تا ترا برگ ما نخواهد بود

تا ترا برگ ما نخواهد بود شاعر : خواجوي کرماني کار ما را نوا نخواهد بود تا ترا برگ ما نخواهد بود کام جانم روا نخواهد بود از دهانت چنين که مي‌بينيم مشک خوانم خطا نخواهد بود چين زلف ترا اگر بمثل خواهدت بود يا نخواهد بود سر پيوند آرزومندان هسچ بي مي صفا نخواهد بود مي صافي بده که صوفي را با کسي آشنا نخواهد بود آنکه بيگانه دارد از خويشم کالتفاتش بما نخواهد بود چند را نيم اشک در عقبش ورد ما جز دعا نخواهد بود سخن يار اگر بود دشنام...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا ترا برگ ما نخواهد بود
تا ترا برگ ما نخواهد بود
تا ترا برگ ما نخواهد بود

شاعر : خواجوي کرماني

کار ما را نوا نخواهد بودتا ترا برگ ما نخواهد بود
کام جانم روا نخواهد بوداز دهانت چنين که مي‌بينيم
مشک خوانم خطا نخواهد بودچين زلف ترا اگر بمثل
خواهدت بود يا نخواهد بودسر پيوند آرزومندان
هسچ بي مي صفا نخواهد بودمي صافي بده که صوفي را
با کسي آشنا نخواهد بودآنکه بيگانه دارد از خويشم
کالتفاتش بما نخواهد بودچند را نيم اشک در عقبش
ورد ما جز دعا نخواهد بودسخن يار اگر بود دشنام
به از آن ماجرا نخواهد بودماجرائي که اشک مي‌راند
غم کار گدا نخواهد بودخيز خواجو که هيچ سلطانرا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما