ياد ميدار کانچه بنمودي ياد ميدار کانچه بنموديشاعر : انوري در وفا برخلاف آن بوديياد ميدار کانچه بنموديوصل را هيچ روي ننموديحال من ديده در کشاکش هجرخوش خوش اکنون جفا درافزوديناز تنهات بود عادت و بسنالها کردم و نبخشوديبوسهاي خواستم نبخشيديپس پشيمان شوي بدين زوديوعدهايي دهي بدان ديريکه بسي خرجهاش فرموديراستي بايد از لبت خجلمچوني از درد سر برآسوديخدمت من بدو رسان و بگوکه بدان گوي نطق بربوديانوري اين چه شيوهي غزلستتا تو دامن بدو بيالوديدامن از چرخ برکشيد سخن