گرچه شب سقطه‌ي من هر که ديد

گرچه شب سقطه‌ي من هر که ديد شاعر : انوري پاره‌اي از روز قيامت شمرد گرچه شب سقطه‌ي من هر که ديد گنج بزرگست پس از رنج خرد عاقبت عافيت‌آموز را کي برم از گردش او دستبرد من چو نيم دستخوش آسمان نقش الهي نتواند سترد نقش طبيعي سترد روزگار تانشوي بر سر پي همچو کرد پي نبري خاصه در اين حادثه پاي براين راه جه بايد فشرد واقعه از سر بشنو تا به پاي تا بشناسم سبب صاف و درد سوي فلک مي‌شدم الحق نه زانک تا کلهيت آيد از اين هفت برد منزلتت گفت...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گرچه شب سقطه‌ي من هر که ديد
گرچه شب سقطه‌ي من هر که ديد
گرچه شب سقطه‌ي من هر که ديد

شاعر : انوري

پاره‌اي از روز قيامت شمردگرچه شب سقطه‌ي من هر که ديد
گنج بزرگست پس از رنج خردعاقبت عافيت‌آموز را
کي برم از گردش او دستبردمن چو نيم دستخوش آسمان
نقش الهي نتواند ستردنقش طبيعي سترد روزگار
تانشوي بر سر پي همچو کردپي نبري خاصه در اين حادثه
پاي براين راه جه بايد فشردواقعه از سر بشنو تا به پاي
تا بشناسم سبب صاف و دردسوي فلک مي‌شدم الحق نه زانک
تا کلهيت آيد از اين هفت بردمنزلتت گفت شوي بنگري
روح برو از غم هجرم بمردخاک چو از عزم من آگاه شد
راه نکو عهدي وياري سپردحلم مرا باز برو دل بسوخت
بار دگر زي کره‌ي خاک برداز فلکم باز عنان باز تافت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط