شير خدا شاه ولايت علي

شير خدا شاه ولايت علي شاعر : جامي صيقلي شرک خفي و جلي شير خدا شاه ولايت علي تير مخالف به تنش جا گرفت روز احد چون صف هيجا گرفت صد گل راحت ز گل او شکفت غنچه‌ي پيکان به گل او نهفت پشت به درد سر اصحاب کرد روي عبادت سوي مهراب کرد چاک بر آن چون گل‌اش انداختند خنجر الماس چو بفراختند آمد از آن گلبن احسان برون غرقه به خون غنچه‌ي زنگارگون گفت: چو فارغ ز نماز آن بديد گل گل خونش به مصلا چکيد ساخته گلزار، مصلاي من؟» «اينهمه گل چيست ته...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شير خدا شاه ولايت علي
شير خدا شاه ولايت علي
شير خدا شاه ولايت علي

شاعر : جامي

صيقلي شرک خفي و جليشير خدا شاه ولايت علي
تير مخالف به تنش جا گرفتروز احد چون صف هيجا گرفت
صد گل راحت ز گل او شکفتغنچه‌ي پيکان به گل او نهفت
پشت به درد سر اصحاب کردروي عبادت سوي مهراب کرد
چاک بر آن چون گل‌اش انداختندخنجر الماس چو بفراختند
آمد از آن گلبن احسان برونغرقه به خون غنچه‌ي زنگارگون
گفت: چو فارغ ز نماز آن بديدگل گل خونش به مصلا چکيد
ساخته گلزار، مصلاي من؟»«اينهمه گل چيست ته پاي من
گفت که: «سوگند به داناي راز،صورت حال‌اش چو نمودند باز
گرچه ز من نيست خبردار ترکز الم تيغ ندارم خبر
گر شودم تن چو قفص چاک چاک؟»طاير من سد ره نشين شد، چه باک
در قدم پاکروان خاک شو!جامي، از آلايش تن پاک شو!
گرد شکافي و به مردي رسيباشد از آن خاک به گردي رسي


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط