خوشا با دوستان در بوستان گل شاعر : خواجوي کرماني که خوش باشد بروي دوستان گل خوشا با دوستان در بوستان گل صبا رامين و ويس دلستان گل شکوفه مو بدست و ابر دايه چمن را گشت تن شمشاد و جان گل سمن را شد نفس باد و روان آب تبسم ميکند در بوستان گل ترنم ميکند بر شاخ بلبل که دارد خردهئي زر در دهان گل لبش با هم نميآيد از آنروي نهد بر سر کلاه سايبان گل کشد در برقباي فستقي سرو برآمد سرخ همچون ارغوان گل چو باد از روي گل برقع برانداخت که باز...