خرم آن بقعه که آرامگه يار آن جاست

خرم آن بقعه که آرامگه يار آن جاست شاعر : سعدي راحت جان و شفاي دل بيمار آن جاست خرم آن بقعه که آرامگه يار آن جاست دلم آن جاست که آن دلبر عيار آن جاست من در اين جاي همين صورت بي جانم و بس فلک اين جاست ولي کوکب سيار آن جاست تنم اين جاست سقيم و دلم آن جاست مقيم سوي شيراز گذر کن که مرا يار آن جاست آخر اي باد صبا بويي اگر مي‌آري روم آن جا که مرا محرم اسرار آن جاست درد دل پيش که گويم غم دل با که خورم که تماشاي دل آن جاست که دلدار آن جاست نکند...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خرم آن بقعه که آرامگه يار آن جاست
خرم آن بقعه که آرامگه يار آن جاست
خرم آن بقعه که آرامگه يار آن جاست

شاعر : سعدي

راحت جان و شفاي دل بيمار آن جاستخرم آن بقعه که آرامگه يار آن جاست
دلم آن جاست که آن دلبر عيار آن جاستمن در اين جاي همين صورت بي جانم و بس
فلک اين جاست ولي کوکب سيار آن جاستتنم اين جاست سقيم و دلم آن جاست مقيم
سوي شيراز گذر کن که مرا يار آن جاستآخر اي باد صبا بويي اگر مي‌آري
روم آن جا که مرا محرم اسرار آن جاستدرد دل پيش که گويم غم دل با که خورم
که تماشاي دل آن جاست که دلدار آن جاستنکند ميل دل من به تماشاي چمن
رخت بربند که منزلگه احرار آن جاستسعدي اين منزل ويران چه کني جاي تو نيست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط