آخر اي جان جهان با من جفا تا کي کني شاعر : انوري دست عهد از دامن صحبت رها تا کي کني آخر اي جان جهان با من جفا تا کي کني پس مرا بيغارهي مهر و وفا تا کي کني چون بجز جور و جفاکاري نداري روز و شب چون همه درباختم با من دغا تا کي کني باختم در نرد عشقت اين جهان و آن جهان جان من پيراهن صبرم قبا تا کي کني چون کلاه خواجگي يکباره بنهادم ز سر شرم دار از روي او آخر جفا تا کي کني از وفاي انوري چون روي گردانيدهاي