سلامي به جانان فرستادهام شاعر : خواجوي کرماني به آرام دل جان فرستادهام سلامي به جانان فرستادهام که جان را بجانان فرستادهام زهي شوخ چشمي که من کردهام بگلزار رضوان فرستادهام شکسته گياهي من خشک مغز سوي بحر باران فرستادهام تو اين بيحيائي نگر کز هوا بنزد سليمان فرستادهام مرا شرم بادا که پاي ملخ به اردوي خاقان فرستادهام به تحفه کهن زنگي مست را بموسي عمران فرستادهام عصا پاره ئي از کف عاصي بايوان کيوان فرستادهام غباري...