گرد ماه از مشک چنبر کرده‌ئي

گرد ماه از مشک چنبر کرده‌ئي شاعر : خواجوي کرماني ماه را از مشک زيور کرده‌ئي گرد ماه از مشک چنبر کرده‌ئي سايبان مهر انور کرده‌ئي شام شبگون قمر فرساي را شمع کافوري ز رخ بر کرده‌ئي در شبستان عبير افشان زلف منزل هندوي کافر کرده‌ئي از چه رو بستانسراي خلد را شام را پيرايه‌ي خورد کرده‌ئي روز را در سايه‌ي شب برده‌ئي پرده‌دار عقد گوهر کرده‌ئي لعل در پاش زمرد پوش را ملک خوبي را مسخر کرده‌ئي تا به دست آورده‌ئي طغراي حسن کابگير آتش تر کرده‌ئي...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گرد ماه از مشک چنبر کرده‌ئي
گرد ماه از مشک چنبر کرده‌ئي
گرد ماه از مشک چنبر کرده‌ئي

شاعر : خواجوي کرماني

ماه را از مشک زيور کرده‌ئيگرد ماه از مشک چنبر کرده‌ئي
سايبان مهر انور کرده‌ئيشام شبگون قمر فرساي را
شمع کافوري ز رخ بر کرده‌ئيدر شبستان عبير افشان زلف
منزل هندوي کافر کرده‌ئياز چه رو بستانسراي خلد را
شام را پيرايه‌ي خورد کرده‌ئيروز را در سايه‌ي شب برده‌ئي
پرده‌دار عقد گوهر کرده‌ئيلعل در پاش زمرد پوش را
ملک خوبي را مسخر کرده‌ئيتا به دست آورده‌ئي طغراي حسن
کابگير آتش تر کرده‌ئياي مه آتش عذار آن آب خشک
آنکه در نصفي و ساغر کرده‌ئيبر کفم نه گر چه خون جان ماست
هر زمان طوقي معنبر کرده‌ئيجان خواجو را ز جعد عنبرين


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما