روز برآمد بلند اي پسر هوشمند

روز برآمد بلند اي پسر هوشمند شاعر : سعدي گرم ببود آفتاب خيمه به رويش ببند روز برآمد بلند اي پسر هوشمند ابر بهاري گريست طرف چمن گو بخند طفل گيا شير خورد شاخ جوان گو ببال هر که به خيلش درست قامت سرو بلند تا به تماشاي باغ ميل چرا مي‌کند قوت بازوي شوق بيخ صبوري بکند عقل روا مي‌نداشت گفتن اسرار عشق سر که صراحي کشيد گوش ندارد به پند دل که بيابان گرفت چشم ندارد به راه تشنه ديدار دوست راه نپرسد که چند کشته شمشير عشق حال نگويد که چون بس که...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روز برآمد بلند اي پسر هوشمند
روز برآمد بلند اي پسر هوشمند
روز برآمد بلند اي پسر هوشمند

شاعر : سعدي

گرم ببود آفتاب خيمه به رويش ببندروز برآمد بلند اي پسر هوشمند
ابر بهاري گريست طرف چمن گو بخندطفل گيا شير خورد شاخ جوان گو ببال
هر که به خيلش درست قامت سرو بلندتا به تماشاي باغ ميل چرا مي‌کند
قوت بازوي شوق بيخ صبوري بکندعقل روا مي‌نداشت گفتن اسرار عشق
سر که صراحي کشيد گوش ندارد به پنددل که بيابان گرفت چشم ندارد به راه
تشنه ديدار دوست راه نپرسد که چندکشته شمشير عشق حال نگويد که چون
بس که بخواهد شنيد سرزنش ناپسندهر که پسند آمدش چون تو يکي در نظر
وز قبل دوستان نيش نباشد گزنددر نظر دشمنان نوش نباشد هني
مي‌نکند التفات آن که به دستش کمنداين که سرش در کمند جان به دهانش رسيد
با کف زورآزماي پنجه نشايد فکندسعدي اگر عاقلي عشق طريق تو نيست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.