسيار بالا است و بنابراين دليل ديگري براي تسريع سير نزولي اينترنت فراهم ميآيد.
مثالهايي از ساختارهاي قيمت گذاري كشورها
در اوايل سال 1999 اشتراك ماهانه يك كاربر بهمراه هزينه تلفن به طور متوسط معادل 70 دلار آمريكا بود.خدمات دهندگان خصوصي اينترنت خطوط خود را از شركت ارتباطات راه دور كشور[دولتي] ميگرفتند و گرفتار سياستهاي قيمتگذاري بالاي آن بودند.
مراکش
در سال 1999 اشتراك اينترنت ماهانه مشتمل بر 15ساعت ارتباط اينترنتي بعلاوه هزينه ارتباط تلفن(2 دلار در ساعت) معادل 20دلار آمريكا بود.اين قيمت براي كشوري با يكي از پائينترين سرانههاي درآمد ناخالص داخلي(310/3 دلار) كاملاً گران است.
عربستان سعودي
ساختار قيمتگذاري اشتراكات اينترنتي بوسيله«علم و صنعت ملك عبدالعزيز»(KACST) وضع شد.آنها پائينترين قيمت ارائه خدمات اينترنت را 5/1ريال در ساعت و بالاترين قيمت را 5/4ريال تعيين كردند.همراه با[يك]هزينه ماهانه ثابت 100 تا 150 ريالي تلفن.ارتباطات اينترنتي در عربستان سعودي 5/4 ريال در ساعت هزينه دارد. 5 ساعت در ماه استفاده از اينترنت،بين 36 تا 44 دلار آمريكا هزينه دارد.به علت نبود اطلاعات[كافي]در مورد هزينههاي اشتراك اينترنت،نتوانستم ارتباط آن با گسترش اينترنت را بررسي نمايم.هرچند اين ارتباط روشن و بيابهام است.در عوض من ارتباط سرانه درآمد ناخالص داخلي و گسترش اينترنت را مورد تحليل قرار دادم.
منطق پشت اين[نظريه]آن بود كه حتي اگر كشورهاي اسلامي هزينه ثابتي براي اشتراكات اينترنتي(مثلاً 20 دلار آمريكا در ايالات متحده)داشته باشند،تفاوت درآمدهاي بين اين كشورها بر كاربرد اينترنت اثر ميگذارد؛هرقدر كه كشور فقيرتر باشد،درصد افرادي كه از پس هزينه اينترنت بر مي آيند كمتر است.
از آنجاكه مي دانيم هزينه اينترنت در كشورهاي اسلامي حتي از20 دلار آمريكا هم بالاتر است بوسيله همبستگي بين سرانه در آمد ناخالص داخلي و گسترش اينترنت مي توانيم اثر قيمتهاي بالاي اشتراك اينترنت را هم نشان دهيم.ارتباط قدرتمندي بين سرانه درآمدناخالص داخلي وگسترش اينترنت يافتم.(با[ضريب] همبستگي 85/0 ).
اعتراضات مذهبي به اينترنت و جامعه اطلاعات
• تعارض اسلام با تجدد«غرب»
دولتها و حاميان آنها اين آواها را براي توجيه شيوه نفوذي و پدرمآبانه خود در[دادن] اجازه عمومي براي دسترسي به اينترنت به صدا درآوردهاند.به طور مثال از سخنگوي جامعه كامپيوتر كشور سوريه،كه بوسيله پسر رئيس جمهور اسبق حافظ الاسد اداره ميشود،نقل شده كه گفته است:مشكل ما اين است كه … ما جامعهاي سنتي هستيم و بايد چيزي را كه نميتواند با جامعه ما منطبق شود را بشناسيم.
گفتههاي مشابهي نيز از سعوديها وجود دارد.صالح عبدالرحمن العادل رئيسkacst،گفته كه آنچه اينترنت ارائه ميدهد عبارت است از«خدمت مهمي در پخش و توزيح اطلاعات»،و اين درحالي است که از جنبه منفي نيز برخوردار است كه با ايمان و رسوم اسلام عربي ما منافات دارد.
رئيس شركت فنآوري سعودي(Silkinet)،در توضيح تأخيرهايي در اجازه دسترسي محلي اينترنت،گفته است: «تلاشهايي درجهت فراهم كردن بهترين فنآوري مدرن انجام ميشود،تا زمانيكه مطمئن باشيم با رسوم و فرهنگ منطقه منافات ندارد.»
• احساس اينكه تصوير اسلام در راه غرب قرباني ميشود
• فنآوريهاي«حلال»(مجاز) درمقابل فنآوريهاي«حرام» (غيرمجاز)
اسلام و تجارت الكترونيك
يك راه حل،استفاده از كارتهاي بستانكاري در معاملات است.
يك كارت بستانكاري هيچ بهرهاي دربرندارد و مورد فروش را[تا دريافت]پول مشتري در حسابش نگاه ميدارد(والبته شامل هيچ بهرهاي نميشود).مشكل اين راه حل اين است كه حساب بستانكاري معامله بري از ربا را فقط از طرف مشتري تأمين مينمايد نه از طرف تاجر.تاجر هنوز بايد درصدي هزينه براي هر معامله به مؤسسه اقتصادي ارائه کننده كارت بستانكاري بپردازد.
راه ديگر استفاده از الگوي معاملات اقتصادي اسلامي(IFTM)است كه يك الگوي تجارت الكترونيك جديد است كه از روشهاي جايگزين و حلال(آنچه در قوانين اسلام مجاز است)براي تجارت استفاده ميكند و بنابراين مسلمانان را قادر به خريد اينترنتي مينمايد.يك مؤسسه اقتصادي،مبلغي به عنوان انجام خدمات به ازاي حق المعامله الكترونيك دريافت مي نمايد.اين مبلغ خدمات براساس هزينههاي واقعي انجام معامله و نه يك درصد ثابت از معامله است.
اين الگو فقط يك راه براي مسلمانان است كه ميخواهند در بازار تجارت الكترونيك شركت نمايند.هرچند اين راه حل پيچيده است و نيازمند ايجاد مؤسسات جديد اقتصادي است كه از[اين]مدل اقتصادي استفاده نمايند.نكتهاي كه بايد از اين مثال گرفته شود موانع واقعي مسلمانان براي كاربرد آزادانه اينترنت مانند جهان غرب است.
منافع بالقوه اينترنت براي جوامع اسلامي
• فراهم كردن اطلاعاتي دربارة اسلام
از نقطه نظر تاريخي،فرستاده بزرگ خداوند(محمد[ص])روشهاي مختلفي براي آشنا كردن مردم و جوامع با دين اسلام را بكار برده است.در عصر حاضر نيز از فنآوري،راديو،نوارهاي صوتي و تلويزيون بطور گسترده براي انتشار قرآن، حديث و تعاليم اسلامي در سراسر دنيا استفاده مي گردد.
اخيراً اينترنت به عنوان پديده اي مقرون به صرفه و سريعترين روش ارائه دانش،اطلاعات و اخبار به بيليونها نفر در دنيا ظهور نموده است.اينترنت به همين صورت مي تواند براي نشر عقايد و مذهب اسلامي بكار برود.بعلاوه مسلمانان بسادگي ميتوانند به غير مسلمانان روش زندگي را بياموزند و تلقي صحيح از اسلام را در ديدگان غرب عوض نمايند.
با اينترنت مسلمانان ميتوانند اطلاعات مهمي دربارة اسلام كه در زندگي به آن احتياج دارند را بدست آورند.بطور مثال مي توانند اطلاعات مربوط به اوقات شرعي نماز،محل مساجد و بخشهايي از قرآن را بگيرند.همچنين ميتوانند اطلاعات ديگري را نيز كه مورد علاقهشان است مانند تحقيقات،ادبيات و آمار اسلامي را دريافت كنند.
دغدغه مسلمانان اين است كه مطمئن شوند دانش دقيق و درست اسلام در اينترنت ارائه شده است.
مواردي از آيات ساختگي(و نسبت داده شده به )قرآن و احاديث از منابع بدون نام در اينترنت وجود داشته است.بنابراين به نظارت هميشگي درخصوص اطلاعات در مورد اسلام نياز است تا اطلاعات گمراه كننده و ساختگي فوراً شناسايي و اصلاح گردد.كار سخت دوم،توسعه ساز و كار اعتبار دهي و صحت سنجي اطلاعات به خصوص در ترجمه قرآن و حديث،قبل از قرارگيري برروي اينترنت است.
فضاي مجازي(Cyberspace)اسلامي
پايگاههاي فراواني وجودداردكه اطلاعات عمومي دربارة اسلام را به نمايش ميگذارد؛براي مثال[پايگاه] RSS(جامعه قرآن صانع)در آمريكاي شمالي براي مسلمانان و غيرمسلمانان اطلاعاتي در مورد مسائل مختلف اسلامي را فراهم ميآورد.
پايگاههاي ديگري مثل Cybermuslim و Islamcity دربارة اسلام اطلاعاتي مانند اوقات شرعي و تقويم اسلامي و ترجمه انگليسي قرآن ارائه ميكنند.پايگاههاي متعدد داراي محتوي ويژه نيز ميتوان يافت.به عنوان مثال پايگاه دانشگاه ايليونز(UIUC) نه تنها حاوي مفاهيم پايه اسلام است بلكه دربارة علوم جنين شناسي و رياضيات مو به مو در قياس با قرآن بحث مينمايد.
[دربارة]رسانهها و مفاهيم سياسي از يك ديدگاه يگانه اسلامي نيز[مطالبي] وجود دارد.حزب اسلامي بريتانيا پايگاه مخصوص خودش را دارد و نه فقط مسلمانان انگلستان بلكه جامعه عام بريتانيا را مخاطب قرار ميدهد.
به همين صورت،[پايگاه] (Muslim Mdia I) يك پايگاه خبري در انگلستان است که درخصوص اخبار جهان اسلام بحث مي کند.اين پايگاه ديد متفاوتي در مورد اتفاقات جهان ارائه ميكند.ممكن است براي غيرمسلمانان هم جالب و احتمالاً تحريك كننده باشد.
• ايجاد دنياي[مجازي]اسلامي
در اينترنت مسلمانان مي توانند اجتماعاتي بوجود آورند كه درجاي ديگر ايجاد آن دشواراست.راهي كه اينترنتي ميگشايد براي مخالفت است.براي مثال الجزايريها مي توانند از پايگاههاي اينترنتي متعددي بازديد نمايند كه بوسيله گروههاي اسلامي ايجادشدهاند كه ممنوعهاند و در داخل الجزاير از پايگاه خبري برخوردار نمي باشند.
مانند جبهه اسلامي صلات(Front Islamique de salut)
نتيجهگيري
دين اسلام ارزشهاي فرهنگي و پايههاي مذهبياي دارد كه با اينترنت(و ساير جنبههاي فن آوري اطلاعات)در تضاد است.بسياري در دنياي اسلام از فقدان هويت به علت استحاله غربي شدن درهراس مي باشند.درنتيجه،نفوذ اينترنت در كشورهاي اسلامي درحال حاضر پائين است و به نسبت غرب باسرعت آهستهاي پيش ميرود.اين نتيجهگيري بوسيله تحليلهاي آماري تقويت ميشود كه ثابت مي كند كه هرچه درصد مسلمانان در كشوري بالاتر باشد درصد کاربران به اينترنت كمتر است.[اين]بدان معني است كه بين مذهب و اسلام و گسترش اينترنت همبستگي معكوس وجود دارد.
نتيجه دوم اين مقاله بيان اثرات مستقيم و غيرمستقيم دين اسلام برنفوذ اينترنت است.در بيشتر موارد كشورهاي اسلامي خصوصيات مردم شناختياي دارند كه به عنوان موانعي در توسعه اينترنت شناخته ميشوند.به طور مثال درآمد ناخالص داخلي پائين،ميزان بالاي بيسوادي و سطح پائين مردم سالاري.
در نتيجه يك اثر دوگانه بر اينترنت وجود دارد:
• اثر مستقيم تعارض دين اسلام با اينترنت
• اثرغيرمستقيم خصوصيات مردم شناختي كه نشر اينترنت را عقب نگه ميدارد
با وجود اينكه وضعيت فعلي فن آوري اطلاعات در كشورهاي اسلامي اميدواركننده نيست پيشبيني خوشبينانه اين است كه اين وضعيت در آينده تغيير خواهد نمود.
يك علت اين است كه حتي حكومتهاي غيرمردم سالار نيز در حال درك فوائد بالقوه اينترنت براي كشورشان هستند و حتي امروزه ميبينيم كه شروع به بازگشايي درهاي كشور در استقبال از پديده اينترنت كردهاند.علت دوم سودي است كه مسلمانان از دنياي[مجازي]واقعي ميتوانند ببرند و اكنون هم ميبرند مانند آموزش دين اسلام به غيرمسلمانان، ايجاد جوامع[مجازي]واقعي و دسترسي به اطلاعات ذيقيمت اسلامي.من معتقدم هرچه پيش رويم قدرت بازار، شرايط فعلي را تغيير خواهد داد و ما كاربران بيشتري را در كشورهاي اسلامي با مطالب اسلامي بر روي شبكه خواهيم ديد.
پي نوشت ها :
* (Shai-lee Spigelman)استاد دانشكده حكومت جان اف كندي دانشگاه هاروارد
منابع:• Wanu.gss.org/articles/sufism/toc.html
• www.Islam.org
• Www. Students Uiuc.edu/wasfy/Islamlink.htm
• www.au.malaysia.net/muslimdia
• Www. Iisalgeria.org
• www.glas.org
www.ksg.harvard.edu/iip/stp305/Fall2000/spigelman_files/slide0001.htm
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت: hojatpoor
/ج