گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتي

گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتي شاعر : خاقاني صد يوسف گم گشته را در هر خمي وا يافتي گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتي در آتش جان پرورش باد مسيحا يافتي گر تن مقيمستي برش بي‌پرده ديدي پيکرش هم عقد پروين داشتي هم طوق جوزا يافتي گر دل خطي بنگاشتي زلف و لبش پنداشتي ور آينه برداردي آئينه جان‌ها يافتي گر شانه در زلف آردي از شانه دلها باردي بودي که روزي ناگهش ار خصم تنها يافتي گر ديده ديدي درگهش خونابه بگرفتي رهش گر در جوار راي او دل صدر والا...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتي
گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتي
گر زير زلف بند او باد صبا جا يافتي

شاعر : خاقاني

صد يوسف گم گشته را در هر خمي وا يافتيگر زير زلف بند او باد صبا جا يافتي
در آتش جان پرورش باد مسيحا يافتيگر تن مقيمستي برش بي‌پرده ديدي پيکرش
هم عقد پروين داشتي هم طوق جوزا يافتيگر دل خطي بنگاشتي زلف و لبش پنداشتي
ور آينه برداردي آئينه جان‌ها يافتيگر شانه در زلف آردي از شانه دلها باردي
بودي که روزي ناگهش ار خصم تنها يافتيگر ديده ديدي درگهش خونابه بگرفتي رهش
گر در جوار راي او دل صدر والا يافتيدر بار مي در پاي او، از ديده هم بالاي او
هر ذره را در عالمش خاقاني‌آسا يافتيگر عاشقان محرمش کس عرض کردي بر غمش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط