کي رسد دستم بدين بالاي پست

کي رسد دستم بدين بالاي پست شاعر : خواجوي کرماني تا نگوئي کاين زمان گشتم خراب کي رسد دستم بدين بالاي پست مست عشق آندم که برخيزد سماع مي نبود آنگه که بودم مي پرست آنکه از دستش ز پا افتاده‌ام يکنفس خاموش نتواند نشست دل درو بستيم و از ما درگسست کي بدست آيد چو من رفتم ز دست باز نايد تا ابد خواجو به هوش عهد نشکستيم و از ما برشکست اي لبت ميگون و جانم مي پرست هر که سرمست آمد از عهد الست همچو نقشت خامه‌ي نقاش صنع ما خراب افتاده و چشم تو...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کي رسد دستم بدين بالاي پست
کي رسد دستم بدين بالاي پست
کي رسد دستم بدين بالاي پست

شاعر : خواجوي کرماني

تا نگوئي کاين زمان گشتم خرابکي رسد دستم بدين بالاي پست
مست عشق آندم که برخيزد سماعمي نبود آنگه که بودم مي پرست
آنکه از دستش ز پا افتاده‌اميکنفس خاموش نتواند نشست
دل درو بستيم و از ما درگسستکي بدست آيد چو من رفتم ز دست
باز نايد تا ابد خواجو به هوشعهد نشکستيم و از ما برشکست
اي لبت ميگون و جانم مي پرستهر که سرمست آمد از عهد الست
همچو نقشت خامه‌ي نقاش صنعما خراب افتاده و چشم تو مست
دين و دنيا گر نباشد گو مباشصورتي صورت نمي‌بندد که بست
در سر شاخ تو اي سرو بلندچون تو هستي هر چه مقصودست هست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط