جهان ز رفتن مودود شه موئيد دين شاعر : انوري به ما نمود مزاج و به ما نمود سرشت جهان ز رفتن مودود شه موئيد دين که روزگار درو جز قضاي بد ننوشت جريدهايست نهاد سيه سپيد جهان زرزمگاه قيامت به بزمگاه بهشت چه سود از آنکه از اين پيش خسروان کردند شدست بستر خاک و شدست بالين خشت چو عاقبت همه را تا به سنجر اندر مرو کدام تن که فناش از فرود خاک نهشت کدام جان که قضاش از وراي چرخ نبرد که گاو چرخ از اين تخم و بيخ هيچ نکشت بگو که خوشه آساني از کجا چينم...