اي لعل تو پرده‌دار پروين

اي لعل تو پرده‌دار پروين شاعر : خاقاني واي زلف تو سايبان نسرين اي لعل تو پرده‌دار پروين خون کرد هزار جان شيرين چشم تو ز نيم زهر غمزه در سايه‌ي زلف کرده بالين صد عيسي دردمند را بيش دندان و لب تو شکل ياسين از چشم بد ايمني که دارد بر ديده‌ي ما متاز چندين آهسته‌تر اي سوار چالاک راهي که نه از صفاست مگزين حقي که نه از وفاست بگذار جويان ز لب تو مهر تسکين آن کز تف عشق توست در تب لطفي بکن اي نگار برچين هر ذره که بر تو مي‌فشاند نيک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي لعل تو پرده‌دار پروين
اي لعل تو پرده‌دار پروين
اي لعل تو پرده‌دار پروين

شاعر : خاقاني

واي زلف تو سايبان نسريناي لعل تو پرده‌دار پروين
خون کرد هزار جان شيرينچشم تو ز نيم زهر غمزه
در سايه‌ي زلف کرده بالينصد عيسي دردمند را بيش
دندان و لب تو شکل ياسيناز چشم بد ايمني که دارد
بر ديده‌ي ما متاز چندينآهسته‌تر اي سوار چالاک
راهي که نه از صفاست مگزينحقي که نه از وفاست بگذار
جويان ز لب تو مهر تسکينآن کز تف عشق توست در تب
لطفي بکن اي نگار برچينهر ذره که بر تو مي‌فشاند
نيک و بد او از آن خود بينخاقاني را از آن خود دان


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.