زيارت در سيره و سخن پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله
پيش گفتار
انبيا و اولياي الهي، بهترين الگوهايي هستند كه انسان ها مي توانند از ارتباط با آنان، در مسير رشد و تكامل خود بهره ببرند. از اين رو، قرآن كريم پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله را به عنوان الگو و اسوه به جامعه معرفي مي نمايد و آن حضرت نه تنها در گفتار، بلكه در رفتار خود نيز به معرفي ارزش ها مي پردازد.
«زيارت» براي بشر، يك موضوع بسيار با ارزشي است كه در زندگي وي ظهور و بروز يافته و راه ارتباط با انسان هاي بزرگ را به سوي بشر مي گشايد، و در نتيجه سبب شناخت بشر نسبت به آنان و الگوبرداري از خصلت هاي ارزشمندشان است.
آري، «زيارت» به عنوان يك واقعيت ديني و اجتماعي در انديشه هاي اسلامي، سبب روابط اجتماعي، آرامش خاطر، تكامل معنوي و اخلاقي است و نقش هاي گوناگوني در زندگي انسان دارد.
روايات فراواني درباره اهميت، آداب، آثار و دستاوردهاي زيارت سخن گفته اند.
عالمان بزرگ اسلامي، در اين زمينه مطالب فراواني نوشته و بهره مندي از اين گنجينه پربها را ياد آوري نموده اند.
اما برخي از كوته فكران، پيشينه زيارت، مستندات زيارت، آداب زيارت، صفاي زيارت، نقش هاي گوناگون زيارت و سيره اوليا و اصحاب پيرامون زيارت را، ناديده گرفته و به شدت با آن مخالفت كرده اند.
جاي بسي تاسف است كه روزي، شخصي به نام «ابن تيميه» پرچم مبارزه با زيارت و برخي ديگر از موضوعات ارزشي اسلام را به دست گرفته و روزگار ديگري، «محمد بن عبد الوهاب» آن انديشه نادرست را پي مي گيرد؛ اكنون نيز وهابيان از او پيروي نموده و با زائران حرم نبوي و مشتاقان زيارت امامان بزرگوار بقيع و ديگر اماكن مقدس، بد رفتاري مي كنند.
يكي از محورهاي قابل بحث كه نظريه وهابيان را نادرست و باطل معرفي مي كند، موضوع«زيارت در سيره و سخن پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله» است كه اين نوشتار به بيان آن - به ويژه از منابع اهل سنت - مي پردازد.
زيارت در سيره نبوي صلي الله عليه و آله
الف) زيارت قبر مادرش «آمنه»
2. ابن سعد چنين نقل كرده است:
مرّ رسول الله صلي الله عليه و آله في عمره الحديبيه بالابواء قال: انّ الله قد اذن لمحمّد في زياره قبر امّه. فأتاه رسول الله صلي الله عليه و آله فأصلحه و بكي عنده، و بكي المسلمون لبكاء رسول الله صلي الله عليه و آله. فقيل له. فقال: ادركتني رحمتها فبكيت؛ (2) رسول خدا صلي الله عليه و آله در جريان عمره حديبيه (سال ششم هجري) به «ابواء» كه رسيد، فرمود: «همانا خداوند به محمد اجازه داد كه قبر مادرش را زيارت كند». آنگاه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نزد قبر آمد و آن را تعمير و اصلاح نمود و در آنجا گريست. مسلمانان نيز به خاطر گريه آن حضرت، گريستند و عرض كردند: چرا اشك مي ريزيد؟ فرمود: «به ياد مهر و محبتش افتادم و گريستم».
ب) زيارت قبر عثمان بن مظعون
«و فيها توفّي عثمان بن مظعون القرشي الجمعي و هو اوّل من مات من المهاجرين بالمدينه بعد رجوعه من بدر، و قبّله النبي صلي الله عليه و آله و هو ميّت و كان يزوره ...؛(3) در سال دوم هجري عثمان بن مظعون وفات كرد، وي نخستين فرد از ميان مهاجران بودکه پس از بازگشت از جنگ بدر، مرگش فرا رسيد و پيامبر صلي الله عليه و آله او را كه مرده بود، بوسيد و همواره زيارتش مي نمود ...».
ج) زيارت مصعب بن عمير
«مرّ رسول الله صلي الله عليه و آله علي قبر مصعب بن عمير فوقف عليه و دعا و قرا (مِنَ الْمُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ فمِنْهُمْ مَنْ قَضي نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً)، (4) ثم قال: انّ هؤلاء شهداء عند الله يوم القيامه فأتوهم فزوروهم و سلّموا عليهم و الذي نفسي بيده لا يسلّم عليهم احد الي يوم القيامه الّا ردّوا عليه؛ (5) هنگامي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله در حال عبور به قبر مصعب بن عمير رسيد، آنجا ايستاد و دعا كرد و اين آيه را خواند: «در ميان مؤمنان، مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند، صادقانه ايستاده اند؛ بعضي پيمان خود را به آخر بردند ( و در راه او شربت شهادت نوشيدند) و بعضي ديگر در انتظارند، و هرگزتغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندادند.» سپس فرمود: «اينها در روز رستاخيز پيش خداوند از شهيدان هستند، پس به نزدشان آمده، زيارتشان كنيد و بر آنان درود فرستيد، سوگند به آنكه جانم به دست اوست! هيچ كس تا روز قيامت بر آنان درود نفرستد جز آنكه پاسخش دهند».
د) زيارت قبور بقيع
2. ابن ماجه نيز چنين نقل كرده است:
عن عائشه انّها قالت: فقدته - تعني النبي صلي الله عليه و آله - فاذا هو بالبقيع فقال: السلام عليكم دار قوم مؤمنين، انتم لنا فرط و انّا بكم لاحقون، اللّهم لا تحرمنا اجرهم و لا تفتنّا بعدهم؛ (7) عايشه گويد: پيامبر صلي الله عليه و آله را گم كرده بودم [در جستجويش برآمدم] آنگاه وي را در بقيع يافتم كه مي فرمود: «درود بر شما كه در سراي مؤمنان هستيد، شما برما پيشي گرفته ايد و ما نيز به شما مي پيونديم. خدايا! ما را از پاداش آنان محروم مساز و پس از آنان به فتنه گرفتار مكن!».
3. عن عائشه انّها قالت: كان رسول الله صلي الله عليه و آله - كلّما كان ليلتها من رسول الله صلي الله عليه و آله - يخرج من آخر الليل الي البقيع فيقول: السلام عليكم دار قوم مؤمنين، و اتاكم ماتوعدون غداً موجّلون، و انّا ان شاء الله اغفر لاهل بقيع الغرقد؛ (8) عايشه گويد: رسول خدا صلي الله عليه و آله - هر شبي كه قرار بود نزد من باشد - در آخر شب به سوي بقيع مي رفت و مي فرمود: «درود بر شما كه در سراي مؤمنان هستيد، و آنچه به آن شما را وعده داده اند، براي آينده در وقت مقرر به شما مي رسد و ما نيز به خواست خدا، به شما مي پيونديم. خدايا! خفتگان در بقيع غرقد را بيامرز!».
4. عن ابي رافع مولي رسول الله صلي الله عليه و آله : انّ رسول الله صلي الله عليه و آله اتي البقيع فوقف فدعا و استغفر؛ (9) ابو رافع - آزاد شده رسول خدا صلي الله عليه و آله - گويد: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله به بقيع آمد و ايستاد، آنگاه دعا كرد و استغفار نمود.
ه) زيارت شهداي احد
انّ رسول الله صلي الله عليه و آله كان يأتي قبور الشهداء باحد علي راس كلّ حول فيقول: (سَلامٌ عَلَيكمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ). (10)
قال: و جاءها ابوبكر ثمّ عمرثمّ عثمان؛(11) رسول خدا صلي الله عليه و آله هر سال به زيارت قبور شهيدان احد مي آمد و چنين مي گفت: «سلام بر شما به خاطر شكيبايي و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام آن سرا(ي جاويدان)!».
سپس ابن صالح افزود: ابوبكر، عمر و عثمان نيز براي زيارت به آنجا مي آمدند.
2. عبدالاعلي بن عبدالله از پدرش چنين نقل كرده است:
انّ النبي صلي الله عليه و آله زار قبور الشهداء بأحد فقال: اللّهم انّ عبدك و نبيّك يشهد انّ هولاء شهداء، و انّه من زارهم و سلّم عليهم الي يوم القيامه ردّوا عليه؛ (12) پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله قبور شهيدان احد را زيارت مي كرد و چنين مي گفت: «خدايا! بنده ات و پيامبرت گواهي مي دهد كه اينان شهيدند، و هر كس تا روز رستاخيز زيارتشان كند و سلامشان گويد، پاسخ سلام وي را مي دهند».
3. طلحه بن عبيد الله گويد:
خرجنا مع رسول الله صلي الله عليه و آله يريد قبور الشهداء، حتي اذا اشرفنا علي حرّه واقم فلمّا تدلّينا منها و اذا قبور بمَحنَيه، قال قلنا: يا رسول الله! أقبور اخواننا هذه؟ قال: قبور اصحابنا. فلمّا جئنا قبور الشهداء قال:هذه قبور اخواننا؛ (13) ما با رسول خدا صلي الله عليه و آله بيرون رفتيم، وي عازم زيارت قبور شهداي احد بود، هنگامي كه به منطقه «حره واقم» رسيديم و از آنجا فرود آمديم، ناگهان چند قبر را مشاهده نموديم و گفتيم: اي رسول خدا! آيا اينها قبرهاي برادران ما است؟ فرمود: «اينها قبرهاي اصحاب ما است»، اما وقتي كه به قبور شهداي احد رسيديم، فرمود: «اينها قبرهاي برادران ما است!».
و) زيارت قبور مؤمنان
كان رسول الله صلي الله عليه و آله اذا مرّ بقبور قوم من المؤمنين قال: السلام عليكم من ديار قوم مؤمنين و انّا ان شاءالله بكم لاحقون؛ (14) رسول خدا صلي الله عليه و آله هنگامي كه برقبور مؤمنان گذر مي كرد، چنين مي فرمود: «از ديار مؤمنان بر شما سلام باد! و ما نيز به خواست خدا، به شما مي پيونديم».
2. ديلمي چنين آورده است:
كان رسول الله صلي الله عليه و آله اذا دخل الجبّانه يقول: السلام عليكم ايها الابدان الباليه و العظام النخره التي خرجت من الدنيا بحسراتها و حصلت منها برهنها. اللهّم أدخل عليهم روحاً منك و سلاماً منّا و منك يا ارحم الراحمين؛(15) رسول خدا صلي الله عليه و آله هنگامي كه به قبرستان وارد مي شد، چنين مي فرمود: «سلام بر شما اي جسم هاي فاني شده و استخوان هاي پوسيده كه از دنيا با حسرت و اندوه (فراوان) بيرون رفته و اكنون در گرو كارهايتان مي باشيد. خدايا! رحمت خودت و سلام ما و خودت را شامل حالشان گردان، اي مهربان ترين مهربانان!».
زيارت در سخن پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله
الف) فضيلت زيارت پيامبر صلي الله عليه و آله
1. «من زارني حياً و ميتاً كنت له شفيعاً يوم القيامه؛(16) هر كس مرا در زمان حيات و مماتم زيارت كند، من روز قيامت شفيع او خواهم بود».
2. «من حجّ الي مكّه ثمّ قصدني في مسجدي كُتبت له حجّتان مبرورتان؛ (17) هر كس به قصد انجام حج به سوي مكه برود سپس براي زيارت من به مسجدم (در مدينه) بيايد، پاداش دو حج مقبول برايش نوشته خواهد شد».
3. «من زارني في حياتي او بعد موتي كان في جواري يوم القيامه؛(18) هر كس مرا در زمان حيات يا پس از وفاتم زيارت كند، روز قيامت در همسايگي من خواهد بود».
ب) فضيلت زيارت امام علي عليه السلام
يا ابَا الْحَسَنِ! اِنَّ اللهَ تَعَالَي جَعَلَ قَبْرَك وَ قَبْرَ وُلْدِك بِقَاعاً مِنْ الْجَنَّهِ وَ عَرصَهً مِنْ عَرَصَاتِهَا، وَ اِنَّ اللهَ جَعَلَ قُلُوبَ نُجَباءِ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَهِ مِنْ عِبادِهِ تَحِنُّ اِلَيْكُمْ وَ تَحْتَمِلُ الْمَذَلَّهَ وَالْاَذَي فَيعْمُرُونَ قُبُورَكمْ وَ يكثِرونَ زِيارَتَهَا تَقَرُّباً مِنْهُمْ اِلَي اللهِ وَ مَودَّهَ مِنْهُمْ لِرَسُولِهِ اولَئِك يا عَلِي الْمَخْصُوصونَ بِشَفاعَتِي الْوارِدوُنَ حَوْضِي وَ هُمْ زُوّاري غَداً فِي الجَنَّهِ،يا عَلِي مَنْ عَمَرَ قُبُورَكُمْ وَ تَعَاهَدَها فَكانَّما اعَانَ سُلَيمانَ بْنَ داوُدَ عَلَي بِناءِ بَيتِ الْمُقَدَّسِ،وَ مَنْ زارَ قُبُورَكُمْ عَدَلَ ذلكَ ثَوابَ سَبْعينَ حَجَّهِ الاِسلامِ وَ خَرَجَ مِنْ ذُنوُبِه حَتّي يرْجِعَ مِنْ زيارَتِكُمْ كيوْمِ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ، فَاْبِشْر وَ َبِّشْر اَوْلِياءَكَ وَ مُحبّيكَ مِنَ النَّعيمِ وَ قُرَّه الْعَيْنِ بِما لا عَيْنٌ رَأتْ وَ لا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلَي قَلْب بَشَر، وَ لكنَّ حُثالَهَ مِنَ النّاسِ يعيروُن زُوّارَ قبُوُرَكُمْ كمَا تُعيرُ الزّانِيهُ بِزِنائِها، اوُلئِكَ شِرارُ اُمَّتي لا انَالَهُمْ اللهُ شَفاعَتي وَ لا يرِدوُن حَوضْي؛ (19) حضرت علي عليه السلام مي فرمايد كه رسول خدا صلي الله عليه و آله به من خبر داد: تو در سرزمين عراق كشته و دفن خواهي شد. پرسيدم: كسي كه قبور ما را زيارت كند و آباد نمايد و تعهد خويش را با آن حفظ كند، چه پاداشي دارد؟ فرمود:
«اي اباالحسن! خداوند متعال،قبر تو و فرزندانت را بقعه اي از بقعه هاي بهشت و فضايي از فضاهاي آن قرار داده است، و دل هاي شرافتمندان از آفريدگانش و برگزيدگان از بندگانش را مشتاق به سوي شما كرده است، به گونه اي كه سختي اذيت در راه شما را تحمل نموده و قبرهايتان را آباد ساخته و آنجا را با انگيزه تقرب به خدا و دوستي پيامبرش بسيار زيارت مي كنند. اي علي! تنها اين گروه از شفاعتم برخوردارند، بر حوضم وارد شده و در بهشت زائرم مي باشند.
اي علي! هر كس قبر شما را آباد كند و به آنجا رفت و آمد داشته باشد، همانند كسي است كه سليمان بن داود را در ساختن بيت المقدس ياري رسانده باشد.
كسي كه قبر شما را زيارت كند، اين كارش با پاداش هفتاد حج - جز حجه الاسلام كه واجب است - برابر مي باشد و به هنگام بازگشت از زيارت شما، از گناهان خود بيرون مي آيد همانند روزي كه از مادرش متولد شده است. از اين رو، بر تو مژده باد! و علاقه مندان و دوستانت را نيز مژده بده، به نعمت ها و خوشي هايي كه نه چشمي ديده، و نه گوشي شنيده و نه به قلب كسي خطور كرده است! اما افراد بي مقداري از ميان مردم، زائران كوي شما را سرزنش مي نمايند آن گونه كه زنان بد كاره را به خاطركار بدشان؛ اين دسته، اشرار امت من هستند، شفاعت من به آنان نرسد و بر حوضم وارد نخواهند شد».
ج) فضيلت زيارت امام حسن عليه السلام
«مَنْ زارَ الْحَسَنَ في بَقيعَهِ ثَبَتَ قَدَمُهُ عَلَي الصِّراطِ يوْمِنَزِلٌّ فِيهِالاَقْدامُ؛ (20) هر كس امام حسن عليه السلام را در آرامگاهش زيارت كند، آن روزي كه گام ها بر صراط مي لغزد، گام او استوار خواهد بود».
د) فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام
«مَنْ زارَهُ عَارِفاً بِحَقُِهِ كَتَبَ اللهُ لَهُ ثَوابَ الْفِ حَجَّهٍ وَ الْفِ عُمْرهٍ، الا وَ منْ زارَهُ فَقَدْ زَارَني وَ مَنْ زَارَنِي فَكانَّما زَار اللهَ وَ حَقَّ عَلَي اللهِانْ لَا يُعَذِّبَهّ بِالنُارِ، الَا وَ اِنَّ الْاِجابَهَ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ وَ الْائِمَّهَ مِنْ وُلْدِهِ؛ (21) هركس او را زيارت كند و نسبت به حق وي معرفت داشته باشد، خداوند پاداش هزار حج و هزار عمره را برايش مي نويسد. آگاه باش! هر كس او را زيارت كند، مرا زيارت كرده و هر كه مرا زيارت كند، گويا خدا را زيارت نموده است؛ و سزاوار است كه خداوند او را به آتش دوزخ عذاب نكند. آگاه باش! دعا زير گنبد او مستجاب است، در تربت او شفا است و امامان از نسل اويند».
ه) فضيلت زيارت اهل بيت عليهم السلام
امام صادق عليه السلام گويد: پدرم از جابر نقل نموده كه پيامبر صلي الله عليه و آله در ضمن روايتي طولاني فرمود:
«اِنَّ اللهَ قَدْوَكَلَ بِفاطِمَهَ رَعيلاً مِنَ الْمَلائِكهِ يحْفَظوُنها مِنْ بين يدَيهَا ومِنْ خَلْفِهَا وَعَنْ يمِينِهَا وَ عَنْ يسَارِهَا وَهُمْ معَها فِي حَياتِها وَ عِنْدَ قَبْرِها بَعْدَ مَوْتِها يكثِرُون الصَّلاهَ عَلَيهَا وَ عَلَي ابيهَا وَبَعْلِها وَ بَنيهَا فَمَنْ زَارَني بَعْدَ وَفَاتي فكَاَنَّما زَار فاطمه ومن زار فاطمه فکانما زارني ومن زَارَ عَلِي بْنَ ابِي طالِبٍ فكَاَنَّما زَار فاطِمَهَ و مَنْ زَارَ الحَسَنَ و الحُسَيْن فكَاَنَّما زَارَعليا ومن زار ذريتهما فکانما زارهُما؛ (22) خداي سبحان گروهي از فرشتگان را گماشته تا فاطمه عليها السلام را از پيش رو، پشت سر، سمت راست و چپ محافظت نمايند، در زمان زندگي با او و پس از مرگ نيز كنار قبرش هستند تا هماره بر او، پدرش، شوهرش و فرزندانش درود فراوان بفرستند. هر كس مرا پس از وفاتم زيارت كند، گويا فاطمه را زيارت كرده و كسي كه فاطمه را زيارت كند، مرا زيارت كرده است. هر كس علي بن ابي طالب را زيارت كند، گويا فاطمه را زيارت كرده است و كسي كه حسن و حسين را زيارت كند، گويا علي را زيارت كرده است. هر كس فرزندان حسن و حسين را زيارت كند گويا خودشان را زيارت نموده است».
بنابراين مي توان گفت كه زيارت هر كدام از امامان، در حقيقت زيارت همه آنان و همانند زيارت پيامبر و علي و فاطمه عليهم السلام است كه داراي فضيلت و ثواب فراوان مي باشد.
البته گاهي مي بينيم كه زيارت امام خاصي بر اساس دليل يا دلايلي، داراي ثواب ويژه اي است و بر آن سفارش بسياري شده است كه در جاي خود بايد مورد توجه و گفتگو قرار گيرد. چنان كه مي توان گفت: اهميت و ثواب فراوان زيارت اما حسين عليه السلام و اصحاب با وفاي او، به سبب فداكاري ويژه آنان براي حفظ آرمان ها و ارزش هاي اسلامي است! تا از راه زيارت و پيوند با امام و يارانش، راهشان پر رهرو و جاودانه بماند و اسلام و جامعه اسلامي بيمه گردد.
و) زيارت مردگان
«زُوروُا الُقُبُورَ فَانّهاَ تُذَكِّرُكُم الآخِرهَ؛ (23) به زيارت قبور برويد؛ زيرا شما را به ياد آخرت مي انداز».
«زُورُوا ُقُبُورَ مَوْتاكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِمْ فشاِنَّ لَكُم فِيهِمْ عِبْرَهً؛(24) قبور مردگانتان را زيارت كنيد و بر آنان درود بفرستيد، كه آنان برايتان عبرت اند» .
در پايان آرزومنديم با توفيق الهي، زيارت پيامبر واهل بيت مطهرش عليهم السلام همراه معرفت و شناخت درست نسبت به آن بزرگواران، نصيب همگان شده و از آثار و بركات آن در دنيا و آخرت بهره مند گرديم. ان شاء الله تعالي.
پي نوشت ها :
1. المستدرك علي الصحيحين، ج1، ص531، ح1389.
2. الطبقات الكبري، ج1، ص78.
3. موسوعه زيارات المعصومين عليهم السلام، مقدمه، ص96.
4. احزاب/23.
5. شرح نهج البلاغه، ج15، ص40.
6. تاريخ المدينه المنوره، ابن شبه، ج1، ص90.
7. سنن ابن ماجه، ج1، ص493، ح1546.
8. صحيح بخاري، ج3،ص63.
9. تاريخ المدينه المنوره، ج1، ص94.
10. رعد/24.
11. تاريخ المدينه المنوره، ج1، ص132.
12. مستدرك حاكم، ج3، ص31.
13. موسوعه زيارات المعصومين عليهم السلام، مقدمه، ص66، ح3.
14. كامل الزيارات، ص322، ح13.
15. ارشاد القلوب، ج1، ص64.
16. بحارالانوار، ج100، ص139، ح2.
17. موسوعه زيارات المعصومين عليهم السلام، ج1، ص50، به نقل از كنز العمال، ج5، ص135، ح12370.
18. كامل الزيارات، ص13، ح11.
19. بحارالانوار، ج97، ص120، ح22.
20. همان، ص141، ح14.
21. وسائل الشيعه، ج14، ص452، ح19581.
22. بحارالانوار، ج97، ص122، ح28.
23. سنن ابن ماجه، ج1، ص500، ح1569.
24. بحارالانوار، ج82، ص64.