شعرهاي کمالي آن به سخن

شعرهاي کمالي آن به سخن شاعر : انوري پاي طبعش سپرده فرق کمال شعرهاي کمالي آن به سخن مجمل از مفردات وهم و خيال گرچه نزديک ديگران نظم است در سخنهاش سخت لايق حال سخن چند معجزست مرا بود موزون طويلهاي لال گويم آن در خزانهاي ازل صدف جود ايزد متعال مايه‌شان داده از مزاج درست همه همچون فلک عزيز مثال همه همچون ازل قديم نهاد همه را سفته دست سحر حلال همه را ديده چشم صرف خرد چون جواهر به گردش احوال به معاني فزوده قدر و بها آن بلند اختر...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شعرهاي کمالي آن به سخن
شعرهاي کمالي آن به سخن
شعرهاي کمالي آن به سخن

شاعر : انوري

پاي طبعش سپرده فرق کمالشعرهاي کمالي آن به سخن
مجمل از مفردات وهم و خيالگرچه نزديک ديگران نظم است
در سخنهاش سخت لايق حالسخن چند معجزست مرا
بود موزون طويلهاي لالگويم آن در خزانهاي ازل
صدف جود ايزد متعالمايه‌شان داده از مزاج درست
همه همچون فلک عزيز مثالهمه همچون ازل قديم نهاد
همه را سفته دست سحر حلالهمه را ديده چشم صرف خرد
چون جواهر به گردش احوالبه معاني فزوده قدر و بها
آن بلند اختر مبارک فالاز نقاب عدم چو رخ بنمود
درفشان بر مراقد اطفالآن جواهر چنان که رسم بود
روز مولودش آستين جلالريخت بر آستان خاطر او
حلقه‌ي زلف را ز نقطه‌ي خالچون چنان شد که در سخن نشناخت
بست بر گوش و گردن مه و سالدست طبعش به رشته‌ي شب و روز
شعر راند همي چو آب زلالاوست کز خاطر چو آتش تيز
به کفايت ز جادوي محتالخاطر من که گوي بربايد
از همه گفتها صواب و محالچون بديد آن سخن پشيمان گشت
وي مقدم به بذله در امثالاي مسلم به نکته در اشعار
وهم تيزت چو بر جواب سوئالطبع پاکت چو بر سوئال جواب
آب عرض جنوب و عرض شمالتا زند دست آفتاب سپهر
بر سپهر بقا مباد زوالآفتاب شعار و شعر ترا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط