فشار معکوس
ترجمه: دکتر ياشا نهريني
نوجواناني كه مادرانشان به شيوهاي سختگيرانه رژيم آنها را كنترل ميكنند، بيشتر به سمت چاق شدن ميروند و در مقابل بچههايي كه هميشه براي بيشتر غذا خوردن، تحت فشار هستند لاغرتر ميشوند
اين نتايج، جديدترين يافتههايي هستند كه از مجله انجمن تغذيه آمريكا به چاپ رسيده است. باوجود اين از ابتدا و انتهاي اين مقاله تاكيد شده است كه نتايج آنها به اين معنا نيست كه سختگيري مادرانه هميشه نتيجه عكس ميدهد. در حقيقت پژوهشگران اين پروژه تحقيقاتي معتقدند پدرها و مادرها به طور ناخودآگاه در مقابل تمايل فرزندانشان به چاق شدن يا لاغر ماندن و كماشتهايي واكنش متضاد نشان ميدهند. باوجود اين مطالعات مشابه پيش از آن نشان دادهاند كه هرگاه والدين كنترل سختگيرانهاي را بر رژيم غذايي فرزند خود اعمال ميكنند، نتيجه اغلب با انتظار آنها فاصله زيادي خواهد داشت. به هر ترتيب جديدترين مطالعهاي كه رابطه رفتار تغذيهاي پدر و مادر را با وزن كودكان مورد بررسي قرار داده به دكتر جان واردل و همكارانش از دانشگاه لندن تعلق دارد.
در اين مطالعه 213 مادر كه فرزندانشان 7 تا 9 سال سن داشتند، از 5 مدرسه در لندن براي پاسخگويي به يك پرسشنامه تحقيقي فراخوانده شدند. در اين پرسشنامه عادتهاي تغذيهاي فرزندان اعم از پرخوري، عدم تمايل به غذا و ناتمام رها كردن بشقاب غذا مورد سنجش قرار گرفتند. در طرف مقابل از مادرها پرسيده شد كه براي خوراندن غذا به فرزندان خود از چه شيوهاي استفاده ميكنند. آيا با وجود اينكه فرزندشان ميگويد سير است به او اصرار ميكنند؟ آيا محدوديتهاي زيادي را براي مصرف خوراكيهايي كه به نظرشان مضر است در نظر ميگيرند؟ آيا اساسا جملات دستوري را براي غذا خوردن يا نخوردن بچههاي خود به كار ميبرند؟ سرانجام با كنار هم قرار دادن پاسخها، تيم تحقيقاتي متوجه شد كه بين ميزان فشار والدين به غذا خوردن فرزندان و اكراه آنها به خوردن يك ارتباط معنادار وجود دارد. و هرچه محدوديتهاي وضعشده از سوي والدين بيشتر باشد، تمايل بچهها به خوردن هم افزايش پيدا ميكند. اين رابطههاي معنادار مستقل از ميزان وزن نوجوانان محاسبه شده بود.
به زبان سادهتر نوجوانان هم تحتتاثير برنامه غذايي والدين قرار ميگيرند و هم خود باعث شكلدهي رژيم غذايي ميشوند. به هر حال اين نتايج ميتواند براي بسياري از والديني كه با زحمت سعي ميكنند رژيم غذايي خاصي را به فرزندانشان تحميل كنند نااميدانه باشد. به همين دليل دكتر واردل و همكارانش راهكارهايي را هم براي شكلدهي درست عادات تغذيهاي سالم فرزندان پيشنهاد كردهاند. به عنوان نمونه ميتوان آنها را در فرآيند تهيه غذاهاي سالم مشاركت داد تا غذا خوردن را بخشي از يك بازي به حساب آورند كه از زمان طبخ آن شروع شده است. يا اينكه براي خريد محصولات غذايي سالم با بچهها به فروشگاه برويم و از آنها بخواهيم كه محصولات سالم را از قفسهها بيرون آورند. انجمن تغذيه آمريكا همچنين تهيه غذاهاي سالم و خوشرنگ و سرو كردن آنها در محيطهاي دلپذير را هم از شيوههاي موثر در ترغيب غير مستقيم نوجوانان ميداند.
منبع:www.salamat.com
اين نتايج، جديدترين يافتههايي هستند كه از مجله انجمن تغذيه آمريكا به چاپ رسيده است. باوجود اين از ابتدا و انتهاي اين مقاله تاكيد شده است كه نتايج آنها به اين معنا نيست كه سختگيري مادرانه هميشه نتيجه عكس ميدهد. در حقيقت پژوهشگران اين پروژه تحقيقاتي معتقدند پدرها و مادرها به طور ناخودآگاه در مقابل تمايل فرزندانشان به چاق شدن يا لاغر ماندن و كماشتهايي واكنش متضاد نشان ميدهند. باوجود اين مطالعات مشابه پيش از آن نشان دادهاند كه هرگاه والدين كنترل سختگيرانهاي را بر رژيم غذايي فرزند خود اعمال ميكنند، نتيجه اغلب با انتظار آنها فاصله زيادي خواهد داشت. به هر ترتيب جديدترين مطالعهاي كه رابطه رفتار تغذيهاي پدر و مادر را با وزن كودكان مورد بررسي قرار داده به دكتر جان واردل و همكارانش از دانشگاه لندن تعلق دارد.
در اين مطالعه 213 مادر كه فرزندانشان 7 تا 9 سال سن داشتند، از 5 مدرسه در لندن براي پاسخگويي به يك پرسشنامه تحقيقي فراخوانده شدند. در اين پرسشنامه عادتهاي تغذيهاي فرزندان اعم از پرخوري، عدم تمايل به غذا و ناتمام رها كردن بشقاب غذا مورد سنجش قرار گرفتند. در طرف مقابل از مادرها پرسيده شد كه براي خوراندن غذا به فرزندان خود از چه شيوهاي استفاده ميكنند. آيا با وجود اينكه فرزندشان ميگويد سير است به او اصرار ميكنند؟ آيا محدوديتهاي زيادي را براي مصرف خوراكيهايي كه به نظرشان مضر است در نظر ميگيرند؟ آيا اساسا جملات دستوري را براي غذا خوردن يا نخوردن بچههاي خود به كار ميبرند؟ سرانجام با كنار هم قرار دادن پاسخها، تيم تحقيقاتي متوجه شد كه بين ميزان فشار والدين به غذا خوردن فرزندان و اكراه آنها به خوردن يك ارتباط معنادار وجود دارد. و هرچه محدوديتهاي وضعشده از سوي والدين بيشتر باشد، تمايل بچهها به خوردن هم افزايش پيدا ميكند. اين رابطههاي معنادار مستقل از ميزان وزن نوجوانان محاسبه شده بود.
به زبان سادهتر نوجوانان هم تحتتاثير برنامه غذايي والدين قرار ميگيرند و هم خود باعث شكلدهي رژيم غذايي ميشوند. به هر حال اين نتايج ميتواند براي بسياري از والديني كه با زحمت سعي ميكنند رژيم غذايي خاصي را به فرزندانشان تحميل كنند نااميدانه باشد. به همين دليل دكتر واردل و همكارانش راهكارهايي را هم براي شكلدهي درست عادات تغذيهاي سالم فرزندان پيشنهاد كردهاند. به عنوان نمونه ميتوان آنها را در فرآيند تهيه غذاهاي سالم مشاركت داد تا غذا خوردن را بخشي از يك بازي به حساب آورند كه از زمان طبخ آن شروع شده است. يا اينكه براي خريد محصولات غذايي سالم با بچهها به فروشگاه برويم و از آنها بخواهيم كه محصولات سالم را از قفسهها بيرون آورند. انجمن تغذيه آمريكا همچنين تهيه غذاهاي سالم و خوشرنگ و سرو كردن آنها در محيطهاي دلپذير را هم از شيوههاي موثر در ترغيب غير مستقيم نوجوانان ميداند.
منبع:www.salamat.com