اي نفس مشک بيز باد بهاري

اي نفس مشک بيز باد بهاري شاعر : خواجوي کرماني غاليه بوئي مگر نسيم نگاري اي نفس مشک بيز باد بهاري نافه گشائي کني و مشک نثاري بر سر زلفش گذشته‌ئي که بدينسان کز من مسکين قدم دريغ مداري جان گرامي فداي خاک رهت باد لطف بود گر پيام من بگذاري گر گذري باشدت بمنزل آن ماه کام دل ريش اين شکسته برآري گو چه شود گر خلاف قول بد انديش بر سر آتش نهاده عود قماري اي ز سر زلف مشکساي معنبر آيدم از خامه بوي مشک تتاري چون بزبان قلم حديث تو رانم بان...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي نفس مشک بيز باد بهاري
اي نفس مشک بيز باد بهاري
اي نفس مشک بيز باد بهاري

شاعر : خواجوي کرماني

غاليه بوئي مگر نسيم نگارياي نفس مشک بيز باد بهاري
نافه گشائي کني و مشک نثاريبر سر زلفش گذشته‌ئي که بدينسان
کز من مسکين قدم دريغ مداريجان گرامي فداي خاک رهت باد
لطف بود گر پيام من بگذاريگر گذري باشدت بمنزل آن ماه
کام دل ريش اين شکسته برآريگو چه شود گر خلاف قول بد انديش
بر سر آتش نهاده عود قمارياي ز سر زلف مشکساي معنبر
آيدم از خامه بوي مشک تتاريچون بزبان قلم حديث تو رانم
بان اذا بنت في‌العباد قراريغاب اذاغبت في الصبابة صبري
چون سر زلفم مگر فرو نگذاريمن چو برون از تو دستگير ندارم
چاره چه باشد برون ز ناله و زاريزور و زرم با تو چون ز دست نخيزد
غلغل خواجو چه جاي نغمه ساريهر نفس از شاخسار شوق برآيد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط