خسرو آنست که در صحبت او شيرينيست

خسرو آنست که در صحبت او شيرينيست شاعر : سعدي در بهشتست که همخوابه حورالعينيست خسرو آنست که در صحبت او شيرينيست تکيه بر بالش بي دوست نه بس تمکينيست دولت آنست که امکان فراغت باشد صنم ماست که در هر خم زلفش چينيست همه عالم صنم چين به حکايت گويند همه گويند که اين ماهي و آن پروينيست روي اگر باز کند حلقه سيمين در گوش تا چه ويسيست که در هر طرفش رامينيست گر منش دوست ندارم همه کس دارد دوست اي که در هر بن موييت دل مسکينيست سر مويي نظر آخر به کرم...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خسرو آنست که در صحبت او شيرينيست
خسرو آنست که در صحبت او شيرينيست
خسرو آنست که در صحبت او شيرينيست

شاعر : سعدي

در بهشتست که همخوابه حورالعينيستخسرو آنست که در صحبت او شيرينيست
تکيه بر بالش بي دوست نه بس تمکينيستدولت آنست که امکان فراغت باشد
صنم ماست که در هر خم زلفش چينيستهمه عالم صنم چين به حکايت گويند
همه گويند که اين ماهي و آن پروينيستروي اگر باز کند حلقه سيمين در گوش
تا چه ويسيست که در هر طرفش رامينيستگر منش دوست ندارم همه کس دارد دوست
اي که در هر بن موييت دل مسکينيستسر مويي نظر آخر به کرم با ما کن
گويي از مهر تو با هر که جهانم کينيستجز به ديدار توام ديده نمي‌باشد باز
او هنوز از قد و بالاي تو صورت بينيستهر که ماه ختن و سرو روانت گويد
مگسي را که تو پرواز دهي شاهينيستبنده خويشتنم خوان که به شاهي برسم
وين نه عيبست که در ملت ما تحسينيستنام سعدي همه جا رفت به شاهدبازي
هر کسي را که تو بيني به سر خود دينيستکافر و کفر و مسلمان و نماز و من و عشق


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط