اي رهائي ده هر بيهوشي! شاعر : جامي مهر بر لب نه هر خاموشي! اي رهائي ده هر بيهوشي! به تمناي تو خاموشي ما به هواي تو سخن کوشي ما لجهاي ژرف شود چشمهي حرف گر تو در حرف نهي لطف شگرف قرب تو مايهي يکرنگيها بعد توست اصل همه تنگيها عندليبيست خوش آهنگ از تو دل جامي که بود تنگ از تو نکهتاش از گل يکرنگي ده! بال پروازش ازين تنگي ده! برهان از خود و از خلق، او را! دوز از تار فنا دلق، او را! وز گمان هنرش باز رهان! عيبش از بيهنران...