گلبنان پيرايه بر خود کرده‌اند

گلبنان پيرايه بر خود کرده‌اند شاعر : سعدي بلبلان را در سماع آورده‌اند گلبنان پيرايه بر خود کرده‌اند هوش ميخواران مجلس برده‌اند ساقيان لاابالي در طواف تا چه بي هوشانه در مي‌کرده‌اند جرعه‌اي خورديم و کار از دست رفت ديگران چندين قدح چون خورده‌اند ما به يک شربت چنين بيخود شديم خام طبعان همچنان افسرده‌اند آتش اندر پختگان افتاد و سوخت فرش ديبا در چمن گسترده‌اند خيمه بيرون بر که فراشان باد کاين گروه زندگان دل مرده‌اند زندگاني چيست مردن...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گلبنان پيرايه بر خود کرده‌اند
گلبنان پيرايه بر خود کرده‌اند
گلبنان پيرايه بر خود کرده‌اند

شاعر : سعدي

بلبلان را در سماع آورده‌اندگلبنان پيرايه بر خود کرده‌اند
هوش ميخواران مجلس برده‌اندساقيان لاابالي در طواف
تا چه بي هوشانه در مي‌کرده‌اندجرعه‌اي خورديم و کار از دست رفت
ديگران چندين قدح چون خورده‌اندما به يک شربت چنين بيخود شديم
خام طبعان همچنان افسرده‌اندآتش اندر پختگان افتاد و سوخت
فرش ديبا در چمن گسترده‌اندخيمه بيرون بر که فراشان باد
کاين گروه زندگان دل مرده‌اندزندگاني چيست مردن پيش دوست
از سلحداران خار آزرده‌اندتا جهان بودست جماشان گل
بشنو از سعدي که جان پرورده‌اندعاشقان را کشته مي‌بينند خلق


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط