پاي بر جاي نيست همنفسم

پاي بر جاي نيست همنفسم شاعر : انوري چه کنم اوست دستگير و کسم پاي بر جاي نيست همنفسم از رسيلان ناله‌ي جرسم در پي گرد کاروان غمش که حمايت کند سگ و عسسم بر سر کوي او شبي گذرم تا نگفتم طفيلي و مگسم محرم پسته‌ي لبت نشدم راستي من هم اندرين هوسم گفتمش دل وصال مي‌طلبد ماحضر جز به هجر دست رسم گفت با دل بگو که حالي نيست رايگان هجر يافتم نه بسم دل مرا گفت هم به از هيچت پاي در پيش و پاي بازپسم گويدم انوري در اين پيوند پاي بر جاي نيست...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پاي بر جاي نيست همنفسم
پاي بر جاي نيست همنفسم
پاي بر جاي نيست همنفسم

شاعر : انوري

چه کنم اوست دستگير و کسمپاي بر جاي نيست همنفسم
از رسيلان ناله‌ي جرسمدر پي گرد کاروان غمش
که حمايت کند سگ و عسسمبر سر کوي او شبي گذرم
تا نگفتم طفيلي و مگسممحرم پسته‌ي لبت نشدم
راستي من هم اندرين هوسمگفتمش دل وصال مي‌طلبد
ماحضر جز به هجر دست رسمگفت با دل بگو که حالي نيست
رايگان هجر يافتم نه بسمدل مرا گفت هم به از هيچت
پاي در پيش و پاي بازپسمگويدم انوري در اين پيوند
پاي بر جاي نيست همنفسمگويم اينک از اينت مي‌گويم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط