يکي مال مردم به تلبيس خورد

يکي مال مردم به تلبيس خورد شاعر : سعدي چو برخاست لعنت بر ابليس کرد يکي مال مردم به تلبيس خورد که هرگز نديدم چنين ابلهي چنين گفت ابليس اندر رهي چرا تيغ پيکار برداشتي؟ تو را با من است اي فلان، آتشي که دست ملک با تو خواهد نبشت دريغ است فرموده‌ي ديو زشت که پاکان نويسند ناپاکيت روا داري از جهل و ناباکيت شفيعي برانگيز و عذري بگوي طريقي به دست آر و صلحي بجوي چو پيمانه پر شد به دور زمان که يک لحظه صورت نبندد امان چو بيچارگان دست زاري...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يکي مال مردم به تلبيس خورد
يکي مال مردم به تلبيس خورد
يکي مال مردم به تلبيس خورد

شاعر : سعدي

چو برخاست لعنت بر ابليس کرديکي مال مردم به تلبيس خورد
که هرگز نديدم چنين ابلهيچنين گفت ابليس اندر رهي
چرا تيغ پيکار برداشتي؟تو را با من است اي فلان، آتشي
که دست ملک با تو خواهد نبشتدريغ است فرموده‌ي ديو زشت
که پاکان نويسند ناپاکيتروا داري از جهل و ناباکيت
شفيعي برانگيز و عذري بگويطريقي به دست آر و صلحي بجوي
چو پيمانه پر شد به دور زمانکه يک لحظه صورت نبندد امان
چو بيچارگان دست زاري برآروگر دست قوت نداري به کار
چو داني که بد رفت نيک آمديگرت رفت از اندازه بيرون بدي
که ناگه در توبه گردد فرازفراشو چو بيني ره صلح باز
که حمال عاجز بود در سفرمرو زير بار گنه اي پسر
که هر کاين سعادت طلب کرد يافتپي نيک‌مردان ببايد شتافت
ندانم که در صالحان چون رسي؟وليکن تو دنبال ديو خسي
که بر جاده‌ي شرع پيغمبرستپيمبر کسي را شفاعتگرست
تو بر ره نه اي زين قبل واپسيره راست رو تا به منزل رسي
دوان تا شب و شب همان جا که هستچو گاوي که عصار چشمش ببست
ز بخت نگون طالع اندر شگفتگل آلوده‌اي راه مسجد گرفت
مرو دامن آلوده بر جاي پاکيکي زجر کردش که تبت يداک
که پاک است و خرم بهشت برينمرا رقتي در دل آمد بر اين
گل آلوده‌ي معصيت را چه کار؟در آن جاي پاکان اميدوار
کرا نقد بايد بضاعت بردبهشت آن ستاند که طاعت برد
که ناگه ز بالا ببندند جويمکن، دامن از گرد زلت بشوي
هنوزش سر رشته داري به دستاگر مرغ دولت ز قيدت بجست
ز دير آمدن غم ندارد درستوگر دير شد گرم رو باش و چست
برآور به درگاه دادار دستهنوزت اجل دست خواهش نبست
به عذر گناه آب چشمي بريزمخسب اي گنه کرده‌ي خفته، خيز
بريزند باري بر اين خاک کويچو حکم ضرورت بود کبروي
کسي را که هست آبروي از تو بيشور آبت نماند شفيع آر پيش
روان بزرگان شفيع آورمبه قهر ار براند خداي از درم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط