با من اندر گرفته‌اي کاري

با من اندر گرفته‌اي کاري شاعر : انوري کان به عمري کند ستمکاري با من اندر گرفته‌اي کاري روي نيکو چنين کند آري راستي زشت مي‌کني با من هيچ ممکن شود که يکباري بعد از اين هم بکش روا دارم که به عمري چنان نهد خاري روزگارم گلي شکفت از تو گفته‌اند اين حديث بسياري گويمت بوسه‌اي مرا گويي نبود ياد کرد خرواري ليکن ار عشوه بايدت بدهم گر برآري به خنده‌اي کاري بوسه در کار تو کنم چه شود سر دندان سپيد کن باري چون رخانم سياه خواهي کرد گفتم...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با من اندر گرفته‌اي کاري
با من اندر گرفته‌اي کاري
با من اندر گرفته‌اي کاري

شاعر : انوري

کان به عمري کند ستمکاريبا من اندر گرفته‌اي کاري
روي نيکو چنين کند آريراستي زشت مي‌کني با من
هيچ ممکن شود که يکباريبعد از اين هم بکش روا دارم
که به عمري چنان نهد خاريروزگارم گلي شکفت از تو
گفته‌اند اين حديث بسياريگويمت بوسه‌اي مرا گويي
نبود ياد کرد خرواريليکن ار عشوه بايدت بدهم
گر برآري به خنده‌اي کاريبوسه در کار تو کنم چه شود
سر دندان سپيد کن باريچون رخانم سياه خواهي کرد
گفتم اين را بود خريداريجان به دلال وصل تو دادم
بخرندت به تيز بازاريگفتم ار رايگانکم ندهي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط