گر مرا دنيا نباشد خاکداني گو مباش شاعر : سعدي باز عالي همتم، زاغ آشياني گو مباش گر مرا دنيا نباشد خاکداني گو مباش سگ نيم بر خوانچهي رزق استخواني گو مباش بز نيم در آخور قسمت، گياهي گو مرو ور جهان بر من سرآيد نيم جاني گو مباش گر همه کامم برآيد نيم ناني خورده گير گرد هر در مينگردم استخواني گو مباش من سگ اصحاب کهفم بر در مردان مقيم چون زبان اندر کشيدم ترجماني گو مباش چون طمع يکسو نهادم پايمردي گو مخيز چون من اندر آتش افتادم جهاني گو مباش ...