ما قدح کشتي و دل را همچو دريا کردهايم شاعر : خواجوي کرماني چون صدف دامن پر از للي لالا کردهايم ما قدح کشتي و دل را همچو دريا کردهايم دين و دنيا در سر جام مصفا کردهايم خرقهي صوفي بخون چشم ساغر شسته ايم کز سر ديوانگي عيب زليخا کردهايم عيب نبود گر ترنج از دست نشناسيم از آن سر سوداي ترا نقش سويدا کردهايم تا سواد خط مشکين تو بر مه ديدهايم بلبل شوريده را سرمست و شيدا کردهايم وصف گلزار جمالت در گلستان خواندهايم خانهي دل را چو گردون زير...