هر آن ناظر که منظوري ندارد شاعر : سعدي چراغ دولتش نوري ندارد هر آن ناظر که منظوري ندارد که ميل امروز با حوري ندارد چه کار اندر بهشت آن مدعي را که پنهان شوق مذکوري ندارد چه ذوق از ذکر پيدا آيد آن را که خاطر پيش منظوري ندارد ميان عارفان صاحب نظر نيست بماند تاب عصفوري ندارد اگر سيمرغي اندر دام زلفي که گويي هيچ رنجوري ندارد طبيب ما يکي نامهربانست فغان از دست زنبوري ندارد وليکن چون عسل بشناخت سعدي