رحمتي گر نکند بر دلم آن سنگين دل شاعر : خواجوي کرماني چون تواند که کشد بار غمش چندين دل رحمتي گر نکند بر دلم آن سنگين دل ور ازين پس ندهد داد دلم مسکين دل زين صفت بر من اگر جور کند مسکين من پاي بندست در آن سلسلهي مشکين دل من ازين در به جفا باز نگردم که مرا اهل دل را به تماشاي گل و نسرين دل با گلستان جمالش نکشد فصل بهار برنگيرد بجفا از شکر شيرين دل خسرو ار بند وگر پند فرستد فرهاد اي عزيزان من بيدل چکنم با اين دل دلم از صحبت خوبان نشکيبد...