به عقل کي متصور شود فنون جنون

به عقل کي متصور شود فنون جنون شاعر : خواجوي کرماني که عقل عين جنونست والجنون فنون به عقل کي متصور شود فنون جنون که کل عقل عقيله‌ست و عقل کل جنون ز عقل بگذر و مجنون زلف ليلي شو که کس برون نبرد ره مگر بنور درون بنور مهر بيارا درون منظر دل ولي خيال نمايد بعين عقل جنون جنون نتيجه‌ي عشقست و عقل عين خيال که عقل را بجز از عشق نيست راهنمون بعقل کاشف اسرار عشق نتوان شد بب ديده طهارت کنند و غسل بخون در آن مقام که احرام عشق مي‌بندند مثال زلف...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
به عقل کي متصور شود فنون جنون
به عقل کي متصور شود فنون جنون
به عقل کي متصور شود فنون جنون

شاعر : خواجوي کرماني

که عقل عين جنونست والجنون فنونبه عقل کي متصور شود فنون جنون
که کل عقل عقيله‌ست و عقل کل جنونز عقل بگذر و مجنون زلف ليلي شو
که کس برون نبرد ره مگر بنور درونبنور مهر بيارا درون منظر دل
ولي خيال نمايد بعين عقل جنونجنون نتيجه‌ي عشقست و عقل عين خيال
که عقل را بجز از عشق نيست راهنمونبعقل کاشف اسرار عشق نتوان شد
بب ديده طهارت کنند و غسل بخوندر آن مقام که احرام عشق مي‌بندند
مثال زلف لفيف پريرخان مقرونشدست اين دل مهموز ناقصم با مهر
بجاي آب کند خاک من بخون معجونچو من بميرم اگر ابر را حيا باشد
ممات چيست فنائي بقا درو مضمونحيات چيست بقائي فنا درو مضمر
و راز تو هجر گزينم کدام صبر و سکوناگر جمال تو بينم کدام هوش و قرار
مبارک آنکه دهد دل بطلعت ميمونچه نيکبخت کسي کو غلام روي تو شد
نشاط دل نبود جز بمهر روز افزوناگر بروي تو هر روز مهرم افزونست
مگر ز زلف چو کاف و خط سياه چو نونمحققت نشود سرکاف و نون خواجو


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط