اي برده دل من و جفا کرده شاعر : انوري بافرقت خويشم آشنا کرده اي برده دل من و جفا کرده در اول دوستي وفا کرده آخر به جفا مرا بيازردي پشت از غم عشق تو دو تا کرده روي از تو بتا چگونه گردانم من بر تو هزار شب دعا کرده هر روز مرا هزار بد گويي جان ودل من ز من جدا کرده اي رنج فراق روي و موي تو در محنت عاشقي رها کرده وانگه من مستمند بيدل را