درمان کسلی و کاهلی در نماز

علاج کسلی در نماز

اگر در مورد درمان کسلی و کاهلی در نماز و بی حالی و بی اشتیاقی در نماز نگران هستید.این مطلب راسخون را مطالعه بفرمائید.
چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
علاج کسلی در نماز

مقدمه:

نماز در میان عبادت های دیگر در قله و اوج قرار دارد، تا جایی که در روایات ما از آن به معراج مؤمن، یا ستون دین، تعبیر شده است و این تعبیرات نشان از اهمیت این فرضیه ی الاهی دارد.

از طرفی تحقق یک پدیده در خارج نیاز دارد که مقتضی آن موجود و مانع آن مفقود باشد. نماز هم از این قاعده بی نیاز نیست.در نماز تحقق مقتضی و رفع موانع و وصول به نماز واقعی با رعایت شرایط و آداب ظاهری و باطنی نماز میسور است.

سخن گفتن درباره ی درمان کسلی و کاهلی در نماز بسیار است، اما در این مطلب راسخون به صورت فشرده به این موارد: توجه به خدای متعال و چرایی عبادت، پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد، تلاش برای تهذیب نفس، انجام دادن کارهای مثبت، دوستی خداوند متعال، شیعه بودن ،اول وقت نماز خواندن اشاره می شود:

همچنین  در ادامه به به تقویت گرایش به نماز و تقویت اراده در اقامه نماز، آشنایی با اسرا و فلسفه نماز، خودتان را وادار به نافله کنید، نماز را به جماعت بخوانید، دائم الذکر بودن، مراقب نفس خویشو دوستی با افراد اهل نماز  خواهیم پرداخت
 

درمان کسلی و کاهلی در نماز

1. توجه به خدای متعال و چرایی عبادت:
یعنی نمازگزار باید معرفتی نسبتاً درست از خدای متعال داشته باشد و بداند که با چه کسی رو به رو می شود. خدای متعال کمال محض است و جامع همه ی کمالات بلکه عین کمال است و یکی از کمالات الاهی حکمت است.


به همین دلیل تمام افعال الاهی هدفمند است، و از افعال الاهی، آفرینش جهان هستی و گل سرسبد آن انسان است و هدف آفرینش، رسیدن به کمال (تکامل) است که این حقیقت جز از راه صحیح (صراط مستقیم) میسر نمی شود، و صراط مستقیم همان بندگی خداوند است:

«وَ أَنِ اعْبُدُونی‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقیم‏»؛(1) یعنی اطاعت از همه دستورات و قانون الاهی که مهم ترین و بارزترین آنها، در قالب عبادت تجلی می یابد.

اگر کسی فلسفه ی عبادت را نداند نصیبی از آن نمی برد و فلسفه ی عبادت فقط در پرتو بینش دینی قابل دریافت است.
 

2. پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد:
میزان تأثیر اعمال بستگی کامل به زمینه های قبلی و توجه و اخلاص افراد دارد، به همین سبب عبادت در افراد تأثیرات کاملا مختلفی دارد.
 

پرهیز از اموری که با عبادت منافات دارد و اثر آن را خنثی می سازد، از امور بسیار مهم است.

مانند دو مریض که هر دو به دستور پزشک عمل کرده و داروهای خود را به موقع می خورند، ولی یکی، از چیزهای زیان بار پرهیز می کند و دیگری بی پرواست و اهل پرهیز نیست. در این صورت سفارش و نسخه ی پزشک برای دومی بی اثر یا کم اثر است.

باید از اعمال ظلمت زا (گناه) پرهیز کنیم تا عبادت در باطن ما اثر کند و موجب نشاط گردد. لذا در روایات وارد شده است، تا آن جا که برایتان امکان دارد از گناه فاصله بگیرید.

زیرا ظلمت با گناه به باطن راه می یابد، «اذا اذنب الرجل دخل فی قلبه نقطة سوداء».؛(2)

امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کان أبی (ع) یقول: ما من شی‏ء أفسد للقلب من خطیئة، إنّ القلب لیواقع الخطیئة فما تزال به حتّى تغلب علیه فیصیّر أعلاه أسفله».؛(3)

پدرم [امام باقر] (ع) مى‏فرمود: هیچ چیز براى قلب زیانبارتر از گناه نیست، چه آنکه قلب با گناه مى‏آمیزد و با آن گلاویز مى‏شود تا بالاخره گناه بر قلب چیره شده و آن را وارونه مى‏سازد.

یعنى قلب به حساب طبع اولى، ملکوتى و رو به خدا ست، ولى در اثر گناه چهره‏اش وارونه گشته، ناسوتى و شیطانى مى‏شود.

امام صادق (ع) مى‏فرماید: «إنّ الرّجل یذنب الذّنب فیحرم صلوة اللّیل و إنّ العمل السّیّئ أسرع فی صاحبه من السّکّین فی اللّحم».؛(4)

گناه انسان را از عبادت و تهجّد محروم مى‏سازد و لذّت مناجات با خدا را از او سلب مى‏کند و تأثیر گناه از کارد برنده سریع‏تر است؛(5)

مثنوی مولوی در این باره داستان گناهکار و جناب شعیب را بیان می کند و می گوید:

آن یکى مى‏گفت در عهد شعیب
که خدا از من بسى دیدست عیب‏
چند دید از من گناه و جرم‏ها
وز کرم یزدان نمى‏گیرد مرا
حق تعالى گفت در گوش شعیب
در جواب او فصیح از راه غیب‏
که بگفتى چند کردم من گناه
وز کرم نگرفت در جرمم اله‏
عکس مى‏گویى و مقلوب اى سفیه
اى رها کرده ره و بگرفته تیه‏
چند چندت گیرم و تو بى‏خبر
در سلاسل مانده‏اى پا تا به سر
زنگ تو بر توت اى دیگ سیاه
کرد سیماى درونت را تباه‏
بر دلت زنگار بر زنگارها
جمع شد تا کور شد ز اسرارها...
از نماز و از زکات و غیر آن
لیک یک ذره ندارد ذوق جان‏
مى‏کند طاعات و افعال سنى
لیک یک ذره ندارد چاشنى‏
طاعتش نغز است و معنى نغز نى
جوزها بسیار و در وى مغز نى‏
ذوق باید تا دهد طاعت بر
مغز باید تا دهد دانه شجر
دانه بى‏مغز کى گردد نهال
صورت بى‏جان نباشد جز خیال‏
چون شعیب این نکته‏ها بر وى بخواند
از تفکر همچو خر در گل بماند
؛(6)
 

3. تلاش برای تهذیب نفس:
هدف از تهذیب نفس، کنار زدن حجاب ها و پرده هایی است که میان انسان و فطرت او مانع گردیده و اجازه ی تبلور و تجلی به آینه ی خدانمای فطرت را نمی دهد.

این پرده ها و حجاب ها برگرفته از گناهان، غفلت، و فرو رفتن در عالم ماده و مادیات و فراموش کردن خدا و آخرت و عالم ملکوت است.

تمام دستورات و احکامی که در شرع مقدس وارد شده، همگی هدف واحدی را دنبال می کند و آن کم رنگ کردن و یا کنار زدن این حجاب ها و درخشش گوهر فطرت و حقیقت انسان است که در زیر خروارها گرد و خاک غفلت و عصیان مدفون گشته است. «قد افلح من زکیها و قد خاب من دساها».؛(7)

4. انجام دادن کارهای مثبت:
از سویی روح، همه کاره در عالم بدن است و تمام اعضا و جوارح تحت فرمان اویند و از سویی دیگر همو محل نورانیت ها و ظلمت هاست و از اعمال انسان تأثیر می پذیرد.
 

تأثیر فوری کارهای مثبت و منفی بر روح بر کسی پوشیده نیست و از جمله ی اعمال مثبت انجام عبادات است؛ یعنی اگر انسان ده درجه نورانیت داشته باشد و نماز شب هم بخواند و یا در رفع حوایج مردم کوشا باشد و...

این اعمال خوب به نورانیت روح او می افزاید و همین باعث توان مندی بیشتر روح و باطن او می شود و این نورانیت عظیم اسباب نشاط در عبادتی مثل نماز را فراهم می آورد. البته عکس این موضوع هم در اعمال ظلمانی صادق است. «قل کل یعمل علی شاکلته».؛(8)
 

5. دوستی خداوند متعال:
خطا و گناه آدمی، ریشه در دنیا دوستی و گرایش افراطی به لذت های مادی و طبیعی آن دارد. «حب الدنیا رأس کل خطیئة». بنابراین،

اگر کسی بخواهد دلش را از گناه خالی کند، باید با ریشه و منشأ آن بستیزد و بکوشد که از شدت محبت دنیا در دلش بکاهد و گرایش به لذت های طبیعی را در نفس خویش تعدیل نماید.

که اگر چنین کند و به استعانت خدای متعال، در این کار سترگ موفقیتی به دست آورد، می تواند دلش را از گناه خالی کند و به جای آن محبت خدای بزرگ و اولیای او را جایگزین نماید.

6.شیعه بودن 
باید بدانید اهل بیت(ع) نماز را خیلی دوست داشتند و نور چشم خود را نماز می دانستند و تأکیدها و سفارش ها و وصیتهای فراوانی نسبت به نماز داشتند، پس لازمه دوست داشتن آنها این است که نماز را که محبوب آنها بوده است را دوست بداریم.

7.اول وقت نماز خواندن
. نماز اوّل وقت در دنیا عمر انسان را زیاد می کند، مال و اموال او را زیاد می کند، اولاد او را صالح می گرداند و در موقع مرگ او را از ترس مرگ ایمن می کند، او را داخل بهشت می گرداند.

و در قبر سئوال نکیر و منکر را بر انسان آسان می گرداند، قبر او را وسیع می کند، دری از درهای بهشت را به روی او می گشاید.

و در محشر صورت او مثل ماه، نورافشانی می کند، نامه عملش به دست راستش داده می شود، حساب را برای او آسان می گرداند و در موقع عبور از صراط، خداوند از او راضی می شود، به او سلام می دهد، نظر رحمت به او می فرماید.

نمونه ای از آثار خواندن نماز اول وقت
رفع حزن و اندوه :رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وقتی احساس خستگی و گرفتگی می‌کرد به بلال می‌فرمود: «یا بلال ارحنا بالصلاة؛؛(9)

با ایمان از دنیا رفتن:امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: روزی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نزد یکی از اصحاب رفتند که می‌خواست از دنیا برود. فرمود: ‌ای ملک الموت! با رفیق من مدارا کن چون او مؤمن است. 

عزرائیل گفت: مژده باد ‌ای محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)! به درستی که من رفیق هر مؤمن هستم (و با او مدارا می‌کنم). سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) (به اطرافیان) ملک الموت در اوقات نماز با آنان مصافحه می‌کند.

پس اگر از افرادی باشند که بر نماز مواظبت می‌کنند، وقت مردن به او تلقین می‌کنند که شهادت دهند به لا اله الا الله و محمد رسول الله و هم‌چنین شیطان را از او دور می‌کند. 

نجات از آتش:پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «مَا مِنْ عَبْدٍ اهْتَمَّ بِمَوَاقِیتِ الصَّلَاةِ وَ مَوَاضِعِ الشَّمْسِ إِلَّا ضَمِنْتُ لَهُ الرَّوْحَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ انْقِطَاعَ الْهُمُومِ وَ الْأَحْزَانِ وَ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ»؛ ؛(10)

 «هر کسی که وقت نماز و مواضع خورشید را مهم بداند، برای او آرامش هنگام مرگ و دوری از غصه و حزن و نجات از آتش را تضمین می‌کنم».

 

8. تقویت گرایش به نماز و تقویت اراده در اقامه نماز
براى تقویت اراده باید دانست که: فرد با اراده کسى است که داراى هدفى معقول بوده و تا موقعى که به آن نرسیده است، از تعقیب آن باز نمى‏ایستد. مشکلات و موانع روانى یا مادى، به اراده و عزم او لطمه نزده و از پیشرفتش جلوگیرى نمى‏کند.

بنابراین در اولین گام، براى رفع اضطراب و کسب روحیه قوى باید هدف و یا اهداف دقیق و مشخص خود را از زندگى یا کارى که مى‏خواهد انجام دهد، براى خویش ترسیم نماید.

دومین گام، شناخت توانایى‏ها و استعدادهاى نهفته در وجود خویش است. همه ما در وجود خود از استعدادهایى برخورداریم، کافى است این نیروها را بشناسیم و براى رسیدن به هدف، آنها را به کار گیریم.

سومین گام، برنامه‏ ریزى است. باید براى تمام کارها و فعالیت‏هاى شبانه‏ روزى، برنامه‏اى مدوّن و منظم داشته باشید. بدین منظور از جدولى استفاده کنید که در ستون افقى آن، ساعات شبانه‏

روز و در ستون عمودى، ایام هفته را یادداشت کرده و تمام کارهاى روزانه را در آن درج کنید (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و...). هر فعالیتى را در زمان خاص خود در جدول بنویسید و هیچ زمانى را بدون کار خالى نگذارید.

هر روز صبح با نگاهى به آن برنامه، به اجراى دقیق آن بپردازید و شبها قبل از خوابیدن، آن را محاسبه و ارزیابى کنید.

شایسته است همچون یک محاسبه‏ گر جدى و قاطع، فعالیت‏هاى روزانه و میزان موفقیت خود در انجام دادن کارها را بررسى کنید. در صورت موفقیت خود را تشویق کنید و در صورت تخلّف از برنامه و سهل‏انگارى در اجرا، خود را تنبیه نمایید.

چهارمین گام، تلقین است. تلقین به خود در تقویت اراده اثر قابل ملاحظه‏اى دارد. بنابراین هر روز جملاتى را به خود تلقین کنید؛ مانند:

«من اراده لازم براى انجام کارهایم را دارم» «هیچ چیزى نمى‏تواند اراده‏ام را متزلزل کند»، «اراده من هر روز محکم‏تر مى‏شود»،«من می توانم نمازهایم را بخوانم»

پنجمین گام، توجه به تدریجى بودن تقویت اراده است. براى به دست آوردن اراده‏اى قوى و محکم، تدریجى بودن آن و نیاز به تمرین و ممارست امرى لازم و ضرورى است. گمان نکنید مى‏توانید به طور دفعى و بدون هیچ تلاشى، به آن دست یابید.

بنابراین باید عزمتان را جزم کنید و با اراده ای قوی در خواندن نمازهای روزانه، کوشا باشید.

 9.آشنایی با اسرا و فلسفه نماز؛
در ظاهر نماز باطنی نهفته است. با انجام این ظاهر باید به حقیقت آن دست یافت. به طور نمونه هر گاه به سجده می خواهی بروی بیاد بیاور که خدا ما را از خاک ایجاد کرد.

هنگامی که سر از سجده بر داشتی در دل بگذران که خدا ما را از خاک به این هستی آورد. در هنگام رفتن به سجده ی دوم به خود یاد آوری کن بازگشت ما دوباره به این خاک خواهد بود.

هنگامی که سر از سجده ی دوم برداشتی با خود بگو: ما دوباره از خاک زنده می شویم.( اسرار نماز/ آیت الله جوادی آملی).

این توجهات و تأملات عشق، هدف و خدا را در زندگی ما خواهد آورد. کافی است برای مدتی نماز خود را این گونه بجا بیاورید. آن وقت خواهید دید که دیگر نماز را نمی شود رها کرد.

- ابتدا این کار با زحمت و ریاضت انجام می شود، ولی بعد از مدتی آسان خواهد شد و رضایت الهی را در آغوش خواهید کشید. برای مدتی خود را به نماز وادارید و آن را بجا بیاورید.

حتماً شما توانایی این را دارید که نماز را برای مدتی ادامه دهید و به آن بپردازید. این کار شما باعث می شود که سَدی که بین شما و نماز پیدا شده است شکسته شود.

هنگامی که این حالت اتفاق افتاد دیگر نماز خواندن برایتان به آن دشواری که تصور می کردید، نخواهد بود.

10-خودتان را وادار به نافله کنید،
شاید یکی بگوید: آقا! من هنوز در نماز واجب خود سست هستم و حال خواندن نماز واجبش را ندارم، آن وقت می‌گویید نافله بخوانم؟!

بله، اتّفاقاً نسخه همین است. اگر خودمان را وادار به نافله کردیم و نافله‌های صبح، ظهر و عصر و مغرب و عشا را خواندیم؛ آن‌وقت اشتیاق به صلاه در ما به وجود می‌آید.

در یک روایت است که وقتی انسان، نافله می‌خواند؛ پروردگار عالم رو به ملائکه‌اش می‌کند و می‌فرماید: ببینید بندگان من چیزی را که برایشان واجب و تکلیف نکردم، دارند به عشق من می‌خوانند؛ حالا من هم حیا می‌کنم آن را که تکلیف کردم، از آن‌ها نپذیرم.

بالاخره امکان دارد در واجبات ما نقص باشد، مگر نیست؟! چه کسی می‌تواند مدّعی شود نماز من مقبول است؟! حتّی اگر صحیح هم بخوانیم، مقبولیّت با صحّت صلاه فرق می‌کند.

چه کسی می‌تواند مدّعی شود که من دو رکعت نمازم مقبول بود؟! هیچ احدی نمی‌تواند. امّا پروردگار عالم فرمود: اگر نافله‌ها را بخوانند، من نماز واجبشان را می‌پذیرم و قبول می‌کنم.

لذا اولیاء خدا می‌گویند: خودتان را وادار به نافله کنید، آن‌وقت اشتیاق آن عمل واجب الهی برایتان می‌آید. «أفضَلُ الأعمالِ ما أکرَهتَ عَلَیهِ نَفسَکَ» أفضل باب افعل‌التفضیل است، یعنی دیگر برتر از آن چیزی نیست.

برترین عمل، آن عملی است که نفست خوشش نمی‌آید، به یک نعبیر عامیانه که این را اولیاء خدا بیان می‌فرمایند و من حسب فرمایش آن‌ها می‌گویم، باید به نفستان بگویید: غلط می‌کنی قبول نمی‌کنی، بی‌خود می‌کنی نمی‌پذیری، من تو را وادار می‌کنم. بعد وقتی وادارش کردید، عادت می‌کنید

11.نماز را به جماعت بخوانید:
آثار بسیاری برای نماز جماعت ذکر شده که به اختصار بیان می کنیم:
1. توفیق اجباری برای خواندن نماز در اوّل وقت
2. ثواب چند برابر که در روایت آمده که فرشتگان توانایی نوشتن ثواب آن را ندارند.
3. باعث وحدت مسلمین و نزدیکی دلها و تقویت کننده روح اخوّت و برادری می باشد.
4. نوعی حضور و غیاب بی تشریفات و بهترین راه شناسایی افراد است.
5. نماز جماعت بهترین، بیشترین، پاکترین و کم خرج ترین اجتماعات دنیاست.
6. نوعی دید و بازدید مجّانی و آگاهی از مشکلات و نیازهای یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعی بین مسلمین است.
7. نماز جماعت نشان دهنده قدرت مسلمین است.
8. نشانه حضور در صحنه و پیوند بین امام و امت است.
9. منافقان را مأیوس می کند، بیم در دل دشمنان می افکند، و خار چشم بد خواهان است.
10. همه در نماز جماعت در یک صف قرار می گیرند و امتیازات موهوم صنفی، نژادی، زبانی، مالی و ... کنار می رود.
11. نماز جماعت باعث احساس دل گرمی و قدرت و امید در مؤمنان می باشد.
12. عامل نظم و انضباط وقت شناسی است.
13. روحیه فردگرایی و انزوا و گوشه گیری را از بین می برد.
14. کینه ها و کدورت ها و سوء ظن ها را از میان می برد و سطح دانش و عبودیّت و خضوع را در جامعه اهل نماز افزایش می دهد.

 12.دائم الذکر بودن
یعنی ذکرهای مخصوصی هر روز یا صلوات و ذکرهای دیگر را دائماً بر لب داشتن ( اوائل سخت است ولی با استمرار به گونه‌ای می‌شود که لب‌ها خاموش است ولی قلب و دل متوجه به ذکر الهی است و لحظه‌ای غافل از حضرت حق نیست.)

در مورد صفت مؤمن از حضرت علی علیه‌السّلام داریم که: المومن دائم الذکر و کثیر الفکر، مومن دائم الذکر است و زیاد اهل تفکر در ( نعمت‌های خدا و... ) است(11)

14-مراقب نفس خویش
یعنی در طول روز مراقب نفس خویش باشید و شب هنگام محاسبه کنید تا ببینید به وظایف و برنامه خویش عمل کرده اید یا نه و در صورتی که عمل نکرده باشید خویش را مورد عتاب و تنبیه قرار دهید.

انسان باید مواظب جلسات، خواندنی ها، شنیدنی ها، دیدنی ها، خوردنی ها و پوشیدنی های خود باشد، مواظب باشد چه سخنی را می شنود و چه می گوید، دقت کند که در کنار سفره غذای حلال می نشیند یا حرام؟

چه صحنه و منظره ای را نگاه می کند! . اگر انسان مواظب خود باشد به تدریج به یاد خدا دل می بندد وقتی به یاد خدا دل بست،نه تنها نمازهای واجب را با عشق می خواند بلکه از نوافل نیز غافل نمی شود.

 15.دوستی با افراد اهل نماز
دوستان با افرادی دوستی کنید که نماز می‌خوانند و به نماز اول وقت اهمیت می‌دهند. یقیناً دوستان و کسانی که با آن‌ها معاشرت داریم، در زندگی ما نقش دارند، در روایات زیادی از ائمه‌ اطهار علیهم‌السلام به آثار مثبت و منفی دوستان بر زندگی انسان اشاره شده است.

که مراجعه‌ به آن‌ها می‌تواند راه گشای زندگی‌مان باشد. بنابراین، چنان‌چه نمازگزار با افراد و دوستانی معاشرت داشته باشد.

که اهل تقوا و راز و نیاز با خدا باشند و به نماز اول وقت اهمیت دهند به تدریج تحت تاثیر قرار گرفته و خود نیز به نماز اول وقت اهمیت خواهد داد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز فرمود:« المرء علی دین خلیله فلتنظر احدکم من یخالل»(12)؛ انسان پیرو دین دوستش می‌باشد. پس دقت کنید با چه کسی دوست می‌شوید.

اعتقاد به قیامت و شفاعت
ابوبصیر که یکی از شاگردان امام صادق (علیه‌السّلام) است نقل می‌کند که نزد حمیده (همسرامام صادق (علیه‌السّلام)) رفتم که او را در مصیبت رحلت امام صادق (علیه‌السّلام) تسلیت بگویم،

وقتی به نزد او رسیدم، او گریه کرد و گفت: ‌ای کاش شاهد بودی وقتی که مرگ حضرت فرا رسید و یکی از چشم‌های حضرت بی‌حس شد (حکایت از آخرین رمق‌های حضرت است.

حضرت دستور دادند که تمام نزدیکان و آشنایان مرا جمع کنید، وقتی که همه اطراف بستر حضرت جمع شدند. حضرت فرمود: «اِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ؛ [۱۴] شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد، نمی‌رسد».
 مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۳۶.    

نتیجه:
این که اگر بخواهیم در نماز حال خوبی داشته باشیم، باید آداب باطنی را رعایت نماییم، با اعمال نورانی زمینه را فراهم کنیم و نور باطن را قوت بخشیم و وجود آدمی را از امراض اخلاقی پاکیزه گردانیم تا به درک لذت عبادت نایل آییم.

چه این که مریض به جهت مرض از درک لذت بهترین غذاها بی بهره است و رغبتی به میل کردن غذای لذیذ ندارد.

البته ناگفته نماند که خوردن غذا و لو این که این چنینی باشد نقش اساسی در بهبود مریض دارد. از این جهت همان طورکه در لابلای بحث بدان اشاره رفت، ما قایلیم که ایندو در همدیگر تأثیر متقابل دارند.

نتیجه:
عواملی که برای درمان کسلی و کاهلی در نماز  اشاره شد قاعدتا در جامعه به کرار قابل مشاهده هستند. که خیلی از علت های بی نماز یا سستی یا بی اهمیتی نماز به این عوامل در خانواده های اهل ایمان به چشم می خورد.

لذا از کارهای که در آموزه های دینی از آن نهی شده، کسالت و تنبلی است، و ائمه (علیهم السلام) از این خصلت نکوهیده به خداوند پناه می بردند.

 ایمان تنها عامل نجات انسان و نماز مهمترین علامت صدق ایمان است. بعد از گفتن شهادت، اولین و مهمترین حرکت عملی نجات بخش مومن، نماز است.

کسی که نماز نمی خواند، ایمانش تنها در حد ادعا است و دلیلی برایش نمی تواند اقامه کند. نماز دلیل اثبات ادعای ایمان است

به طوری که حتی در عبادات و مستحبات، خواستار انجام عبادات با روحیه و نشاط است.

اگر شخص می خواهد عمل مستحبی انجام دهد، نباید این اعمال را به خودش تحمیل کند، بلکه باید با نشاط و روحیه این اعمال را انجام دهد
 

پی نوشتها :
1. یس، 61.
2. اصول کافی، ج 3، باب گناهان، روایت 13.
3.اصول کافى، ج 2، ص 268، باب الذنوب، حدیث 1.
4. همان، ص 272، حدیث 16؛ جامع السعادات، ج 3، ص 48.
5.مهدوى کنى، محمدرضا، نقطه‏هاى ‏آغاز در اخلاق‏ عملى، ص 116.
6. جعفرى، محمد تقى، شرح مثنوی، ج 5، ص 512.
7. شمس، 9 – 10.
8. اسرا، 84.
9.احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳۸، ص۱۷۸.    
10. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۳، ص۹، ح۵، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.  
11. محمدی ری شهری، میزان الحکمة، دوره چهارجلدی، ج۲، طبع اول، سال ۱۴۱۶ ق، ص۹۶۶.    
12.بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۹۲، به نقل از پاسخ به پرسش‌های جوانان، اسرا... محمدی نیا، انتشارات.
 

منابع:
 آداب الصلاة (آداب نماز)،امام خمینی.
 راه های خروج از صفات رذیله، سید رحیم، توکل.
سرالصلاة، امام خمینی.
https://www.alefbalib.com/Metadata/348249
https://wikiporsesh.ir/
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/12/17/306121
http://farsi.islamquest.net

* این مقاله در تاریخ 1401/10/5 بروز رسانی شده است.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.