گلست آن ياسمن يا ماه يا روي شاعر : سعدي شبست آن يا شبه يا مشک يا بوي گلست آن ياسمن يا ماه يا روي نميدانم دلت سنگست يا روي لبت دانم که ياقوتست و تن سيم برويد چون تو سروي بر لب جوي نپندارم که در بستان فردوس فرو ميماند از وصفت سخنگوي چه شيرين لب سخنگويي که عاجز که اي باد از کجا آوردي اين بوي به بويي الغياث از ما برآيد به آب باده عقل از من فروشوي الا اي ترک آتشروي ساقي چه بزم آرايي اي گلبرگ خودروي چه شهرآشوبي اي دلبند خودراي ببايد...