فرياد من از فراق يارست

فرياد من از فراق يارست شاعر : سعدي و افغان من از غم نگارست فرياد من از فراق يارست رخساره من به خون نگارست بي روي چو ماه آن نگارين از ديده روانه در کنارست خون جگرم ز فرقت تو جانم ز فراق بي‌قرارست درد دل من ز حد گذشتست آوخ که جهان نه پايدارست کس را ز غم من آگهي نيست زان جان و دلم همي فکارست از دست زمانه در عذابم چون شادي و غم نه برقرارست سعدي چه کني شکايت از دوست
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرياد من از فراق يارست
فرياد من از فراق يارست
فرياد من از فراق يارست

شاعر : سعدي

و افغان من از غم نگارستفرياد من از فراق يارست
رخساره من به خون نگارستبي روي چو ماه آن نگارين
از ديده روانه در کنارستخون جگرم ز فرقت تو
جانم ز فراق بي‌قرارستدرد دل من ز حد گذشتست
آوخ که جهان نه پايدارستکس را ز غم من آگهي نيست
زان جان و دلم همي فکارستاز دست زمانه در عذابم
چون شادي و غم نه برقرارستسعدي چه کني شکايت از دوست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط