ساعتي کز درم آن سرو روان بازآمد

ساعتي کز درم آن سرو روان بازآمد شاعر : سعدي راست گويي به تن مرده روان بازآمد ساعتي کز درم آن سرو روان بازآمد بامداد از در من صلح کنان بازآمد بخت پيروز که با ما به خصومت مي‌بود باز پيرانه سرم عشق جوان بازآمد پير بودم ز جفاي فلک و جور زمان باد نوروز علي رغم خزان بازآمد دوست بازآمد و دشمن به مصيبت بنشست دل گراني مکن اي جسم که جان بازآمد مژدگاني بده اي نفس که سختي بگذشت آن بت سنگ دل سخت کمان بازآمد باور از بخت ندارم که به صلح از در من ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ساعتي کز درم آن سرو روان بازآمد
ساعتي کز درم آن سرو روان بازآمد
ساعتي کز درم آن سرو روان بازآمد

شاعر : سعدي

راست گويي به تن مرده روان بازآمدساعتي کز درم آن سرو روان بازآمد
بامداد از در من صلح کنان بازآمدبخت پيروز که با ما به خصومت مي‌بود
باز پيرانه سرم عشق جوان بازآمدپير بودم ز جفاي فلک و جور زمان
باد نوروز علي رغم خزان بازآمددوست بازآمد و دشمن به مصيبت بنشست
دل گراني مکن اي جسم که جان بازآمدمژدگاني بده اي نفس که سختي بگذشت
آن بت سنگ دل سخت کمان بازآمدباور از بخت ندارم که به صلح از در من
هر که در سر هوسي داشت از آن بازآمدتا تو بازآمدي اي مونس جان از در غيب
که به سوداي تو از هر که جهان بازآمدعشق روي تو حرامست مگر سعدي را
کاين حديثيست که از وي نتوان بازآمددوستان عيب مگيريد و ملامت مکنيد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط