اي بنده‌ي روي تو خداوندان

اي بنده‌ي روي تو خداوندان شاعر : انوري ديوانه‌ي زلف تو خردمندان اي بنده‌ي روي تو خداوندان آراسته رسته رسته دلبندان بازار جمال روي خوبت را گريان و در انتظار دل خندان در هر پس در مجاوري داري ايام وفا نمي‌کند چندان چندين چه کني به وعده دربندم گر خواهي وگرنه از بن دندان گويي مشتاب تا که وقت آيد کان نيست نشان نيک پيوندان از خوي بدت شکايتي دارم گفت اينت غم انوري سر و سندان هجرت به جواب آن پديد آمد
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي بنده‌ي روي تو خداوندان
اي بنده‌ي روي تو خداوندان
اي بنده‌ي روي تو خداوندان

شاعر : انوري

ديوانه‌ي زلف تو خردمنداناي بنده‌ي روي تو خداوندان
آراسته رسته رسته دلبندانبازار جمال روي خوبت را
گريان و در انتظار دل خنداندر هر پس در مجاوري داري
ايام وفا نمي‌کند چندانچندين چه کني به وعده دربندم
گر خواهي وگرنه از بن دندانگويي مشتاب تا که وقت آيد
کان نيست نشان نيک پيونداناز خوي بدت شکايتي دارم
گفت اينت غم انوري سر و سندانهجرت به جواب آن پديد آمد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط