هديهي پاي تو زر بايستي شاعر : خاقاني رشوهي راي تو زر بايستي هديهي پاي تو زر بايستي طرب افزاي تو زر بايستي غم عشقت طرب افزاي من است پيشکشهاي تو زر بايستي جان چه خاک است که پيش تو کشم کشته در پاي تو زر بايستي ديده در پاي تو گشتن هوس است خرج فرداي تو زر بايستي گرد هم اجراي امروز تو جان وقت صفراي تو زر بايستي ترش روي است زر صفرا بر کار پيراي تو زر بايستي آتش بسته گشايد همه کار صلح فرماي تو زر بايستي بيزري داشت تو را بر سر...